Total search result: 303 (15 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
pop |
پاس کوتاه |
popped |
پاس کوتاه |
pops |
پاس کوتاه |
|
|
Search result with all words |
|
click |
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید |
clicked |
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید |
clicks |
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید |
spike |
پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت |
spike |
ولتاژ گذرای کوتاه مدت و نوک تیز |
mezzanine |
اشکوب کوتاه |
mezzanines |
اشکوب کوتاه |
card |
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است |
cards |
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است |
bolt |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
bolted |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
bolting |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
bolts |
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد |
job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
cut |
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود |
cuts |
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود |
toggle |
محور کوتاه وباریک |
toggles |
محور کوتاه وباریک |
rack |
چهارنعل کوتاه |
racked |
چهارنعل کوتاه |
racks |
چهارنعل کوتاه |
wracked |
چهارنعل کوتاه |
wracks |
چهارنعل کوتاه |
flare |
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع |
flares |
پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع |
central |
کلمه با طول کوتاه |
chit chat |
صحبت کوتاه |
chit-chat |
صحبت کوتاه |
down |
کوتاه |
hit |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
hits |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
hitting |
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود |
provider |
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه |
providers |
نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه |
huddle |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
huddled |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
huddles |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
huddling |
گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع |
sock |
جوراب ساقه کوتاه |
canter |
چهارنعل کوتاه |
cantered |
چهارنعل کوتاه |
cantering |
چهارنعل کوتاه |
canters |
چهارنعل کوتاه |
stumpy |
کوتاه وپهن |
space |
زمان کوتاه |
spaces |
زمان کوتاه |
short-term |
کوتاه مدت |
wicket |
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد |
wickets |
دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد |
stump |
خپله کوتاه قد |
stumped |
خپله کوتاه قد |
stumping |
خپله کوتاه قد |
stumps |
خپله کوتاه قد |
band |
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند |
bands |
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند |
dumpy |
کوتاه |
dachshund |
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز. |
dachshunds |
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز. |
rhesus |
میمون دم کوتاه هندی. |
rhesuses |
میمون دم کوتاه هندی. |
reefer |
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی |
reefers |
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی |
spud |
چاقوی کوتاه |
spuds |
چاقوی کوتاه |
sack |
پیراهن گشاد و کوتاه |
sacked |
پیراهن گشاد و کوتاه |
sacks |
پیراهن گشاد و کوتاه |
chop |
گام کوتاه |
chop |
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو |
chopped |
گام کوتاه |
chopped |
کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو |
peripheral |
بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد |
putter |
چوگان دسته کوتاه |
puttered |
چوگان دسته کوتاه |
puttering |
چوگان دسته کوتاه |
putters |
چوگان دسته کوتاه |
signal |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signaled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
signalled |
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی |
zero |
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی |
zeroes |
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی |
zeros |
کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی |
stub |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stubbed |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stubbing |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
stubs |
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد |
dwarfish |
کوتاه |
scrub |
درخت یابوته کوتاه ورشدنکرده |
scrubbed |
درخت یابوته کوتاه ورشدنکرده |
scrubbing |
درخت یابوته کوتاه ورشدنکرده |
scrubs |
درخت یابوته کوتاه ورشدنکرده |
midget |
ادم بسیار قد کوتاه |
midgets |
ادم بسیار قد کوتاه |
hop |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
hopped |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
hopping |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
hops |
پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت |
laconic |
کوتاه موجز |
laconically |
کوتاه موجز |
Other Matches |
|
blasts |
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه |
blast |
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه |
short lunge |
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ |
shorthorn |
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس |
