English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sportswriter وقایع نگار ورزشی
Other Matches
diarist روزنامه نگار وقایع نگار
diarists روزنامه نگار وقایع نگار
annalist وقایع نگار
historify وقایع نگار
sportscasts برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscaster برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
minute book دفتر وقایع
log ثبت وقایع
minute یادداشت وقایع
chronicler وقایع نویس
logs ثبت وقایع
minute گزارش وقایع
happenstance وقایع اتفاقی
record of events ثبت وقایع
chronology وقایع نگاری
record of events دفتر ثبت وقایع
the occurrences of the day رویداهای یا وقایع روز
pro-active گرایش به ایجاد وقایع
deck log دفتر وقایع ناو
rough log دفترچه وقایع ناو
deck log دفتر وقایع دریانوردی
annals وقایع سالیانه سالنامه
log ثبت کردن وقایع
logs ثبت کردن وقایع
flight log دفتر وقایع پرواز
refit book دفتر یادداشت وقایع دریایی
flight log دفتر ثبت وقایع پرواز
horizontal event numbering شماره گذاری افقی وقایع
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
parish register دفتر ثبت وقایع سه گانه
muster book دفتر ثبت وقایع روزانه
daybook دفتر ثبت وقایع روزانه
Trifling ( small) happenings of life . اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
station log دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
sports medicine طب ورزشی
gymnastical ورزشی
agonistic ورزشی
athletic ورزشی
sporty ورزشی
fatidic وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
chronicling شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trains سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train سلسله وقایع توالی حیله جنگی
chronicles شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
trend مسیر انجام کار سیر وقایع
trends مسیر انجام کار سیر وقایع
diaries دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
log engineering دفتر ثبت وقایع موتور ناو
station log دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
diary دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
athletic trainer پزشکیار ورزشی
gymnasium مجموعه ورزشی
sweets عرقگیر ورزشی
sweetsuit عرقگیر ورزشی
hot-air balloon بالن ورزشی
wheels اتحادیه ورزشی
hot-air balloons بالن ورزشی
hot air balloon بالن ورزشی
calendars تقویم ورزشی
jersey پیراهن ورزشی
wheeling اتحادیه ورزشی
wheel اتحادیه ورزشی
calendar تقویم ورزشی
jerseys پیراهن ورزشی
gymnasiums مجموعه ورزشی
sports facility تاسیسات ورزشی
game مسابقههای ورزشی
sport skill مهارت ورزشی
aerostat بالون ورزشی
dumbbell اسباب ورزشی
club sport باشگاه ورزشی
physical exercise تمرین ورزشی
coliseum استادیوم ورزشی
color تفسیر ورزشی
dumbbells اسباب ورزشی
indian club میل ورزشی
slates ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
anachronisms اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slated ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events. جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
slate ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
anachronism اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
player هنرپیشه بازیکن ورزشی
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
athletic training room اطاق پزشکی- ورزشی
gymkhana ورزشگاه باشگاه ورزشی
launch قایق ورزشی و صیادی
host تهیه تسهیلات ورزشی
hosting تهیه تسهیلات ورزشی
country club باشگاه ورزشی وتفریحی
country clubs باشگاه ورزشی وتفریحی
ballet رقص ورزشی و هنری
hosted تهیه تسهیلات ورزشی
ballets رقص ورزشی و هنری
launched قایق ورزشی و صیادی
launching قایق ورزشی و صیادی
launches قایق ورزشی و صیادی
gymkhanas ورزشگاه باشگاه ورزشی
hosts تهیه تسهیلات ورزشی
chronology شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
coaches رهبری عملیات ورزشی را کردن
league هم پیمان شدن گروه ورزشی
cleat میخ ته کفشهای ورزشی گوه
sportive سرگرم تفریح وورزش ورزشی
sport shirt پیراهن یقه باز ورزشی
coached رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach رهبری عملیات ورزشی را کردن
marathons یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
leagues هم پیمان شدن گروه ورزشی
marathon یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
chronology تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
geochronology شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
to show somebody up [in a competition] از کسی جلو زدن [در مسابقه ورزشی]
feature مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
to show somebody up [in a competition] کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
spikes یک جفت کفش ورزشی میخ دار
featured مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
features مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featuring مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
dialectic materialism دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
frustration غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
supervening impossibility of performance غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustrations غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
monograph تک نگار
hygrograph نم نگار
monographs تک نگار
image نگار
pneumograph دم نگار
images نگار
spirograph دم نگار
graphs نگار
graph نگار
jayvee عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
pythiad دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
rainfall recorder باران نگار
seismograph لزره نگار
prefacer دیباچه نگار
seismograph لزله نگار
water level recorder تراز نگار اب
portrayer پیکر نگار
vibrograph نوسان نگار
portraitist پیکر نگار
designs نقش نگار
petrographer سنگ نگار
pinacotheca نگار خانه
plethysmograph گنج نگار
seismographs لزره نگار
seismographs لزله نگار
seismographs زلزله نگار
seismographs لرزه نگار
type writer حرف نگار
seismograph لرزه نگار
spectrogaph طیف نگار
biographers زندگینامه نگار
spectrograph طیف نگار
sphygmograph نبض نگار
spectrograph بیناب نگار
biographer زندگینامه نگار
journalists روزنامه نگار
seismograph زلزله نگار
tremograph رعشه نگار
topographer مکان نگار
seismographer زلزله نگار
self cecording خود نگار
tambour بنض نگار
tambour تنفس نگار
tachometer سرعت نگار
journalist روزنامه نگار
newspapermen روزنامه نگار
chronograph زمان نگار
chronometer وقت نگار
chronometer گاه نگار
cinematograph حرکت نگار
climagram اقلیم نگار
climagraph اقلیم نگار
climate diagram اقلیم نگار
climogram اقلیم نگار
climograph اقلیم نگار
climatograph اقلیم نگار
coronagraph اکلیل نگار
coronagraph خرمن نگار
coronagraph تاج نگار
chromatographic رنگ نگار
cathode ray oscillograph موج نگار
newspaperman روزنامه نگار
motifs نقش و نگار
telegraph دور نگار
telegraphed دور نگار
telegraphing دور نگار
telegraphs دور نگار
motif نقش و نگار
anthologist جنگ نگار
autobiographer خودزیستنامه نگار
automatograph خودکاری نگار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com