Dictiornary-Farsi | ویژه گر کیفرشناسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
penologist	ویژه گر کیفرشناسی


Other Matches

idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
penology	کیفرشناسی
penological	وابسته به کیفرشناسی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
specific	ویژه
specialist	ویژه گر
particular	ویژه
specific humidity	نم ویژه
paticular	ویژه
special character	ویژه
experts	ویژه گر
expert	ویژه گر
adhoc	ویژه
specifics	ویژه
prerogative	حق ویژه
prerogatives	حق ویژه
special	ویژه
nett	ویژه
nets	ویژه
net	ویژه
privilege	حق ویژه
priviege	حق ویژه
peculiar	ویژه
particulars	ویژه
express	ویژه
extra special	ویژه
expresses	ویژه
specially	ویژه
expressed	ویژه
special <adj.>	ویژه
specialists	ویژه گر
idiocrasy	ویژه
expressing	ویژه
extra <adj.>	ویژه
favourite or vor	ویژه مخصوص
specialities	ویژه گری
juvenile	ویژه نو جوانان
zoologist	ویژه گرجانورشناسی
versions	شرح ویژه
electrical resistivity	مقاومت ویژه
endemical	ویژه یک قوم
version	شرح ویژه
equity capital	ارزش ویژه
eigenfunction	ویژه تابع
lacrimal	ویژه اشک
relative density	گرانی ویژه
nutritionists	ویژه گر تغذیه
prerogative	دارای حق ویژه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
lineaments	نشان ویژه
lineament	نشان ویژه
habiliments	جامه ویژه
indicium	نشانه ویژه
prerogatives	حق یا امتیاز ویژه
gastronomist	ویژه گرخوراک
nutritionist	ویژه گر تغذیه
lachrymal	ویژه اشک
resistivity	مقاومت ویژه
speciality	ویژه گری
kink	ویژه گی فرریز
extra equipment	متعلقات ویژه
prerogatives	دارای حق ویژه
labeled cargo	کالای ویژه
idiom	تعبیر ویژه
characteristic number	ویژه مقدار
specific gravity	گرانی ویژه
specific gravities	گرانی ویژه
monocular	ویژه یک چشم
proper value	ویژه مقدار
idioms	زبان ویژه
idioms	تعبیر ویژه
acoustician	ویژه گر اواشنود
body guard	هنگ ویژه
particular lien	حق حبس ویژه
byelaw	قانون ویژه
bylaw	قانون ویژه
net profit	سود ویژه
cariologist	ویژه گر قلب
characteristic function	ویژه تابع
monkish	ویژه راهبان
extraordinary meeting	نشست ویژه
special session	نشست ویژه
eigenvalue	ویژه مقدار
proper function	ویژه تابع
proper volume	ویژه حجم
quantum state	ویژه حالت
standing orders	اوامر ویژه
standing order	اوامر ویژه
morbid	ویژه ناخوشی
characteristic root	ویژه مقدار
prerogatived	دارای حق ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
booth	جای ویژه
conizance	نشان ویژه
life guard	هنگ ویژه
ecotype	بوم ویژه
rarely	بااستادی ویژه
characteristics	نشان ویژه
praetorian guard	گارد ویژه
booths	جای ویژه
regiospecific	جهت ویژه
lingoes	زبان ویژه
specialist	ویژه کار
specific heat	گرمای ویژه
monographs	ویژه نگاشت
monograph	ویژه نگاشت
garb	پوشاک ویژه
dead weights	ویژه وزن
dead weight	ویژه وزن
neurologist	ویژه گر اعصاب
specialists	ویژه کار
idiom	زبان ویژه
lingo	زبان ویژه
specific heat	دمای ویژه
characteristically	نشان ویژه
characteristic	نشان ویژه
specialty	ویژه گری
specific humidity	رطوبت ویژه
experts	ویژه کار
expert	ویژه کار
specific lattice	شبکه ویژه
specific yield	ابدهی ویژه
speleologist	ویژه گر غارشناسی
traits	نشان ویژه
trait	نشان ویژه
capital	ارزش ویژه
special effects	جلوههای ویژه
specific weight	وزن ویژه
specific weight	سنگینی ویژه
physiologists	ویژه گر فیزیولوژی
physiologist	ویژه گر فیزیولوژی
specific resistance	مقاومت ویژه
specific rotation	چرخش ویژه
specific viscosity	گرانروی ویژه
specific volume	حجم ویژه
(not one's) cup of tea <idiom>	علاقه ویژه
specific cost	هزینه ویژه
special deposits	سپردههای ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
special drawing rights	حق برداشت ویژه
special duty	کار ویژه
special case	مورد ویژه
special party	گروه ویژه
special passport	پاسپورت ویژه
special symbol	نماد ویژه
special character	دخشه ویژه
specialization	ویژه گری
specialization	ویژه کاری
stalling	لژ جایگاه ویژه
stall	لژ جایگاه ویژه
self weight	ویژه وزن
juveniles	ویژه نو جوانان
singular matrix	ماتریش ویژه
singular matrix	ماتریس ویژه
special agreement	قرارداد ویژه
special bastard	حرامزاده ویژه
special verdict	تصمیم ویژه
specialising	ویژه گری
specific drawdown	افت ویژه
specializing	ویژه گری
specific donor	دهنده ویژه
specializes	ویژه گری
specialize	ویژه گری
species specific	نوع- ویژه
specialises	ویژه گری
peronality of laws	حالت ویژه قانون
lattice resistivity	مقاومت ویژه شبکه
physiographer	ویژه گر جغرافیای طبیعی
laid up in bed	پیشه ویژه رشته
stereoregular polymer	بسپار فضا ویژه
stereopecific polymerization	بسپارش فضا ویژه
pinup	ویژه نصب به دیوار
silviculturist	ویژه گر پرورش جنگل
he is in the know	اطلاع ویژه دارد
helio	ایینه ویژه مخابرات
humoursomeness	حالات ویژه گوناگون
school slang	اصطلاح ویژه اموزشگاه
it is particularly difficult	یک دشواری ویژه دارد
unit elongation	ازدیاد طول ویژه
the proper instinct of birds	غریزه ویژه پرندگان
syphilologist	طبیب ویژه گرسفلیس
stereospecific polymer	بسپار فضا ویژه
metllurgist	ویژه گرفلز کاری
special ammunition	مهمات مخصوص یا ویژه
particular specification	مشخصات ویژه در قرارداد
specific inductive capacity	فرفیت القایی ویژه
pediatrician	ویژه گر بیماریهای کودکان
royal prerogative	حق امتیاز ویژه پادشاه
specific ionization coefficient	ضریب ویژه یونش
pedlar french	زبان ویژه دزدان
specific inductivity capacity	فرفیت القایی ویژه
specific ion electrode	الکترود یون ویژه
special weapons	جنگ افزارهای ویژه