Dictiornary-Farsi | وضعیت نشان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 225 (14 milliseconds)

English	Persian
mark condition	وضعیت نشان


Search result with all words

message	پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
messages	پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
desktop	میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
logic	قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
model	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
modeled	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
modelled	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
models	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
panel	یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
panels	یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
flag	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag	1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags	1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
supervisory	1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
indicator	ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
indicator	چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
simulation	عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations	عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
artificial horizon	یکی از الات اصلی کابین خلبان که وضعیت هواپیما را نسبت به افق نشان میدهد
heads up display	وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
non return to zero	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
situation map	نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
status board	تابلوی نشان دهنده وضعیت
Other Matches

inverse	تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria	وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status	وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley	بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
raced	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service	خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flying status	وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
transparent	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position	وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
puncuation	نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
readiness condition	وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
garter	عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters	عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary	خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry	دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star	نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
defense readiness condition	وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
marking	نشان دار سازی نشان
markings	نشان دار سازی نشان
poniter	نشان دهنده نشان گیرنده
to impress a mark on something	نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
marks	نشان کردن نشان
mark	نشان کردن نشان
ground resolution	قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
states	وضعیت
attitude	وضعیت
qualities	وضعیت
quality	وضعیت
state	وضعیت
estate	وضعیت
estates	وضعیت
fate	وضعیت
attack conditon , bravo	وضعیت تک
state-	وضعیت
attitudes	وضعیت
stating	وضعیت
attack condition , alfa	وضعیت تک
stated	وضعیت
condition	وضعیت
status	وضعیت
situations	وضعیت
phased	وضعیت
position	وضعیت
phases	وضعیت
fates	وضعیت
phase	وضعیت
manner	وضعیت
positioned	وضعیت
situation	وضعیت
stand alone	وضعیت یکتا
central position	وضعیت مرکزی
sea state	وضعیت دریا
sitting position	وضعیت نشسته
appreciation of the situation	براورد وضعیت
appreciation of the situation	بررسی وضعیت
situation map	نقشه وضعیت
wait state	وضعیت انتظار
as it is	با وضعیت کنونی
situation report	گزارش وضعیت
develop	گسترش وضعیت
spinosity	وضعیت غامض
qualification	وضعیت شرایط
state of alert	وضعیت امادگی
starting position	وضعیت صفر
state of alert	وضعیت هوشیاری
status report	گزارش وضعیت
ammunition condition	وضعیت مهمات
zero wait state	وضعیت یک وسیله
steady state	وضعیت پایدار
ball games	شرایط وضعیت
ball game	شرایط وضعیت
supervisor state	وضعیت نظارت
byte mode	وضعیت بایت
statements	صورت وضعیت
statement	بیان وضعیت
statement	صورت وضعیت
true	وضعیت منط قی
truer	وضعیت منط قی
status register	ثبات وضعیت
state stress	وضعیت تنش
configuration	وضعیت یا موقعیت
state vector	بردار وضعیت
advice of fate	اعلام وضعیت
summaries	خلاصه وضعیت
summary	خلاصه وضعیت
stationary state	وضعیت سکون
status board	تابلوی وضعیت
axial position	وضعیت محوری
configurations	وضعیت یا موقعیت
status board	تابلو وضعیت
air position	وضعیت هوایی
truest	وضعیت منط قی
statements	بیان وضعیت
terrestrial	وضعیت زمینی
positioned	وضعیت موضع
input mode	وضعیت ورودی
stated	وضعیت چیزی
on position	وضعیت وصل
states	وضعیت چیزی
estimate of the situation	براورد وضعیت
stating	وضعیت چیزی
personnel status	وضعیت پرسنلی
device status	وضعیت دستگاه
position	وضعیت موضع
dangerousness	وضعیت خطرناک
current ratio	وضعیت فعلی
control status	وضعیت کنترلی
state-	وضعیت چیزی
state	وضعیت چیزی
edit line	خط گزارش وضعیت
maintenance status	وضعیت نگهداری
kneeling position	وضعیت به زانو
marginal case	وضعیت نهائی
duty status	وضعیت خدمتی
master mode	وضعیت اصلی
flight attitude	وضعیت پروازی
military posture	وضعیت نظامی
multiplex mode	وضعیت تسهیم
neutral position	وضعیت بی باری
estimated of situation	براورد وضعیت
error condition	وضعیت خطا
cases	وضعیت موقعیت
idle position	وضعیت ساکن
repetition of position	تکرار وضعیت
ideal position	وضعیت ایده ال
fate of goods	وضعیت کالا
rest position	وضعیت ساکن
condition code	رمز وضعیت
develops	گسترش وضعیت
case	وضعیت موقعیت
prone position	وضعیت درازکش
final position	وضعیت نهایی
exception conoition	وضعیت استثنایی
problem state	وضعیت مسئله
extreme position	وضعیت نهایی
command mode	وضعیت دستوری
fate of a collection	وضعیت طلب
financial position	وضعیت مالی
cindition code	رمز وضعیت
financial statement	صورت وضعیت مالی
reverting	برگشت به وضعیت طبیعی
extracted	چکیده خلاصه وضعیت
reverts	برگشت به وضعیت طبیعی
burst mode	وضعیت پشت سرهم
extract	چکیده خلاصه وضعیت
pickles	خیارترشی وضعیت دشوار
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
pickle	خیارترشی وضعیت دشوار
latches	تنظیم وضعیت خروجی
latch	تنظیم وضعیت خروجی
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
extracting	چکیده خلاصه وضعیت
binary switch	سویچی با دو وضعیت پایدار
balances	موازنه صورت وضعیت
condition of readiness	وضعیت امادگی رزمی
indeterminate system	سیستمی که وضعیت منط قی
inactive status	وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
idle circuit condition	وضعیت مدار بی بار
how do matters stand?	وضعیت چگونه است
attitude control	کنترل وضعیت هواپیما
heads up	وضعیت مسیر پیشروی
intelligence summary	خلاصه وضعیت اطلاعاتی
balance	موازنه صورت وضعیت
revert	برگشت به وضعیت طبیعی
extracts	چکیده خلاصه وضعیت
key status indicator	نشانگر وضعیت کلید
evaluation report	گزارش ارزیابی وضعیت
restore	برگرداندن به وضعیت جدید
condition code	کد وضعیت امادگی اقلام
processor dtate word	کمله وضعیت پردازشگر
squatting position	وضعیت چمباتمه در تیراندازی
channel status word	کلمه وضعیت مجرا
control status	وضعیت کنترل اتش
program status word	کلمه وضعیت برنامه
provisional statement	صورت وضعیت موقت
restored	برگرداندن به وضعیت جدید
restores	برگرداندن به وضعیت جدید
restoring	برگرداندن به وضعیت جدید
abyss	وضعیت رعب آور
readiness condition	وضعیت اماده باش
The situation there is bad.	وضعیت در آنجا بد است.
psw	کلمه وضعیت پردازنده
starting position	وضعیت راه اندازی
default condition	وضعیت قرار دادی
credit note	صورت وضعیت اعتباری
status word	کلمه وضعیت نما
to grow [into]	توسعه دادن وضعیت [به]
status map	نقشه وضعیت نما
drilling position	وضعیت مته کاری
long thrust	وضعیت سخمه بلند
to develop [into]	توسعه دادن وضعیت [به]
monthly statement	صورت وضعیت ماهیانه
credit notes	صورت وضعیت اعتباری
addressing mode	وضعیت ادرس دهی
status enquiry	پرسش نامه وضعیت