Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
English
Persian
duty status
وضعیت خدمتی
Search result with all words
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
service records
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
Other Matches
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
in service
خدمتی
duty branch
رسته خدمتی
fitness report
تعرفه خدمتی
qualification record
پرونده خدمتی
line of duty
مسیر خدمتی
decorations
نشان خدمتی
leave year
سال خدمتی
service records
پروندههای خدمتی
decoration
نشان خدمتی
servicae life
عمر خدمتی وسایل
security clearance
داشتن صلاحیت خدمتی
nonpay status
حالت انتظار خدمتی
service number
شماره خدمتی پرسنل
equipment logbook
دفترچه خدمتی تجهیزات
fitness report
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
annual efficiency index
شاخص کارایی سالانه خدمتی
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
supererogation
زیاده روی درکار خوش خدمتی
discharge without honor
اخراج به علت عدم صلاحیت خدمتی
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
prestation
خدمتی که درزمان پیشین دربرابرمالیات انجام می دادند
our offer to render a service
حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
to discharge someone without honor
[from the army]
اخراج کردن کسی به علت عدم صلاحیت خدمتی
short timer
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
eye service
خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
silver star
نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
panel
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
fate
وضعیت
position
وضعیت
positioned
وضعیت
estates
وضعیت
situations
وضعیت
attitudes
وضعیت
situation
وضعیت
manner
وضعیت
qualities
وضعیت
estate
وضعیت
fates
وضعیت
attitude
وضعیت
quality
وضعیت
status
وضعیت
attack condition , alfa
وضعیت تک
attack conditon , bravo
وضعیت تک
state
وضعیت
states
وضعیت
state-
وضعیت
phases
وضعیت
condition
وضعیت
phased
وضعیت
stating
وضعیت
stated
وضعیت
phase
وضعیت
master mode
وضعیت اصلی
develops
گسترش وضعیت
military posture
وضعیت نظامی
mark condition
وضعیت نشان
develop
گسترش وضعیت
byte mode
وضعیت بایت
problem state
وضعیت مسئله
exception conoition
وضعیت استثنایی
personnel status
وضعیت پرسنلی
advice of fate
اعلام وضعیت
air position
وضعیت هوایی
ammunition condition
وضعیت مهمات
on position
وضعیت وصل
appreciation of the situation
براورد وضعیت
appreciation of the situation
بررسی وضعیت
neutral position
وضعیت بی باری
multiplex mode
وضعیت تسهیم
summary
خلاصه وضعیت
summaries
خلاصه وضعیت
axial position
وضعیت محوری
marginal case
وضعیت نهائی
maintenance status
وضعیت نگهداری
device status
وضعیت دستگاه
edit line
خط گزارش وضعیت
ideal position
وضعیت ایده ال
error condition
وضعیت خطا
position
وضعیت موضع
estimated of situation
براورد وضعیت
final position
وضعیت نهایی
positioned
وضعیت موضع
extreme position
وضعیت نهایی
fate of a collection
وضعیت طلب
flight attitude
وضعیت پروازی
financial position
وضعیت مالی
dangerousness
وضعیت خطرناک
case
وضعیت موقعیت
cindition code
رمز وضعیت
terrestrial
وضعیت زمینی
central position
وضعیت مرکزی
cases
وضعیت موقعیت
command mode
وضعیت دستوری
condition code
رمز وضعیت
kneeling position
وضعیت به زانو
input mode
وضعیت ورودی
control status
وضعیت کنترلی
current ratio
وضعیت فعلی
idle position
وضعیت ساکن
fate of goods
وضعیت کالا
configurations
وضعیت یا موقعیت
stating
وضعیت چیزی
status register
ثبات وضعیت
state of alert
وضعیت امادگی
status report
گزارش وضعیت
starting position
وضعیت صفر
steady state
وضعیت پایدار
statements
بیان وضعیت
state of alert
وضعیت هوشیاری
statements
صورت وضعیت
statement
بیان وضعیت
configuration
وضعیت یا موقعیت
estimate of the situation
براورد وضعیت
states
وضعیت چیزی
stated
وضعیت چیزی
ball game
شرایط وضعیت
as it is
با وضعیت کنونی
status board
تابلو وضعیت
state-
وضعیت چیزی
status board
تابلوی وضعیت
stationary state
وضعیت سکون
state vector
بردار وضعیت
state stress
وضعیت تنش
state
وضعیت چیزی
ball games
شرایط وضعیت
supervisor state
وضعیت نظارت
prone position
وضعیت درازکش
sitting position
وضعیت نشسته
sea state
وضعیت دریا
rest position
وضعیت ساکن
repetition of position
تکرار وضعیت
wait state
وضعیت انتظار
zero wait state
وضعیت یک وسیله
situation map
نقشه وضعیت
situation report
گزارش وضعیت
true
وضعیت منط قی
truer
وضعیت منط قی
truest
وضعیت منط قی
qualification
وضعیت شرایط
stand alone
وضعیت یکتا
statement
صورت وضعیت
spinosity
وضعیت غامض
restore
برگرداندن به وضعیت جدید
channel status word
کلمه وضعیت مجرا
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
default condition
وضعیت قرار دادی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
control status
وضعیت کنترل اتش
restored
برگرداندن به وضعیت جدید
restores
برگرداندن به وضعیت جدید
restoring
برگرداندن به وضعیت جدید
reverted
برگشت به وضعیت طبیعی
reverting
برگشت به وضعیت طبیعی
reverts
برگشت به وضعیت طبیعی
credit note
صورت وضعیت اعتباری
credit notes
صورت وضعیت اعتباری
air defense emergency
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
to grow
[into]
توسعه دادن وضعیت
[به]
addressing mode
وضعیت ادرس دهی
revert
برگشت به وضعیت طبیعی
latches
تنظیم وضعیت خروجی
program status word
کلمه وضعیت برنامه
burst mode
وضعیت پشت سرهم
binary switch
سویچی با دو وضعیت پایدار
abyss
وضعیت رعب آور
latch
تنظیم وضعیت خروجی
attitude control
کنترل وضعیت هواپیما
The situation there is bad.
وضعیت در آنجا بد است.
to develop
[into]
توسعه دادن وضعیت
[به]
psw
کلمه وضعیت پردازنده
processor dtate word
کمله وضعیت پردازشگر
starting position
وضعیت راه اندازی
how do matters stand?
وضعیت چگونه است
heads up
وضعیت مسیر پیشروی
idle circuit condition
وضعیت مدار بی بار
gearbox position
وضعیت جعبه دنده
extract
چکیده خلاصه وضعیت
extracted
چکیده خلاصه وضعیت
inactive status
وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
intelligence summary
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
readiness condition
وضعیت اماده باش
nonpay status
وضعیت قطع حقوق
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com