Dictiornary-Farsi | پایه دوار مسلسل روی خودرو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
skate mount	پایه دوار مسلسل روی خودرو


Other Matches

race ring	رینگ و پایه مسلسل
skate mount	رینگ و پایه مسلسل
capstan	میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
machine gun	به مسلسل بستن مسلسل
machine guns	به مسلسل بستن مسلسل
four by two	خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
winch	دوار
rotatory	دوار
rotating	دوار
capstan	دوار
circler	دوار
giddy	دوار
pivoting	دوار
winches	دوار
winched	دوار
winching	دوار
rotary	دوار
gyrant	دوار
base width	عرض پایه پهنای پایه
hatch beam	پایه دریچه پایه دهلیز
cable holder	دوار زنجیر
paraboloid of revolution	سهموی دوار
circulating pump	پمپ دوار
rotary field	میدان دوار
rotary converter	مبدل دوار
rotary valve	شیر دوار
rotary furnace	کوره دوار
rotary axis	محور دوار
rotary switch	کلید دوار
windlass	دوار لنگر
race ring	سینی دوار
windlasses	دوار زنجیر
windlasses	دوار لنگر
windlass	دوار زنجیر
capstan wheel	چرخ دوار
spheroid	بیضوی دوار
gipsy	گردونه دوار
winch driver	متصدی دوار
giddy	مبتلا به دوار سر
drum	گردونه دوار
drummed	گردونه دوار
jenny	جراثقال دوار
reel	مسلسل
running hand	خط مسلسل
machine gun	مسلسل
uninterrupted	مسلسل
reeled	مسلسل
reels	مسلسل
reeling	مسلسل
machine gunner	مسلسل چی
serials	مسلسل
serial	مسلسل
machine guns	مسلسل
catenulate	مسلسل
catenation	مسلسل
catenary	مسلسل
sorites	مسلسل
mitrailleuse	مسلسل
unceasing	مسلسل
vertigo	دوار سر چرخش بدور
rotary piston machanism	مکانیزم پیستون دوار
anchor engine	موتور دوار لنگر
veer on power	با دوار زنجیر دادن
wheel printer	چاپگر چرخ دوار
wildcats	گیره دوار لنگر
roundlet	کمی گرد و دوار
wildcat	گیره دوار لنگر
colorado	تیغه دوار ماهیگیری
support roller	رینگ وطوقه دوار
rotary cement klin	کوره سیمان دوار
capstan lathe	ماشین تراش دوار
daisy wheel printer	چاپگر چرخ دوار
heave around	به کار انداختن دوار
energizing in field o phase rotation	تغذیه میدان دوار
machine gun	به مسلسل بستن
lewis gun	یکجور مسلسل
unbroken	مسلسل ناشکسته
in series	بطور مسلسل
serialises	مسلسل کردن
successive	متوالی مسلسل
continued propotion	تناسب مسلسل
sub-machine gun	مسلسل دستی
cyclic	مسلسل رگبار
submachinegun	مسلسل دستی
machine guns	به مسلسل بستن
unbroke	مسلسل ناشکسته
serialising	مسلسل کردن
serialize	مسلسل کردن
tommy gun	مسلسل دستی
serialised	مسلسل کردن
rafale	رگبار مسلسل
serializing	مسلسل کردن
serializes	مسلسل کردن
sub-machine guns	مسلسل دستی
serially	بطور مسلسل
serialized	مسلسل کردن
seriatim	بطور مسلسل
gyratory crusher	ماشین سنگ شکن دوار
suites	رشته مسلسل اپارتمان
pom-poms	مسلسل خودکار دورزن
soritical	مبنی برقیام مسلسل
peal	صدای مسلسل غوغا
pealed	صدای مسلسل غوغا
pealing	صدای مسلسل غوغا
peals	صدای مسلسل غوغا
pom-pom	مسلسل خودکار دورزن
suite	رشته مسلسل اپارتمان
continuum	رشته مسلسل تسلسل
internal gear pump	پمپ دوار با رتور دندانه دارداخلی
racer	ریل یا سرسره دوار برجک توپ
mine winch	دوار مین جمع کنی ناو
racers	ریل یا سرسره دوار برجک توپ
heave around	شروع به کار کشیدن طناب با دوار
daisy wheel	عضو چاپ کننده در یک چاپگرچرخ دوار
tract	داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
pill box	خانه کوچک اشیان مسلسل
In chronological order.	بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
sten	مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
pom pom	مسلسل خود کار02 تا 04میلیمتری
tracts	داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
gyro	وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
twitter	صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
chain react	دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
seriate	دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
catenate	چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
twittering	صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
panoramically	بشکل دورنمای مسلسل بطوروسیع و پیوسته
twitters	صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twittered	صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
unilinear	دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
decimals	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal	تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
gyro rotor	چرخ دوار قطبنمای الکتریکی wheel gyro : syn
strafe	با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed	با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
nordenfelt	یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است
strafing	به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
strafes	با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
accession number	نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
base piece	پایه پایه استقرار
pantoscope	دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera	دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
socle	پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
coriolis force	نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
stroboscope	وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
universal roll	برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
tilting mixer	نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
self driven	خودرو
automobile	خودرو
self propelled	خودرو
self propelling	خودرو
vehicles	خودرو
vehicle	خودرو
adventive	خودرو
automotive	خودرو
auto	:خودرو
automobiles	خودرو
four by four	خودرو 4 در 4
self grown	خودرو
autos	:خودرو
motor vehicle	خودرو
locomobile	خودرو
heliocentric	دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
race ring	رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
genemotor	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
motor cars	گردونه خودرو
escalators	پلکان خودرو
motor car	گردونه خودرو
escalator	پلکان خودرو
to use the car	با خودرو رفتن
automobile	ماشین خودرو
weedy	هرز خودرو
to ride in the car	با خودرو رفتن
to turn [to turn off] [to make a turn]	پیچیدن [با خودرو]
bumper bar	سپر خودرو
automobiles	ماشین خودرو
motor vehicle	خودرو موتوری
deep jeep	خودرو زیرابی
drive screw	پیچ خودرو
moving staircase	پلکان خودرو
wildwood	جنگل خودرو
escalator	پلکان خودرو
personnel carrier	خودرو نفربر
chasis	شاسی خودرو
propeller shaft	گاردان خودرو
scout car	خودرو دیده ور
caterpillar truck	خودرو هزارپا
locomobile	گردونه خودرو
tank transporter	خودرو مازتانک بر
tank vehicle	خودرو تانکر
ammunition carrier	خودرو مهمات کش
tank vehicle	خودرو تانکرسوخت
truck vehicle	خودرو نظامی
motorcar	خودرو سواری
liftruck	خودرو بالابر
vehicular	مربوط به خودرو
propeller	گاردان خودرو
moving stairway	پلکان خودرو
full beam	نور بالا [در خودرو]
high beam [American English]	نور بالا [در خودرو]