Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
English
Persian
It's time
وقتش رسیده که
Search result with all words
It's time to prepare the meal.
وقتش رسیده است که غذا را آماده کنیم.
Now it is about time to head home!
الان وقتش رسیده به خانه برویم
[بروم]
!
Other Matches
I'll let you know when the time comes ( in due time ) .
وقتش که شد خبر میکنم
The time is coming soon when ...
به زودی وقتش می رسد که...
consummating
رسیده
consummates
رسیده
consummate
رسیده
headed
رسیده
ripest
رسیده
consummated
رسیده
mellow
رسیده
mellowing
رسیده
mellows
رسیده
mellowed
رسیده
ripe
رسیده
riper
رسیده
approvingly
به تایید رسیده
import
کالای رسیده
maturation
رسیده شدن
imported
کالای رسیده
importing
کالای رسیده
passed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
jack in office
رسیده است
knee high
بزانو رسیده
floor length
رسیده بکف
new arrived
تازه رسیده
new come
تازه رسیده
culminant
باوج رسیده
over ripe
زیاد رسیده
overripe
بسیار رسیده
ripely
بطور رسیده
Inc
به ثبت رسیده
full-fledged
بالغ رسیده
full fledged
بالغ رسیده
climactic
باوج رسیده
approved
به تایید رسیده
overdue
موعد رسیده
fullest
بالغ رسیده
full
بالغ رسیده
in wards
کالای رسیده
in-
:رسیده امده
in
:رسیده امده
agreed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
allowed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
approved
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
authorized
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
inwards
واردات کالای رسیده
intersection point
نقطه بهم رسیده
elvis has left the building
<idiom>
[نمایش به اتمام رسیده]
raised to the purple
بپایه مترانی رسیده
jumped-up
تازه به دوران رسیده
letterbox
جعبهی نامههای رسیده
letterboxes
جعبهی نامههای رسیده
I am fed up to the back teeth . I cant stomack it any more.
جانم به لبم رسیده
Did it ever occur to you that …
تا کنون بفکرت رسیده که ...
on end
<idiom>
بنظر به پایان رسیده
saturant
بحد اشباع رسیده
ripen
رسیده کردن یاشدن
ripened
رسیده کردن یاشدن
ripening
رسیده کردن یاشدن
ripens
رسیده کردن یاشدن
evaluations
ارزیابی اخبار رسیده
aggrieved
محنت رسیده مغموم
grown
رسیده جوانه زده
parvenu
تازه بدوران رسیده
parvenus
تازه بدوران رسیده
nouveau riche
تازه بدوران رسیده
nouveau-riche
تازه بدوران رسیده
nouveaux-riches
تازه بدوران رسیده
pensionable
وقت بازنشستگی رسیده
antemortem
مرگ زود رسیده
indent
سفارش رسیده از خارج
indenting
سفارش رسیده از خارج
evaluation
ارزیابی اخبار رسیده
indents
سفارش رسیده از خارج
bequest
ارثی که بنابوصیت رسیده
bequests
ارثی که بنابوصیت رسیده
confirmation
تایید ازاطلاعات رسیده
paprika
میوه رسیده فلفل قرمز
i am nat my last shifts
کارد به استخوانم رسیده است
if i had brains
<idiom>
اگر عقلم رسیده بود
perfect
کاملا رسیده تکمیل کردن
perfected
کاملا رسیده تکمیل کردن
perfecting
کاملا رسیده تکمیل کردن
perfects
کاملا رسیده تکمیل کردن
the story is at an end
استان به پایان رسیده است
paprica
میوه رسیده فلفل قرمز
feed water
اب رسیده به دیگ بخار ناو
he has been put to his trumps
کاردبه استخوانش رسیده است
syngraph
تنظیم کنندگان رسیده باشد
patentee
ذینفع اختراع به ثبت رسیده
it was at its height
به منتهای درجه رسیده بود
he is up a gum tree
کاردبه استخوانش رسیده است
it is time i was going
وقت رفتن من رسیده است
it is high time to go
وقت رفتن رسیده است
heirlooms
دارایی منقولی که بارث رسیده باشد
upstarts
تازه بدوران رسیده ادم متکبر
irreducibility
حالت چیزیکه به کمینه رسیده و از ان دیگرکمترنمیشود
upstart
تازه بدوران رسیده ادم متکبر
haricots
دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
heirloom
دارایی منقولی که بارث رسیده باشد
haricot
دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
backtell
ابلاغ دستورات رسیده از رده بالا
Has a letter arrived for me?
آیا برای من نامه ای رسیده است؟
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
things have come to a pretty pass
کار بجای باریک رسیده است
I have just received your letter.
کاغذت تازه به دستم رسیده است
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
embryonic membrane
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
ground waves
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
I wI'll show you! Who do you think you are ?I know how to handle (treat) people like you !
خیال کردی! خیالت رسیده ! ( درمقام تهدید )
demand frequency
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
centralized items
اقلامی که دستور کنترل توزیع تمرکزی ان رسیده
priming
استر کاری چیدن برگ رسیده تنباکو
young people
دخترها و پسرهایی که بسن ازدواج رسیده اند
semifinalist
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
aposteriori
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
carpetbaggers
تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
dowagers
بیوه زنی که دارایی ازشوهرش به او ارث رسیده باشد
dowager
بیوه زنی که دارایی ازشوهرش به او ارث رسیده باشد
brie
پنیر نرمی که بوسیله کفک رسیده شده باشد
carpetbagger
تازه بدوران رسیده وفاسد مسافر خورجین دار
dowager
بیوه زنی که از شوهرش باودارایی یا مقامی بارث رسیده باشد
dowagers
بیوه زنی که از شوهرش باودارایی یا مقامی بارث رسیده باشد
nonagium
عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
exponents
شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند
exponent
شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند
ended
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ends
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
hot valve clearance
فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
interpretations
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
interpretation
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
things have come to a pretty
کاربجای باریک رسیده است کارو بار خراب است
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
registered capital
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com