Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
Other Matches
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
center of gravity limits
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
mission ready
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
canopies
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
canopy
پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
state of alert
وضعیت امادگی
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
flight coordination
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
runways
راه پرواز باند پرواز
runway
راه پرواز باند پرواز
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight test
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
airworthiness
مناسب برای پرواز
airworthy
مناسب برای پرواز
ban from flying
قدغن پرواز
[برای منطقه ای]
flying ban
[in an area]
قدغن پرواز
[برای منطقه ای]
mission ready
هواپیمای اماده برای پرواز
helicopter wave
گروه پرواز هلیکوپترها برای یک عملیات
Is there a flight to Edinburgh?
پرواز برای شهر ادینبورگ هست؟
warm up
اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
to board a flight
سوار هواپیما شدن
[برای پرواز به مقصدی]
ready cap
حالت انتظار هواپیمای جنگنده برای پرواز
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aircraft turn around
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
flu flu
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
floo floo
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
undoes
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
connect
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
status
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
undo
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
connects
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
transient
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
transients
وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
modes
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
enquiry
کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
mode
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
indicator
نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
condition
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
attitude motor
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
mos
حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
beacon flight
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
resets
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
reset
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
querying
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
queries
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
query
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
queried
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
frequency shift keying
روشی برای انتقال اطلاعات که در ان وضعیت بیت ارسال شده توسط یک لهجه شنیدنی مشخص میشود
signalling
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
maintenance
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
roll forward
, با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
reflight
پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
result code
پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم
deep stall
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
timing disc
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
roll back
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
trips
پرواز
tripped
پرواز
trip
پرواز
fly
پرواز
flight decks
پل پرواز
blast-off
پرواز
blast off
پرواز
flightless
بی پرواز
night flying
شب پرواز کن
night flying
پرواز
flight
پرواز
sortie
پرواز
flight line
خط پرواز
flight deck
پل پرواز
sorties
پرواز
ceilings
حد پرواز
flying
پرواز
ceiling
حد پرواز
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
flight platform
سکوی پرواز
flight
مسیر پرواز
on the wing
پرواز کننده
flight ration
جیره پرواز
path of flight
مسیر پرواز
flight manual
دستورالعمل پرواز
flight navigator
هدایتگر پرواز
single flight
پرواز رفت
high flying
بلند پرواز
flyby
پرواز در ارتفاع کم
flybys
پرواز در ارتفاع کم
winging
پرواز پرش
flypast
پرواز در ارتفاع کم
flypasts
پرواز در ارتفاع کم
flight operations
عملیات پرواز
wing
پرواز پرش
flight
پرواز کردن
flight deck
عرشه پرواز
helm
سکان پرواز
flight path
مسیر پرواز
flight decks
عرشه پرواز
flightworthy
قابل پرواز
flight control
کنترل پرواز
flying speed
سرعت پرواز
flying shot
تیر سر پرواز
instrument fkight
پرواز کور
flight leader
فرمانده پرواز
instrument flight
پرواز کور
flight gear
لباس پرواز
flying officer
افسر پرواز
flying ground
میدان پرواز
flyable
قابل پرواز
flight engineer
مهندس پرواز
kite
پرواز کردن
flight computer
کامپیوتر پرواز
scampers
پرواز سریع
free flight
پرواز ازاد
icarian
بلند پرواز
mission ready
اماده پرواز
scamper
پرواز سریع
flighty deck
اطاق پرواز
flege
قابل پرواز
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند پرواز
flight clearance
اجازه پرواز
scampered
پرواز سریع
scampering
پرواز سریع
flight level
سطح پرواز
flight level
سقف پرواز
kites
پرواز کردن
preflight
قبل از پرواز
administrative flight
پرواز اداری
ceilings
سقف پرواز
cruising altitude
ارتفاع پرواز
in-flight
حین پرواز
combat available
اماده به پرواز
ceiling
سقف پرواز
soarer
پرواز کننده
sortie reference
شماره پرواز
visual flight
پرواز بصری
take off
پرواز کردن
to launch into the air
پرواز کردن
air medal
نشان پرواز
to take off
پرواز کردن
space flight
پرواز فضایی
blood agent
مدت پرواز
flying
پرواز کننده
fly
پرواز کردن
volitant
پرواز کننده
volant
پرواز کننده
aviate
پرواز کردن
to take wing
پرواز کردن
soloist
خلبان تک پرواز
runway
باند پرواز
runway
خیابان پرواز
helms
سکان پرواز
return flight
پرواز برگشت
soloists
خلبان تک پرواز
runways
خیابان پرواز
post flight
بعد از پرواز
high-flying
بلند پرواز
goggling
عینک پرواز
altivolant
بلند پرواز
dead reckonning
پرواز کور
ambitious
بلند پرواز
goggled
عینک پرواز
goggle
عینک پرواز
runways
باند پرواز
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
aviation pay
فوق العاده پرواز
airspace restricted area
منطقه پرواز محدود
distinguished flying cross
نشان صلیب پرواز
fly
پراندن پرواز دادن
flyable dud
هواپیمای قابل پرواز
distinguished flying cross
نشان ممتاز پرواز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com