Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English
Persian
premium
پاداش نیکو
premiums
پاداش نیکو
Other Matches
good
نیکو
seely
نیکو
of a good mould
نیکو سرشت
gospel
مژده نیکو
rightteous
نیکو کار
righteous
نیکو کار
gospels
مژده نیکو
good deeds
افکار نیکو
Good morning
بامدادان نیکو
Good night
شامگاهان نیکو
upright
نیکو کار
to throw cold water on
نیکو ندانستن وناچیزشمردن
well doer
ادم نیکو کار
well conditioned
دارای اخلاق نیکو
Whatever comes from a friend is good .
<proverb>
هر چه از دوست رسد نیکو است .
well doing
نیکو کار درست کردار
well conditioned
نیکو خصال دارای صفات حسنه
Utopias
دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
Utopia
دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
rewardless
بی پاداش
fee
پاداش
rewarded
پاداش
reward
پاداش
rewards
پاداش
quittance
پاداش
guerdon
پاداش
rewardable
پاداش
reinforcement
پاداش
considerations
پاداش
consideration
پاداش
recompensing
پاداش
recompenses
پاداش
mense
پاداش
recompense
پاداش
gratuity
پاداش
gratuities
پاداش
incentive pay
پاداش
nonreward
بی پاداش
bonus
پاداش
incentives
پاداش
incentive
پاداش
allowances
پاداش
allowance
پاداش
rewarding
پر پاداش
premiums
پاداش
compensations
پاداش
premium
پاداش
solatium
پاداش
unvalued
بی پاداش
recompensed
پاداش
remunerations
پاداش
remuneration
پاداش
backs
پاداش
back
پاداش
compensation
پاداش
bonuses
پاداش
euphemisms
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemism
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
secondary reward
پاداش ثانوی
valuable consideration
پاداش پربها
incentive pay
پاداش کار
meed
پاداش ارزش
negative reward
پاداش منفی
smart money
پاداش زیان
yielder
پاداش دهنده
come-uppance
پاداش عمل بد
reward training
اموزش با پاداش
rewardable
پاداش دادن
rewardable
پاداش دادنی
external reward
پاداش برونی
testimonial
پاداش جایزه
premiums
پاداش عمل
awards
پاداش دادن
rewards
پاداش دادن
rewarded
پاداش دادن
reward
پاداش دادن
requiting
پاداش دادن
premiums
پاداش عوض
requites
پاداش دادن
hay
تختخواب پاداش
bonus
پاداش قرضه
requite
پاداش دادن
award
پاداش دادن
bonuses
پاداش قرضه
testimonials
پاداش جایزه
compensable
قابل پاداش
awarded
پاداش دادن
extra premium
پاداش اضافی
extrinsic reward
پاداش برونی
requited
پاداش دادن
award
پاداش تقدیر
awarded
پاداش تقدیر
awarding
پاداش دادن
awarding
پاداش تقدیر
awards
پاداش تقدیر
premium
پاداش عمل
premium
پاداش عوض
compensative
پاداش دهنده
feoff
پول پاداش
euphemize
استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
point fund
پاداش پایان فصل
primage
پاداش ناخدای کشتی
dispatch money
پاداش سرعت کار
rewarder
جایزه یا پاداش دهنده
self rewarding
پاداش دهنده بخود
to merit reward
سزاوار پاداش بودن
warison
پاداش شیپور حمله
incentive bonus scheme
طرح پاداش تشویقی
underemployed
دارای شغل کم تخصص و کم پاداش
hand-out
<idiom>
پاداش ،معمولا از طرف دولت
practice makes perfect
کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect
<proverb>
کار نیکو کردن از پر کردن است
despatch money
پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
lostlabour
کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
reward is an iduce to toil
چیزیکه ادم را بکار کردن تشویق میکند پاداش است
compensates
پاداش دادن عوض دادن
compensated
پاداش دادن عوض دادن
compensate
پاداش دادن عوض دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com