English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
English Persian
NO PARKING پارک نکنید!
Other Matches
Dont spoil the child . بچه را خراب نکنید (لوس نکنید )
physical motor pool پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
cease loading پر نکنید
keep at it ول نکنید
neglecting دیدبانی نکنید
neglected دیدبانی نکنید
neglect دیدبانی نکنید
hold hard عجله نکنید
Stop pushing! عاجز نکنید !
neglects دیدبانی نکنید
if you don't watch it اگر احتیاط نکنید
Dont count (bank)on me. روی من حساب نکنید
Don't cut it too short. زیاد کوتاه نکنید.
leave me out من را حساب نکن [نکنید] !
Do not include me من را حساب نکن [نکنید] !
exclude me. من را حساب نکن [نکنید] !
please dont forget it خواهش دارم فراموش نکنید
don't wait the dinner for me ناهاعرابرای خاطرمن معطل نکنید
Keep stI'll. Stay put . Dont move. تکان نخورید (حرکت نکنید )
do not waste your breath خودتان را بیخود خسته نکنید
cease engagement درگیری قطع هدف را تعقیب نکنید
Do not do any thing without due reflection . بدون فکر قبلی اقدامی نکنید
you must w the signal ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
There is no hurry , there is plenty of time . عجله نکنید وقت زیاد داریم
Be quiet so as not to wake the others. ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
paradise پارک
vivary پارک
parks پارک
parked پارک
park پارک
neglected این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
skip it در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
neglects این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
neglect این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
car park جای پارک
park bench نیمکت پارک
parking پارک کردن
amusement parks پارک تفریحی
pooled پارک موتوری
pools پارک موتوری
amusement park پارک تفریحی
bosquet پارک یا باغ
motor pool پارک موتوری
collective goods پارک و غیره
bosket پارک یا باغ
carriage drive خیابان پارک
pool پارک موتوری
natinal park پارک ملی
parkland زمین پارک
double-parks دوردیفه پارک کردن
double park دوردیفه پارک کردن
double-park دوردیفه پارک کردن
double-parked دوردیفه پارک کردن
parking محوطه پارک کردن
to park پارک کردن [دستگاهی]
pool equipment وسایل پارک موتوری
double-parking دوردیفه پارک کردن
english garden پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
laager پدافنددور محل پارک هواپیما
impark در پارک یا جنگل محصور کردن
Where can I park? کجا می توانم پارک کنم؟
parking plan طرح پارک کردن هواپیماها
Where can I park my car? کجا اتومبیلم را میتوانم پارک کنم؟
How long can I park here? چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
parking پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
He parked the car right in front of the garage. درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
hard stand بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
neutralize track هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
Never spend money before you have earned it. هرگز قبل از پول درآوردن، پول خرج نکنید.
walking on eggshells <idiom> [اگر شما روی پوست تخم مرغ راه می روید به این معنیست که شما تمام تلاشتان را می کنید تا کسی را ناراحت نکنید.]
treading on eggshells <idiom> [اگر شما روی پوست تخم مرغ راه می روید به این معنیست که شما تمام تلاشتان را می کنید تا کسی را ناراحت نکنید.]
paddock منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddocks منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com