Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
potboy
پادو فاشحه خانه
Other Matches
pot boy
پادو فاحشه خانه
legman
پادو
flunkies
پادو
peon
پادو
flunkeys
پادو
flunkey
پادو
busboys
پادو
buttons
پادو
page
پادو
lackey
پادو
lackeys
پادو
scullion
پادو
paged
پادو
pages
پادو
shop boy
پادو
lacquey
پادو
flunky
پادو
flunkys
پادو
powder momey
پادو
errand boy
پادو
leg man
<idiom>
پادو
helper
پادو
footmen
پادو
footman
پادو
footboy
پادو
busboy
پادو
footpage
پادو
callboy
پادو یا پیشخدمت
shop girl
شاگرد پادو
bellboy
پادو مهمانخانه
bellboys
پادو مهمانخانه
garcon
پسربچه پادو
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
bellhop
مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
bellhops
مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
range
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
خانه خانه کردن
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
i was under his roof
در خانه
cellular
خانه خانه
domiciles
خانه
within doors
در خانه
door-to-door
خانه به خانه
cells
خانه
houseless
بی خانه
room
خانه
domicile
خانه
rooms
خانه
door to door
خانه به خانه
her house
خانه اش
lodge
خانه
cell
خانه
tersellated
خانه خانه
furnace house
خانه
lodged
خانه
quarterage
خانه
lodges
خانه
pied-a-terre
خانه
roommates
هم خانه
her house
خانه ان زن
pieds-a-terre
خانه
houseroom
جا در خانه
pigeon-hole
خانه
house
خانه
lar
خانه
housed
خانه
pigeon hole
خانه
pigeon-holes
خانه
sockets
خانه
lares
خانه
home
خانه
homes
خانه
materfamilias
زن خانه
unsheltered
<adj.>
بی خانه
socket
خانه
houses
خانه
shacks
خانه
roommate
هم خانه
alveolate
خانه خانه
checkered
خانه خانه
housing
خانه ها
honeycombs
خانه خانه
shack
خانه
double-fronted
خانه دو در
honeycomb
خانه خانه
cloisonne
خانه خانه
cellulated
خانه خانه
dwelling
خانه
dwellings
خانه
housewifely
خانه دار
keep in
در خانه ماندن
luft
خانه فرار
insectary
حشره خانه
lupanar
فاحشه خانه
housewifery
خانه دار
lupanar
جنده خانه
kibitka
خانه تاتار
insectarium
حشره خانه
hub or hub by
خانه دار
i wrote home
برای خانه
keep house
در خانه ماندن
husbandman
سرپرست خانه
landlouper
خانه بدوش
lake0dwelling
خانه دریاچهای
landloper
خانه بدوش
cabana
خانه کوچک
camera obscura
تاریک خانه
caserne
سرباز خانه
chancery
دفتر خانه
chequer
خانه شطرنج
chop house
خوراک خانه
coach house
کالسکه خانه
coach house
درشکه خانه
coffee house
قهوه خانه
coffee room
خوارک خانه
coffee shop
قهوه خانه
coffeehouse
قهوه خانه
convalescent home
نقاهت خانه
butler pantry
ابدار خانه
brick yard
اجرپز خانه
bordel
فاحشه خانه
builders
خانه ساز
department
وزارت خانه
departments
وزارت خانه
active cell
خانه کاری
alveolus
شش خانه حبابچه
armory
اسلحه خانه
baby house
عروسک خانه
bawdy house
جنده خانه
bawdy house
فاحشه خانه
bindery
صحاف خانه
bookbindery
صحاف خانه
custom house
گمرک خانه
dacha
خانه ییلاقی
goodwife
کدبانوی خانه
grummet
شاگرد خانه
gynaeceum
خانه اندرونی
home born
خانه زاد
domicil
مقر خانه
homebred
خانه پرورده
homemaker
خانه دار
house agent
دلال خانه
house to get
خانه اجارهای
house to let
خانه اجارهای
house top
بام خانه
house work
خانه داری
gaming house
قمار خانه
gambling house
قمار خانه
fuse block
خانه فیوز
delivery to the home
تحویل در خانه
dishouse
بی خانه کردن
disorderly house
خانه بدنام
disorderly house
فاحشه خانه
domatophobia
خانه هراسی
domiciliary
مربوط به خانه
domiciliate
خانه مسکن
door lock
کلید خانه
dwelling construction
خانه سازی
dwelling house
خانه مسکونی
earth house
خانه زیرزمینی
frater
سفره خانه
freemasons hall
فراموش خانه
household art
فن اداره خانه
houseproud
دلخوش به خانه
colombarium
کبوتر خانه
double-pile house
خانه دو خوابه
English cottage
خانه ویلایی
farm-house
خانه رعیتی
hermitage
خانه زاهد
out
<adv.>
بیرون از خانه
checker
خانه شطرنج
bangaloid growth
خانه ییلاقی
bell-gable
ناقوس خانه
houseroom
اتاق خانه
housework
کار خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com