English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
graphics resolation وضوح گرافیکی
Search result with all words
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
Other Matches
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
tablet صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablets صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
plainess وضوح
impersipcuous بی وضوح
conspicuity وضوح
explicitness وضوح
picturesqueness وضوح
perspicuity وضوح
resolutions وضوح
pellucidity وضوح
resolution وضوح
plainness وضوح
clarity وضوح
distinctness وضوح
speciosity وضوح
clarification وضوح
perceptibility وضوح
clearness وضوح
lucidity وضوح
stop/clear key وضوح
indistinction عدم وضوح
indistinctness عدم وضوح
low resolution وضوح پایین
self evidence وضوح فی نفسه
luminosity چیزروشن وضوح
explicitly بطور وضوح
high resolution وضوح بالا
onscurity عدم وضوح
inexplicitness عدم وضوح
attensity وضوح حسی
Lamprophony وضوح و رسائی بشارت
luminouity چیز روشن وضوح
obviousness بدیهی بودن وضوح
tablature تجسم بصورت وضوح
set forth <idiom> به وضوح یا کاملاتوضیح دادن
low res graphics گرافیک با وضوح پایین
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
sprites اشیاء کوچک و با وضوح بالاکه روی مانیتور بطورمستقل از متن یا گرافیک دیگرمی توان حرکت داده شوند
graphical terminal ترمینال گرافیکی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphic output خروجی گرافیکی
graphic limits حدود گرافیکی
graphics printer چاپگر گرافیکی
desktop همایش گرافیکی
graphics screen صفحه گرافیکی
graphics program برنامه گرافیکی
graphics display نمایش گرافیکی
graphics tablet لوح گرافیکی
asterisk 1-نشانه گرافیکی
asterisks 1-نشانه گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
graphic input device دستگاه ورودی گرافیکی
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
artwork کارها و تصاویر گرافیکی
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
circuits طرح گرافیکی یک مدار
circuit طرح گرافیکی یک مدار
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
polygons شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
flowchart کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
GINO تابع کنترل گرافیکی به فرترن
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
polygon شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
renders گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
attributing اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
attributes اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
rendered گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
attribute اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
Tseng Labs تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
fogging اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
render گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
karnaugh map نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی
primitive برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
page نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
paged نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
pages نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
contiguous خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
learning curve نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
panning حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
Targa بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
alphamosaic برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
venn diagram نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
resource گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
graphical مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است
palette مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
scrapbook که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
blueprint کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
blueprints کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
palettes مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
scrapbooks که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
paint پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
addressable هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
pict قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
tag image file format قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
tiffs قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
tiff قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
geocoding روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
paints پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
regions پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
region پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
planed یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planes یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planing یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
coprocessor آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
nomograph سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
nomogram سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
crt وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
enhance حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
encloses گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
fractal قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
enclose گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
colour برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
achromatic colour رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
graphs وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
enclosing گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
CLUT جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
dragging روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
invitation قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
invitations قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
interchange file format استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
game وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
super- پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
decisions نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
postscripts سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
postscript سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
decision نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
vga پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
quickdraw در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند
JPEG استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
logo زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
dissolves جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
dissolve جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
BMP در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
finder واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
alphaphotographic آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
logo یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
encapsulated دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
low resolution graphics توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com