pantywaist |
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه |
short quard |
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه |
hurdle step |
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک |
linter |
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است |
miniatures |
کوتاه |
puny |
قد کوتاه |
curtal |
کوتاه |
miniature |
کوتاه |
liliputian |
قد کوتاه |
concise |
کوتاه |
low |
کوتاه |
little |
کوتاه |
stocky |
کوتاه |
stockiest |
کوتاه |
short |
کوتاه |
stunts |
کوتاه |
of short duration |
کوتاه |
pigmy |
کوتاه |
pigmy |
قد کوتاه |
shortest |
کوتاه |
succinct |
کوتاه |
stockier |
کوتاه |
scut |
دم کوتاه |
concise <adj.> |
کوتاه |
stunting |
کوتاه |
pygmy |
کوتاه |
pygmy |
قد کوتاه |
succinct <adj.> |
کوتاه |
stunt |
کوتاه |
bas relif |
کوتاه |
curt <adj.> |
کوتاه |
fleeting <adj.> |
کوتاه |
pygmies |
قد کوتاه |
short <adj.> |
کوتاه |
synoptic |
کوتاه |
shorter |
کوتاه |
pigmies |
قد کوتاه |
pigmies |
کوتاه |
pygmies |
کوتاه |
formulated |
کوتاه کردن |
shortened |
کوتاه کردن |
abbreviates |
کوتاه کردن |
abbreviating |
کوتاه کردن |
shortens |
کوتاه کردن |
formulates |
کوتاه کردن |
shorten |
کوتاه کردن |
shortens |
کوتاه تر کردن |
scutter |
دو باگامهای کوتاه |
briefer |
کوتاه مختصر |
short blast |
بوق کوتاه |
shuffle |
گام کوتاه |
briefed |
کوتاه مختصر |
lie-down |
استراحت کوتاه |
briefest |
کوتاه مختصر |
razee |
کوتاه کردن |
formulate |
کوتاه کردن |
shortened |
کوتاه تر کردن |
brief |
کوتاه مختصر |
abbreviate |
کوتاه کردن |
paddles |
پاروی کوتاه |
paddled |
پاروی کوتاه |
paddle |
پاروی کوتاه |
short-lived |
کوتاه مدت |
short lived |
کوتاه مدت |
short-range |
کوتاه مدت |
short range |
کوتاه مدت |
truncheons |
چماق کوتاه |
truncheon |
چماق کوتاه |
short return |
برگشت کوتاه |
anecdotes |
قصهء کوتاه |
anecdote |
قصهء کوتاه |
short run |
مدت کوتاه |
paddling |
پاروی کوتاه |
hare sighted |
کوتاه بین |
transient |
فانی کوتاه |
short blast |
سوت کوتاه |
short brittle |
شکننده- کوتاه |
short burst |
رگبار کوتاه |
short circuit |
اتصال کوتاه |
catnaps |
چرت کوتاه |
catnapping |
چرت کوتاه |
catnapped |
چرت کوتاه |
catnap |
چرت کوتاه |
shuffled |
گام کوتاه |
short drop |
دراپ کوتاه |
short precision |
دقت کوتاه |
shuffles |
گام کوتاه |
shuffling |
گام کوتاه |
transients |
فانی کوتاه |
short period |
دوره کوتاه |
shorten |
کوتاه تر کردن |
idylls |
قصیده کوتاه |
low |
کوتاه دون |
short-wave |
موج کوتاه |
line to line fault |
اتصال کوتاه خط به خط |
aphorisms |
سخن کوتاه |
aphorism |
سخن کوتاه |
lop sided |
کوتاه و بلند |
low frequency wave |
موج کوتاه |
mackinaw |
کت کوتاه و سنگین |
manakin |
ادم کوتاه قد |
bas-reliefs |
برجسته کوتاه |
bas-relief |
برجسته کوتاه |
bas relief |
برجسته کوتاه |
manikin |
ادم کوتاه قد |
short haul |
خط سیر کوتاه |
short-haul |
خط سیر کوتاه |
morello |
گیلاس دم کوتاه |
let us be brief |
کوتاه کنیم |
abbreviated |
کوتاه شده |
knurly |
کوتاه قد کوتوله |
idylls |
چکامه کوتاه |
idyll |
قصیده کوتاه |
idyll |
چکامه کوتاه |
idyl |
چکامه کوتاه |
intrim |
کوتاه مدت |
short wave |
موج کوتاه |
curt |
کوتاه ومختصر |
pygmy |
ادم کوتاه قد |
pygmies |
ادم کوتاه قد |
pigmies |
ادم کوتاه قد |
idyl |
قصیده کوتاه |
poops |
صدای کوتاه |
poop |
صدای کوتاه |
shortening |
کوتاه شدگی |
jog trot |
یورتمه کوتاه |
narrow minded |
کوتاه نظر |
novelet |
داستان کوتاه |
novella |
رمان کوتاه |
truncated |
کوتاه کردن |
truncate |
کوتاه کردن |
short-circuits |
اتصال کوتاه |
hide bound |
کوتاه فکر |
curtails |
کوتاه کردن |
curtailing |
کوتاه کردن |
curtailed |
کوتاه کردن |
curtail |
کوتاه کردن |
stags |
کوتاه کردن |
stag |
کوتاه کردن |
lie down |
استراحت کوتاه |
one track |
کوتاه فکر |
short-circuit |
اتصال کوتاه |
piaffer |
یورتمه کوتاه |
scurrying |
مسابقه کوتاه |
scurry |
مسابقه کوتاه |
scurries |
مسابقه کوتاه |
scurried |
مسابقه کوتاه |
clipping |
کوتاه کردن |
playlet |
نمایش کوتاه |
truncating |
کوتاه کردن |
formulating |
کوتاه کردن |
cutty sark |
دامن کوتاه |
correption |
کوتاه کردن |
brief description |
شرح کوتاه |
corner-brace |
حایل کوتاه |
conte |
داستان کوتاه |
short-list |
فهرست کوتاه |
short-listed |
فهرست کوتاه |
short-listing |
فهرست کوتاه |
short-lists |
فهرست کوتاه |
tutu |
دامن کوتاه |
tutus |
دامن کوتاه |
britches |
شلوار کوتاه |
To back down . |
کوتاه آمدن |
drop in <idiom> |
دیدار کوتاه |
bunny hop |
پرش کوتاه |
by pass |
اتصال کوتاه |
in the short run |
در کوتاه مدت |
briefly <adv.> |
بصورت کوتاه |
compendiously <adv.> |
بصورت کوتاه |
dwarf gallery |
دالان کوتاه |
coatee |
دامن کوتاه |
chiton |
قبای کوتاه |
chitchat |
صحبت کوتاه |
chip shot |
ضربه کوتاه |
simply stated |
به بیان کوتاه |
curtly <adv.> |
بصورت کوتاه |
mini-skirts |
دامن کوتاه |
half timber |
الوار کوتاه |
reef |
کوتاه کردن |
gnomical |
کوتاه لب نویس |
unabridged |
کوتاه نشده |
truncates |
کوتاه کردن |
fubsy |
کوتاه وکلفت |
shortening in |
کوتاه کردن |
abridge |
کوتاه کردن |
hidebound |
کوتاه فکر |
shortwave |
موج کوتاه |
punches |
کوتاه قطور |
punched |
کوتاه قطور |
punch |
کوتاه قطور |
spontoon |
نیزه کوتاه |
an incomprehensive report |
گزارش کوتاه |
escopette |
قرابینه کوتاه |
steep taper |
مخروط کوتاه |
reefs |
کوتاه کردن |