Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
show case	ویترین جعبه اینه
Other Matches
showcases	جعبه اینه
showcased	جعبه اینه
showcase	جعبه اینه
showcasing	جعبه اینه
mirror frame	جعبه اینه
magic mirror	اینه غیب نما اینه شعبده
container	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers	جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazine	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines	مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
showcasing	ویترین
showcases	ویترین
showcased	ویترین
displaying	ویترین
showcase	ویترین
displays	ویترین
cabinet-window	ویترین
display	ویترین
displayed	ویترین
limber chest	جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
stallboard riser	پاخور ویترین
window	ویترین دریچه
window dress	پشت ویترین گذاشتن
window shop	به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
box pass	جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
window shopper	کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
mirror	اینه
reflectors	اینه
reflector	اینه
mirrored	اینه
mirrors	اینه
bulkhead	اینه
bulkheads	اینه
looking glass	اینه
convex mirror	اینه کوژ
if peradventure	هر اینه اگر
pierglass	اینه جرز
one way screen	اینه یکسویه
deflection mirror	اینه انحراف
electron mirror	اینه الکترونی
indeed	واقعا هر اینه
convex mirror	اینه محدب
mirror glass	شیشه اینه
to plant down ther	اینه کردن
to plank down	اینه کردن
astrolabe	اینه نجوم
spherical mirror	اینه کروی
driving mirror	اینه اتومبیل
concave spherical mirror	اینه کروی مقعر
parabolic mirror	اینه سهمی وار
concave spherical mirror	اینه کروی کاو
dressing tables	میز اینه داروکشودار
mirror instrument	دستگاه اینه دار
dichroic mirror	اینه دو رنگ نما
dressing table	میز اینه داروکشودار
sconce mirror	اینه دیوار کوب
driving mirror	اینه عقب اتومبیل
foiled	ورق سیماب پشت اینه
specular pig iron	اهن خام اینه وار
pierglass	اینه قدی درمیان دوپنجره
prismatic	قطب نمای اینه دار
foils	ورق سیماب پشت اینه
specular	وابسته به اینه طبی یاسپکولوم
foiling	ورق سیماب پشت اینه
foil	ورق سیماب پشت اینه
chevalglass	اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
speculum	اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
vanity boxŠcaseŠor bag	قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
kit	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits	جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
drawers	جعبه
hutches	جعبه
cage	جعبه
cages	جعبه
chests	جعبه
chest set	جعبه
drawer	جعبه
cist	جعبه
kits	جعبه
kit	جعبه
chest	جعبه
hutch	جعبه
cases	جعبه
box pass	جعبه رخ ده
incasement	جعبه
case	جعبه
box	جعبه
boxes	جعبه
hot bus bar	جعبه
air box	جعبه دم
box connector	رابط جعبه
battery box	جعبه باتری
box maker	جعبه ساز
battery case	جعبه باتری
battery bus	جعبه تقسیم
chain case	جعبه زنجیر
gearing	جعبه دنده
battery box	جعبه باطری
carter	جعبه کارتر
alarm box	جعبه الارم
air box	جعبه هوا
busbar	جعبه تقسیم
ab power pack	جعبه تغذیه ا.ب
hatboxes	جعبه کلاه
hatbox	جعبه کلاه
breakout box	جعبه قطع
ammunition chest	جعبه مهمات
boxy	جعبه مانند
box suitmeats	جعبه شیرینی
box stall	جعبه اخور
bernoulli box	جعبه برنولی
cartridge box	جعبه فشنگ
coil box	جعبه پیچک
colour box	جعبه رنگ
socket box	جعبه پریز
terminal box	جعبه ترمینال
terminal box	جعبه کلم
switching kit	جعبه اتصال
steering gear	جعبه فرمان
smoke pot	جعبه دودانگیز
skinner box	جعبه اسکینر
shuttle box	جعبه دو سره
sandtable	جعبه شنی
repair kit	جعبه تعمیر
puzzle box	جعبه معما
problem box	جعبه مساله
power pack	جعبه تغذیه
toolbox	جعبه ابزار
sandboxes	جعبه یا گودال شن
workbox	جعبه ابزار
watchcase	جعبه ساعت
transmission case	جعبه دنده
pouch kit	جعبه دارو
panel box	جعبه تابلو
output box	جعبه فیوز
zoom box	جعبه درشتنمایی
drive mechanism	جعبه دنده
distribution box	جعبه تقسیم
distribution box	جعبه انشعاب
splice box	جعبه تقسیم
distributing box	جعبه تقسیم
discrimination box	جعبه افتراق
demolition kit	جعبه تخریب
decision box	جعبه تصمیم
crankcase	جعبه کارتر
cotainer	جعبه باطری
connection box	جعبه اتصال
conduit box	جعبه انشعاب
echo box	جعبه بازاوا
phantom target	جعبه بازاوا
gear box	جعبه دنده
outlet box	جعبه خروجی
outlet box	جعبه دیواری
mail box	جعبه پستی
jewel box	جعبه جواهر
jardiniere	جعبه گلدان
jack box	جعبه اتصال
inductance box	جعبه اندوکتانس
incase etc	در جعبه گذاشتن
incase	در جعبه گذاردن
gun bag	جعبه توپ
goal box	جعبه هدف
gear case	جعبه دنده
completed case	جعبه پر شده
fuse box	جعبه فیوز
junction box	جعبه ترمینال
transmission	جعبه دنده
transmissions	جعبه دنده
cabinets	جعبه کشودار
junction box	جعبه تقسیم
junction box	جعبه اتصال
block	جعبه قرقره
blocked	جعبه قرقره
soapbox	جعبه صابون
blocks	جعبه قرقره
soapboxes	جعبه صابون
crates	جعبه بندی
casket	جعبه کوچک
casket	جعبه جواهرات
trays	جعبه دو خانه
tray	جعبه دو خانه
junction boxes	جعبه ترمینال
fuse boxes	جعبه فیوز
panels	جعبه کلیدبرق
junction boxes	جعبه تقسیم
junction boxes	جعبه اتصال
panel	جعبه کلیدبرق
holdall	جعبه هزارپیشه
holdalls	جعبه هزارپیشه
caskets	جعبه جواهرات
caskets	جعبه کوچک
crate	جعبه بندی
tool kits	جعبه ابزار
gearboxes	جعبه دنده
tool box	جعبه ابزار
receiver	جعبه خزانه
geared	جعبه دنده
black boxes	جعبه سیاه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com