English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
English Persian
to browse ویرایش کامل کردن [علوم کامپیوتر]
Other Matches
browse mode حالت ویرایش کامل
edit mode حالت ویرایش وضعیت ویرایش
edited ویرایش کردن
edit ویرایش کردن
bytes حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
byte حرکت دادن ویرایش کردن و تغییر محتوای یک بایت
image تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
completed case جعبه کامل خشاب کامل
finish کامل کردن
mature کامل کردن
finishes کامل کردن
matures کامل کردن
complements کامل کردن
roundest کامل کردن
totalize کامل کردن
complement کامل کردن
round کامل کردن
complemented کامل کردن
complementing کامل کردن
to rest up استراحت کامل کردن
overhauls اوراق کردن کامل
overhauled اوراق کردن کامل
rest up استراحت کامل کردن
overhauling اوراق کردن کامل
use up <idiom> استفاده کامل کردن
overhaul اوراق کردن کامل
to pay home تلافی کامل کردن
check up رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
completes کامل کردن انجام دادن
to post up مطلع کردن کامل دادن به
bleach سفید کردن شستن کامل
completed کامل کردن انجام دادن
complete کامل کردن انجام دادن
bleaches سفید کردن شستن کامل
bleached سفید کردن شستن کامل
completing کامل کردن انجام دادن
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
salvages پیاده کردن کامل قطعات
salvage پیاده کردن کامل قطعات
overmaster مهارت کامل پیدا کردن در
hitches کامل کردن پاس به دریافت کننده
pay off با دادن مزد کامل اخراج کردن
hitching کامل کردن پاس به دریافت کننده
hitched کامل کردن پاس به دریافت کننده
hitch کامل کردن پاس به دریافت کننده
to play one's card well از فرصت خود استفاده کامل کردن
to be all eyes موافبت کامل کردن سرتاپاچشم شدن
souse بطور کامل پوشاندن حمله کردن
optimization کار کردن چیزی با کارایی کامل
editions ویرایش
redaction ویرایش
edit mode مد ویرایش
edits ویرایش
edition ویرایش
editing ویرایش
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
To perfect oneself in a foreign language . معلومات خودرا در یک زبان خارجی کامل کردن
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
data editing ویرایش داده
text editing ویرایش متن
edition [ed.] [of a book] ویرایش [کتابی]
copy editing ویرایش کپی
cancel متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancels متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
models آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
to make the most of به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
modelled آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
modeled آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
cancelling متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
integrates کامل کردن درست کردن
integrating کامل کردن درست کردن
integrate کامل کردن درست کردن
paper edition of a book ویرایش با جلد کاغذی
updated edition ویرایش به روز آمده
polyglot edition ویرایش چند زبانه
full screen editing ویرایش تمام صفحه
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
double leg pick up زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
high leg attack and shoulder control زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
thorough بطور کامل کامل
unedited آنچه ویرایش نشده است
MIDI sequencer ویرایش و جلوههای ویژه و گرداندن
document ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documented ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documenting ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
manipulate حرکت به ویرایش و تغییر متن یا داده
word process ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
manipulates حرکت به ویرایش و تغییر متن یا داده
manipulated حرکت به ویرایش و تغییر متن یا داده
workfile یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
post edit ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
Paintbrush/Paint windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap
text امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
undoes برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
text انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
texts امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
texts انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
undo برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
posted ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posts ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
edited کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
managers امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
edit کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند
manager امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
text نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
editor نرم افزازی که فقط یک خط از برنامه اصل قابل ویرایش در آن در هر لحظه است
text امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
editors نرم افزازی که فقط یک خط از برنامه اصل قابل ویرایش در آن در هر لحظه است
texts نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
texts امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
FatBits انتخاب Mac Paint که به کاربر امکان ویرایش تصویر به صورت یک پیکسل درزمان میدهد
open آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
wordprocessing استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
opens آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
opened آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
check plot یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
factorize تقسیم یک عدد به دو عدد کامل که در اثر ضرب کردن همان عدد اصلی نتیجه شود
recalled برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
developments مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
desktop ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
ip واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی
editing run در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
read بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
reads بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
Sound Recorder امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
multi window editor برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
entire کامل
completes کامل
absolutes کامل
perfects کامل
perfecting کامل
largest کامل
perfected کامل
full fledged کامل
complete کامل
all-out کامل
self-contained کامل
plenary کامل
main کامل
searching کامل
semibreves نت کامل
full-fledged کامل
plenaries کامل
larger کامل
wall-to-wall کامل
fullest کامل
completing کامل
semibreve نت کامل
perfect کامل
unmitigated کامل
exact کامل
totaled کامل
stark کامل
exacts کامل
totaling کامل
totalled کامل
large کامل
echaustive کامل
completed کامل
absolute کامل
totals کامل
starker کامل
starkest کامل
starkly کامل
of ripe years کامل
exacted کامل
unqualified کامل
in a entireness of state کامل
unabridged کامل
saturation کامل
empennage دم کامل
totalling کامل
total کامل
full کامل
hot امادگی کامل
integers عدد کامل
pure competition رقابت کامل
conversancy اشنایی کامل
low tide or water جزر کامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com