English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (4 milliseconds)
English Persian
secondary treatment پاکسازی دومین
Other Matches
purges پاکسازی
purging پاکسازی
purge پاکسازی
water treatment پاکسازی اب
purged پاکسازی
purgation پاکسازی
purification پاکسازی
air treatment پاکسازی هوا
primary treatment پاکسازی نخستین
clearing of jungle پاکسازی جنگل
purges پاکسازی کردن
purged پاکسازی کردن
purge پاکسازی کردن
air purification پاکسازی هوا
armor sweep عملیات پاکسازی زرهی
attrition sweeping پاکسازی میدان مین فرسایشی
These tablets make water pure. این قرص ها آب را پاکسازی می کند.
These tablets purify the water. این قرص ها آب را پاکسازی می کند.
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
second detector دومین
second class دومین درجه
second class دومین مرتبه
first intentions دومین تصورات
second-best دومین نفر
second best دومین نفر
secondary productivity فراوردگی دومین
secondary treatment تصفیه دومین
second intentions دومین تصورات
only at the second go تازه در دومین تقلا
Go to the second crossroad. به دومین چهارراه بروید.
Go to the second crossroad. به دومین تقاطع بروید.
the second man to come دومین کسی که امد
secondary consumers مصرف کنندگان دومین
second دومین بار ثانوی
seconded دومین بار ثانوی
seconding دومین بار ثانوی
seconds دومین بار ثانوی
thirties دومین امتیاز گیم
bezantler دومین بچه شاخ
thirty دومین امتیاز گیم
third آنچه بعد از دومین می آید
beta دومین حرف الفبای یونانی
topmast دومین دکل کشتی از عرشه
thirds آنچه بعد از دومین می آید
countermining distance فاصله مجاز بین دومین
betas دومین حرف الفبای یونانی
runner-up دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runners-up دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
i was the second to speak دومین کسی که سخن گفت من بودم
supertonic نت بعد از کلید نت دومین اهنگ میزان
runner up دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
reconvert برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
b دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
double دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled up دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
cladding واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com