Dictiornary-Farsi | پاشله شکار کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (41 milliseconds)

English	Persian
snipe	پاشله شکار کردن
sniped	پاشله شکار کردن
snipes	پاشله شکار کردن
sniping	پاشله شکار کردن


Other Matches

sniped	پاشله
snipes	پاشله
snipe	پاشله
sniping	پاشله
guttersnipe	نوک دراز یا پاشله معمولی
hunt	شکار کردن
hunted	شکار کردن
hunts	شکار کردن
predation	شکار کردن
poached	دزدکی شکار کردن
poaches	دزدکی شکار کردن
poach	دزدکی شکار کردن
rabbit	شکار خرگوش کردن
bag	شکار کردن با تیر
bags	شکار کردن با تیر
rabbits	شکار خرگوش کردن
give tongue	عوعو کردن در پیدا کردن بوی شکار
coursed	تعقیب کردن شکار از طرف سگ
course	تعقیب کردن شکار از طرف سگ
turtles	لاک پشت شکار کردن
hunt	اداره کردن تازیها در شکار
turtle	لاک پشت شکار کردن
courses	تعقیب کردن شکار از طرف سگ
hunts	اداره کردن تازیها در شکار
to p on any one's preserves	در جای قورق شکار کردن
to ride to hounds	با تازی شکار روباه کردن
foxhunt	باتازی شکار روباه کردن
to rid to hounds	با تازی شکار روباه کردن
hunted	اداره کردن تازیها در شکار
hound	باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounded	باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounds	باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounding	باتازی شکار کردن تعقیب کردن
poached	برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches	برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach	برخلاف مقررات شکار صید کردن
weigh in	وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-ins	وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-in	وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
shoots	زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot	زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
hunting	شکار کردن جستجو کردن
chasing	دنبال کردن شکار کردن
chases	دنبال کردن شکار کردن
chace	دنبال کردن شکار کردن
chased	دنبال کردن شکار کردن
chase	دنبال کردن شکار کردن
quarry	شکار
chase	شکار
chases	شکار
quarrying	شکار
hunting	شکار
hunts	شکار
hank	شکار
chased	شکار
hanks	شکار
ravin	شکار
chasing	شکار
venery	شکار
predatin	شکار
gamey	پر از شکار
chevy	شکار
chace	شکار
gameless	بی شکار
game	شکار
hunted	شکار
prey	شکار
quarries	شکار
hunt	شکار
ducking	شکار مرغابی
victims	دستخوش شکار
game law	قانون شکار
area drive	شکار دواندن
gamy	پراز شکار
to go a hunting	شکار رفتن
huntsman	شکار باز
game keep	پاسبان شکار
shooting	شکار باتفنگ
shootings	شکار باتفنگ
gunning	شکار با تفنگ
hanks	طعمه شکار
blood sport	کشتن شکار
victim	دستخوش شکار
fair game	شکار مجاز
fair game	شکار قانونی
king hunt	شاه شکار
blood sports	کشتن شکار
fowling	شکار پرنده
game	سرگرمی شکار
hunting district	شکار گاه
quarrying	لاشه شکار
quarrying	شکار موردنظر
huntsmen	شکار باز
quarries	لاشه شکار
hank	طعمه شکار
poniter	نوعی سگ شکار ی
predatory habit	خوی شکار
hunting ground	شکار گاه
hunters	اسب شکار
shotgunner	شکار با تفنگ
shanking	شکار کوسه
whaling	شکار نهنگ
hunter	اسب شکار
quarries	شکار موردنظر
quarry	لاشه شکار
falconry	شکار با شاهین
quarry	شکار موردنظر
shoot	هدف گرفتن شکار
prowled	درپی شکار گشتن
stool	گروه فریبنده شکار
bow hunting	شکار با تیر و کمان
foxhunt	شکار روباه باتازی
game	شکار گرفته شده
prowls	درپی شکار گشتن
prowling	درپی شکار گشتن
hog dress	بریدن گلوی شکار
prowl	درپی شکار گشتن
outfitter	فروشنده لوازم شکار
outfitters	فروشنده لوازم شکار
pointers	سگ شکاری یابنده شکار
chevy	فریاد هنگام شکار
raptatorial	لازم برای شکار
check	و شدن بوی شکار
checks	و شدن بوی شکار
raptatory	لازم برای شکار
ravens	شکار طعمه شکاری
predators	تغذیه کننده از شکار
predator	تغذیه کننده از شکار
raven	شکار طعمه شکاری
shoots	هدف گرفتن شکار
checked	و شدن بوی شکار
cub hunting	شکار بچه روباه
hunting	شکار دشمن یا زیردریایی
pointer	سگ شکاری یابنده شکار
big game	شکار حیوانات بزرگ
deer stalking	شکار اهو و گوزن
predatorial	تغذیه کننده از شکار
find	یافتن بوی شکار
finds	یافتن بوی شکار
shining	پیداکردن شکار در شب بانورافکن
predatory	تغذیه کننده از شکار
retriever	سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
tufter	کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
coverings	بوته زار پناهگاه شکار
retrievers	سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
predaceous	شکاری تغذیه کننده از شکار
cover	بوته زار پناهگاه شکار
predacious	شکاری تغذیه کننده از شکار
privilegium	حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
safari	سفر برای شکار بزرگ
safaris	سفر برای شکار بزرگ
covers	بوته زار پناهگاه شکار
master of	سرپرست گروه شکار روباه
decoy shooting	شکار به کمک مرغ دام
still hunting	شکار باروش در کمین نشستن
falconer	کسیکه با شاهین شکار میکند
closed season	فصل منع ماهیگیری یا شکار
jaeger	علاقمند به شکار مرد شکارچی
foxhound	تازی مخصوص شکار روباه
foxhounds	تازی مخصوص شکار روباه
falconers	کسیکه با شاهین شکار میکند
close season	فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
wood craft	جنگل شناسی از لحاظ شکار
open season	فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
hunting bow	کمان بلند و سنگین برای شکار
to give the tone	هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
challenge [of a dog]	پارس سگی [پس از دریافت بوی شکار]
cases	محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
wildfowl	مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
covert	بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
poaches	شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached	شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach	شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
case	محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
gaze hound	تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
masks	کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask	کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
still hunting	روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
setters	سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setter	سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
stag hunting	شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
fox-hunting	شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
buck fever	هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
fox hunting	شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
sported	تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sports	تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sport	تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
falconry	تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
small game	پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
wing shooting	شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
pass shooting	شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
bolted	تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolting	تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolt	تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
fowling piece	تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
bolts	تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
drag hunt	شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
gamey	دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
floo floo	تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu	تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده