Dictiornary-Farsi | ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
viol	ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی


Other Matches

violist	ویولن زن ویولن نواز
violinist	ویولن زن ویولن نواز
violinists	ویولن زن ویولن نواز
bass viol	ویولن سل
violin	ویولن
violins	ویولن
fiddles	ویولن
violoncello	ویولن سل
fiddled	ویولن
fiddle	ویولن
parallel	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled	اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
cellist	نوازنده ویولن سل
violoncellist	نوازنده ویولن سل
cellists	نوازنده ویولن سل
viola	ویولن بزرگ
to play on the violin	ویولن زدن
sounding boards	کمان ویولن وتار
soundboard	کمان ویولن وتار
sounding board	کمان ویولن وتار
fiddle	ویولن زدن زرزر کردن
fiddled	ویولن زدن زرزر کردن
fiddles	ویولن زدن زرزر کردن
viola da braccio	ویولن بزرگ پنج یاشش سیمه
old red sandstone	سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
The violin is out of tune .	ویولن کوک نیست ( کوک ندارد )
old-timers	قدیمی
seniors	قدیمی
bygone	قدیمی
old time	قدیمی
out of date	قدیمی
stale cheque	چک قدیمی
old timer	قدیمی
fogram	قدیمی
old-timer	قدیمی
We old – fashioned people .	ما قدیمی ها
timeworn	قدیمی
veteran	قدیمی
age-old	قدیمی
age old	قدیمی
antiquated	قدیمی
senior	قدیمی
outdated	قدیمی
archaic	قدیمی
veterans	قدیمی
ancient	قدیمی
date	قدیمی
dates	قدیمی
olden	قدیمی
fogeys	ادم قدیمی
fogies	ادم قدیمی
past masters	استاد قدیمی
past master	استاد قدیمی
fogey	ادم قدیمی
unreconstructed	قدیمی مسلک
fogy	ادم قدیمی
old hat	هر چیز قدیمی
old hat	قدیمی مسلک
uptight	قدیمی مسلک
culverin	یکجورتوپ قدیمی
arquebus	تفنگ قدیمی
(as) old as the hills <idiom>	خیلی قدیمی
prolonged	قدیمی مدید
museum piece	قدیمی غیرعادی
Old – time tunes .	آهنگهای قدیمی
codex	نسخه قدیمی
clapped-out	ماشینخرابو قدیمی
oldest	دیرینه قدیمی
older	دیرینه قدیمی
old	دیرینه قدیمی
scholastic	متفکران قدیمی
by gone	قدیمی گذشته ها
fuddy-duddy	قدیمی مسلک
fuddy-duddies	قدیمی مسلک
new	اخیرا و نه قدیمی
primal	بسیار قدیمی
ex	سابق قدیمی
ex-	سابق قدیمی
ancient manuscript	نوشته قدیمی
presentation copy	نسخه قدیمی
square toed	قدیمی مسلک
protolanguage	زبان قدیمی
incunabulum	کتب قدیمی
newest	اخیرا و نه قدیمی
new-	اخیرا و نه قدیمی
paleography	کتابت قدیمی
newer	اخیرا و نه قدیمی
slow coach	ادم قدیمی مسلک
sloop	کرجی یک دگلی قدیمی
rebeck	کمانچه سه سیمه قدیمی
rundlet	واحدگنجایش مایعات قدیمی
clepsydra	ساعت ابی قدیمی
Antiguated	آنتیک ،کهنه،قدیمی
shandrydan	درشکه تک اسبه قدیمی
shandradan	درشکه تک اسبه قدیمی
cataphract	نوعی زره قدیمی
rebec	کمانچه سه سیمه قدیمی
primitively	بطور قدیمی یا بدوی
dodoes	آدم قدیمی مسلک
old wives' tale	عقیدهی قدیمی و مردود
fud	ادم قدیمی مسلک
old wives' tales	عقیدهی قدیمی و مردود
dodo	آدم قدیمی مسلک
wailing wall	دیوار قدیمی اورشلیم
old-style	روش گاهشماری قدیمی
nine pins	نوعی بولینگ قدیمی
ducat	مسکوک طلای قدیمی
runlet	واحدگنجایش مایعات قدیمی
dodos	آدم قدیمی مسلک
to cling to the old ways	به رسوم قدیمی چسبیدن
inkhorn	دوات شاخی قدیمی
blunderbuss	نوعی تفنگ قدیمی
sequin	سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
sequins	سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
dating rugs [antique]	فرش عتیقه [قدیمی]
raffle	نوعی بازی قدیمی
raffles	نوعی بازی قدیمی
tod	واحد قدیمی وزن
falcons	باز توپ قدیمی
flintlock	تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
flintlocks	تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
alpenstock	عصای قدیمی کوهنوردی
falcon	باز توپ قدیمی
archaism	انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
stroud	پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
auditory	[نام قدیمی شبستان کلیسا]
spicery	انباری ادویه [واژه قدیمی]
viola da gamba	ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
back copy	نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
fogyish	مانع پیشرفت قدیمی مسلک
fustiest	کفک زده قدیمی مسلک
fusty	کفک زده قدیمی مسلک
neoclassic	احیا کننده سبکهای قدیمی
back issue	نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
fustier	کفک زده قدیمی مسلک
flying wedge	نوعی مانور تهاجمی قدیمی
cithara	یکنوع الت موسیقی قدیمی
father file	پشتیبان گونه قدیمی فایل
ye	شکل قدیمی کلمه The شماها
driving iron	نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
carack	کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
bawdry	زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
cubit	مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
carrack	کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
bireme	یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
revivalist	طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
Give me those old cars any day . I miss those old cars .	قربان آن اتو مبیل های قدیمی
tumbling verse	شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
touchhole	سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
vulgate	نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
dog-ear	[واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
stomacher	پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
bad	زمان ماضی قدیمی فعل bid
skald	شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
Hey, old chap! <idiom>	چطوری رفیق قدیمی! [اصطلاح روزمره]
hierologist	متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
Afro-American	نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
graphophone	نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
superseded	گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
supersede	گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
I want to look at old coins.	من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
supersedes	گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
He's back to his usual self.	او [مرد ] دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
superseding	گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
upgrading	به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
She's not the Laleh I used to know.	او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
hutches	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
You look ridiculous in that old hat .	با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
latium	ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
bibliopole	کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
hutch	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
This is the oldest Persian script in existence.	این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
drop	[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
travois	ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
to leave everything as it is [not to change anything]	رسوم قدیمی را ثابت [دست نخورده] نگه داشتن
revivalist movement	جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
rehashed	بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes	بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
veterans	سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
purge	پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
your reverence	عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
veteran	سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
rehash	بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
purged	پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
purges	پاک کردن داده نا لازم یا قدیمی از فایل یا دیسک
mauled	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
trump card <idiom>	استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
Z0	بیتی ساخت Zilog که در کامپیوترهای خیلی قدیمی تر به کار می رفت
antique wash	دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
mauls	روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
his reverence	جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
scholastically	موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
monochrome	استاندارد آداپتور ویدیو در سیستمهای PC قدیمی که متن را در خط هایی از ستون ها نمایش میدهد
godroon	اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود

viol