English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
vab پاسخ سمعی
voice answer back پاسخ سمعی
Other Matches
reply [answer] پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answers پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
otic سمعی
audible سمعی
audio سمعی
audio visual سمعی بصری
audio-visual سمعی بصری
audio-visual سمعی وبصری
audible signal علامت سمعی
audiovisual سمعی و بصری
audio device دستگاه سمعی
audio visual سمعی وبصری
audiovisual سمعی-بصری
audio frequency بسامد سمعی
audio visual اموزش سمعی وبصری
audio-visual اموزش سمعی وبصری
audible alarm اعلان خطر سمعی
video tape نوار سمعی و بصری
audio response device دستگاه جواب دهنده سمعی
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originate با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
ethernet نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
it is inexpedient to reply پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
responses پاسخ
rebutter پاسخ رد
responsions پاسخ
replies پاسخ
responds پاسخ
reply پاسخ
replying پاسخ
respond پاسخ
replied پاسخ
replication پاسخ
responded پاسخ
no : پاسخ نه
response پاسخ
in answer to در پاسخ به
counterplea پاسخ رد
answerback در پاسخ
answered پاسخ
answering پاسخ
answers پاسخ
item of written comment پاسخ
reaction [answer, commentary] پاسخ
response [commentary] پاسخ
negative reply پاسخ رد
statement پاسخ
in reply to در پاسخ
representation [statement] پاسخ
answer پاسخ
consummatory response پاسخ پایانی
discriminatory response پاسخ افتراقی
distal response پاسخ دوربرد
delayed response پاسخ درنگیده
operandum ابزار پاسخ
emitted response پاسخ صدوری
response intensity شدت پاسخ
response latency نهفتگی پاسخ
irresponsive پاسخ ندهنده
frequency respone پاسخ فرکانس
manipulandum ابزار پاسخ
oracle پاسخ مبهم
oracles پاسخ مبهم
response time زمان پاسخ
response threshold استانه پاسخ
response strength نیرومندی پاسخ
response set امایه پاسخ
response rate سرعت پاسخ
image response پاسخ تصویر
response generalization تعمیم پاسخ
response equivalence هم ارزی پاسخ
reflection response پاسخ قرینه
responds پاسخ دادن
answerback پاسخ برگشتی
answer mode حالت پاسخ
anatomy response پاسخ کالبدی
an a answer پاسخ مثبت
movement response پاسخ حرکت
original response پاسخ ابتکاری
popular response پاسخ رایج
position response پاسخ مکانی
moro response پاسخ مورو
anticipatory response پاسخ انتظاری
response duration مدت پاسخ
response differentiation تفکیک پاسخ
response amplitude دامنه پاسخ
right answer پاسخ درست
replier پاسخ دهنده
calculation پاسخ تقریبی
respond پاسخ دادن
correct response پاسخ درست
content response پاسخ محتوایی
conditioned response پاسخ شرطی
responded پاسخ دادن
color response پاسخ رنگ
preparatory response پاسخ مقدماتی
to make a response پاسخ دادن
to definitive answer پاسخ قطعی
plea پاسخ دعوی
impluse response پاسخ ایمپولز
rejoinder پاسخ دفاعی
answers : جواب پاسخ
answers : پاسخ دادن
rejoinders پاسخ دفاعی
answering پاسخ به یک سوال
answers پاسخ به یک سوال
solutions پاسخ یک مشکل
whole response پاسخ کلی
w response پاسخ کلی
answerable پاسخ دار
early answer پاسخ زود
vaccum response پاسخ غیابی
come up with <idiom> یافتن پاسخ
answering : پاسخ دادن
solution پاسخ یک مشکل
answering : جواب پاسخ
rejoined پاسخ دادن
rejoin پاسخ دادن
rejoined در پاسخ گفتن
pleas پاسخ دعوی
rejoining در پاسخ گفتن
rejoining پاسخ دادن
answer : پاسخ دادن
rejoins در پاسخ گفتن
rejoins پاسخ دادن
responsorial پاسخ دهنده
rejoin در پاسخ گفتن
answer پاسخ به یک سوال
answered : پاسخ دادن
answer : جواب پاسخ
answered : جواب پاسخ
answered پاسخ به یک سوال
running rate اهنگ پاسخ
answer [to something] پاسخ [به چیزی] [راه حل]
all or none response پاسخ همه یا هیچ
achromatic color response پاسخ رنگ بی فام
no reply necessary [NRN] نیازی به پاسخ نیست.
phones پاسخ به تماس در تلفن
phone پاسخ به تماس در تلفن
phoned پاسخ به تماس در تلفن
to fail to provide an answer درماندن در دادن پاسخ
rejoinders پاسخ دفاعی دادن
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
interrogator responsor دستگاه پرسش- پاسخ
high frequency responce پاسخ فرکانس بالا
he returned a negative پاسخ منفی داد
galvanic skin response پاسخ برقی پوست
conditioned avoidance response پاسخ اجتنابی شرطی
electrodermal response پاسخ برقی پوست
modulation frequency response پاسخ فرکانس مدولاسیون
conditioned escape response پاسخ گریز شرطی
conditioned emotional response پاسخ هیجانی شرطی
cer پاسخ هیجانی شرطی
i pause for a reply منتظر پاسخ هستم
phoning پاسخ به تماس در تلفن
response time زمان پاسخ دهی
stimulus response theory نظریه محرک- پاسخ
surrebutter اخرین پاسخ خواهان
the answer is in the negative پاسخ ان منفی است
to answer in the a پاسخ مثبت دادن
rejoinder پاسخ دفاعی دادن
calculation پاسخ به یک مشکل در ریاضی
return a negative پاسخ منفی دادن
solving یافتن پاسخ یک مشکل
shading response پاسخ سایه روشن
stimulus response psychology روانشناسی محرک- پاسخ
rejoins پاسخ دفاعی دادن
rejoining پاسخ دفاعی دادن
rejoined پاسخ دفاعی دادن
rejoin پاسخ دفاعی دادن
s r model الگوی محرک- پاسخ
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
response hierarchy سلسله مراتب پاسخ
s r psychology روانشناسی محرک- پاسخ
solves یافتن پاسخ یک مشکل
solved یافتن پاسخ یک مشکل
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
pure color response پاسخ خالص رنگ
affirmative پاسخ "بله " بود
pilomotor response پاسخ سیخ شدن مو
white space response پاسخ به بخش سفید
visual righting response پاسخ تعادل دیداری
solve یافتن پاسخ یک مشکل
ucr پاسخ غیر شرطی
open ended question پرسش باز پاسخ
unconditioned response پاسخ غیر شرطی
to meet with a repulse پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
to press for an answer با صرار یا فشار پاسخ خواستن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com