Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
elasticity of factor substitution
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
Other Matches
factor price
قیمت عوامل
factor price equalization
برابرسازی قیمت عوامل
factor price distortions
انحراف قیمت عوامل
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
elasticity of factor substitution
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
photoconductive
مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
loom time
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
literal
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
wobbulator
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
relative plot
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
effects
عوامل
m factors
عوامل ام
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
motivational factors
عوامل محرکه
psychological factors
عوامل روانی
technical data
عوامل فنی
natural agents
عوامل طبیعی
factor productivity
بازدهی عوامل
production factors
عوامل تولید
allocative factors
عوامل تخصیصی
balancing factors
عوامل جبرانی
agents of production
عوامل تولید
aerodynamic factors
عوامل ایرودینامیکی
institutional factors
عوامل نهادی
factors of production
عوامل تولید
adverse factors
عوامل نامساعد
total factor productivity
بازدهی کل عوامل
human factor
عوامل انسانی
justificatory conditions
عوامل موجهه
factor demand
تقاضای عوامل
constant factors
عوامل ثابت
variable factors
عوامل متغیر
demand factors
عوامل تقاضا
growth factors
عوامل رشد
excusatory conditions
عوامل رافعه
elements of expense
عوامل هزینهای
factor proportion
نسبت عوامل
complementary factors
عوامل مکمل
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
fixed factor
عوامل ثابت تولید
inputs
عوامل تولید منابع
aiming group
عوامل مثلث گیری
polygene
عوامل توارثی غیرهمردیف
factor productivity
بهره دهی عوامل
fixed factor
عوامل تولید ثابت
elements of expense
عوامل تولید هزینه
mobility of factors of production
تحرک عوامل تولید
ingredient
داخل شونده عوامل
ingredients
داخل شونده عوامل
factor mobility
تحرک عوامل تولید
factor markets
بازارهای عوامل تولید
factor earnings
درامد عوامل تولید
factor cost line
خط هزینه عوامل تولید
retarding factors
عوامل کند کننده
factor analysis
تجزیه و تحلیل عوامل
weathering
اثر عوامل جوی
diseconomies
عوامل زیان اور
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
market forces
عوامل موثردر بازار
competitive factors
عوامل محرک رقابت
mechanisms
عوامل مکانیکی مکانیزم
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
cryptovariable
عوامل متغیر رمز
mechanism
عوامل مکانیکی مکانیزم
o technique
تحلیل عوامل زمانی
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
aerometeorograph
دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
factor payments
پرداختهای عوامل تولید مانند
non specific factors of production
عوامل غیر اختصاصی تولید
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
net factor income from abroad
خالص درآمد عوامل از خارج
variable factors
عوامل قابل تغییر تولید
map k
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
columnar transposition
تغییر مکان دادن عوامل در ستون
ceteris paribus
ثابت بودن تمام عوامل دیگر
neutral technology
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
input output table
این جدول جریان عوامل تولید
self buried
مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
unpredictable factors
عوامل غیر قابل پیش بینی
mechanical powers
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
proportional
نسبی
comparatives
نسبی
comparative
نسبی
respective
نسبی
relative humidity
نم نسبی
relative code
کد نسبی
relative
نسبی
self relative
نسبی
proportional limit
حد نسبی
consanguineous
نسبی
bleaching materiel
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
proportional liability partnership
شرکت نسبی
specific gravity
چگالی نسبی
self relative address
نشانی نسبی
relativism
نسبی نگری
sanguinity
قرابت نسبی
proportional tax
مالیات نسبی
relativeness
نسبی بودن
relative wind
باد نسبی
relative viscosity
گرانروی نسبی
relative velocity
سرعت نسبی
relative value
مقدار نسبی
relative term
لفظ نسبی
relative solvation
حلالپوشی نسبی
relative solubility
انحلالپذیری نسبی
relative prices
قیمتهای نسبی
persons related to another by parentage
اقارب نسبی
persons related to another by descent
اقارب نسبی
emissivity
تابش نسبی
fractional error
خطای نسبی
distortion factor
مانده نسبی
ipsative scale
مقیاس نسبی
ipsative score
نمره نسبی
consanguinity
قرابت نسبی
sib
منسوب نسبی
comparative cover
پوشش نسبی
comparative costs
هزینههای نسبی
comparative advantage
مزیت نسبی
comparative advantage
برتری نسبی
relationship by blood
خویشاوندی نسبی
stranger in blood
غیر نسبی
blood relationship
قرابت نسبی
blood relationship
خویشاوندی نسبی
relationship by blood
قرابت نسبی
relative compaction
تراکم نسبی
relative bearing
جهت نسبی
relative importance
اهمیت نسبی
relative income
درامد نسبی
relative jurisdiction
صلاحیت نسبی
relative humidity
رطوبت نسبی
relative density
چگالی نسبی
relative density
دانسیته نسبی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
relative error
خطای نسبی
relative frequency
بسامد نسبی
relative harmonic content
مانده نسبی
relative location
ترتیب نسبی
relative majority
اکثریت نسبی
relative movement
حرکت نسبی
specific gravities
چگالی نسبی
relative nullity
بطلان نسبی
genealogical
نسبی شجرهای
relative permeability
نفوذپذیری نسبی
relative permitivity
گذردهی نسبی
relative precision
دقت نسبی
relative motion
حرکت نسبی
relative minimum
حداقل نسبی
relative bearing
گرای نسبی
relative address
آدرس نسبی
relative address
نشانی نسبی
relationship by bood
قرابت نسبی
relative maximum
ماکزیمم نسبی
relative maximum
حداکثر نسبی
relative minimum
می نیمم نسبی
proportional representation
انتخابات نسبی
relative
خودی نسبی
whole blood
قرابت نسبی
relativity
فرضیه نسبی
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
danc solution
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
eurytopic
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
employment rate
میزان نسبی اشتغال
relative coordinate system
دستگاه مختصات نسبی
strain
تغییر شکل نسبی
strain
افزایش طول نسبی
strains
تغییر شکل نسبی
relative addressing
نشانی دهی نسبی
cultural relativism
نسبی نگری فرهنگی
a matter of relative importance
موضوعی با اهمیت نسبی
sound level
شدت نسبی صوت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com