Total search result: 201 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
vacation camp [American E] |
پایگاه تابستانی |
|
|
Other Matches |
|
aestival |
تابستانی ناخوشی تابستانی |
aggregate |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
aggregates |
تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود |
queried |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
query |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
querying |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
queries |
زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند |
roll back |
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی |
estival |
تابستانی |
summer |
تابستانی |
summers |
تابستانی |
aestivation |
رخوت تابستانی |
summer school |
کلاس تابستانی |
summer schools |
مدرسه تابستانی |
summer schools |
کلاس تابستانی |
zucchini |
کدوی تابستانی |
estival |
ناخوشی تابستانی |
summer school |
مدرسه تابستانی |
daylight saving time |
ساعت تابستانی |
summer pudding |
پودینگ تابستانی |
summer solstic |
انقلاب تابستانی |
summer house |
خانه تابستانی |
gazeboo |
عمارت تابستانی |
summer solstice |
انقلاب تابستانی |
cocozelle |
کدوی قلیانی تابستانی |
summery |
شبیه تابستان تابستانی |
kiosk |
خانه تابستانی دکه |
kiosks |
خانه تابستانی دکه |
dry skiing |
تمرینات تابستانی اسکی درسالن |
summer bed of a river |
بستر تابستانی رودخانه مسیل |
summer draft |
سطح بار امن تابستانی |
summer draft |
خط ارتفاع بار تابستانی کشتی |
station list |
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه |
deployment operating base |
پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها |
privacy |
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند |
languages |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
language |
زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود |
gazebo |
عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد |
sql |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
dense index |
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده |
queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
aestivate |
رخوت تابستانی داشتن تابستان را بحال رخوت گذراندن |
sited |
پایگاه |
post- |
پایگاه |
campound |
پایگاه |
aboard |
در پایگاه |
stations |
پایگاه |
post |
پایگاه |
site |
پایگاه |
stationed |
پایگاه |
station |
پایگاه |
posted |
پایگاه |
platforms |
پایگاه |
lodgment or lodge |
پایگاه |
platform |
پایگاه |
sites |
پایگاه |
posts |
پایگاه |
status |
پایگاه |
outposts |
پایگاه مرزی |
data bank |
پایگاه داده |
space station |
پایگاه فضایی |
air base |
پایگاه هوایی |
air bases |
پایگاه هوایی |
data banks |
پایگاه داده |
data bank |
پایگاه داده ها |
outpost |
پایگاه مرزی |
defense base |
پایگاه دفاعی |
space stations |
پایگاه فضایی |
data banks |
پایگاه داده ها |
battle station |
پایگاه جنگی |
encampment |
اردو پایگاه |
filbert base |
پایگاه فریبنده |
filbert base |
پایگاه دروغین |
hardened site |
پایگاه مقاوم |
height of site |
ارتفاع پایگاه |
home port |
پایگاه اصلی |
home port |
پایگاه مادر |
knowledge base |
پایگاه معلومات |
knowledge base |
پایگاه دانش |
knowledge base |
پایگاه اگاهی |
landing site |
پایگاه فرود |
spaceport |
پایگاه فضایی |
naval base |
پایگاه دریایی |
naval station |
پایگاه دریایی |
professional status |
پایگاه حرفهای |
social status |
پایگاه اجتماعی |
defense base |
پایگاه پدافندی |
data base |
پایگاه داده ها |
encampments |
اردو پایگاه |
achieved status |
پایگاه اکتسابی |
advance base |
پایگاه جلو |
air force base |
پایگاه هوایی |
automatic take |
تغییر پایگاه |
base camp |
پایگاه مبنا |
base command |
فرماندهی پایگاه |
base defense |
پدافند از پایگاه |
base defense |
پدافند پایگاه |
base development |
تهیه پایگاه |
base development |
ساختن پایگاه |
base map |
نقشه پایگاه |
base of operations |
پایگاه عملیات |
battle station |
پایگاه رزمی |
class status |
پایگاه طبقهای |
space platform |
پایگاه فضایی |
database |
پایگاه داده ها |
databases |
پایگاه داده ها |
database structure |
ساختار پایگاه داده ها |
database management |
مدیریت پایگاه داده ها |
outpost |
پایگاه نفوذی شطرنج |
outposts |
پایگاه نفوذی شطرنج |
database disign |
طرح پایگاه داده ها |
commodore |
فرمانده پایگاه هوایی |
commodores |
فرمانده پایگاه هوایی |
dinger |
دویدن به پایگاه اصلی |
distributed data base |
پایگاه داده توزیعی |
exhaustive search |
جستجو هر رکورد در پایگاه |
relational database |
پایگاه داده رابطهای |
data base specialist |
متخصص پایگاه داده |
naval auxiliary |
پایگاه لجستیکی دریایی |
hardware platform |
پایگاه سخت افزار |
hard missile base |
پایگاه مستحکم موشک |
floating base |
پایگاه شناور دریایی |
fleet operating base |
پایگاه عملیاتی ناوگان |
fire support base |
پایگاه پشتیبانی اتش |
data base manager |
مدیر پایگاه داده |
data base management |
مدیریت پایگاه داده |
air beacon |
برج مراقبت پایگاه |
air force base |
پایگاه نیروی هوایی |
army base |
پایگاه نیروی زمینی |
bare base |
پایگاه اشغال نشده |
bare base |
پایگاه اماده نشده |
computerized data base |
پایگاه دادههای کامپیوتری |
corners |
طرفین پایگاه اصلی |
corner |
طرفین پایگاه اصلی |
base running |
دویدن بسوی پایگاه |
data base administrator |
مسئول پایگاه داده ها |
data base management |
مدیریت پایگاه داده ها |
data base environment |
محیط پایگاه داده |
active database |
پایگاه دادههای فعال |
citadels |
پایگاه مستحکم ارگ |
advanced landing field |
پایگاه فرود مقدم |
advanced landing field |
پایگاه هوایی مقدم |
citadel |
پایگاه مستحکم ارگ |
data base analyst |
تحلیل گر پایگاه داده |
circuit clout |
یک امتیاز با دویدن به پایگاه |
footholds |
جای ثابت پایگاه |
station complement |
پرسنل ثابت یک پایگاه |
station complement |
پرسنل خدماتی پایگاه |
entry |
در پایگاه دادههای یا کتابخانه |
cornering |
طرفین پایگاه اصلی |
bridgeheads |
پایگاه درکنار دریا |
bridgehead |
پایگاه درکنار دریا |
framework |
مدیریت پایگاه داده |
foothold |
جای ثابت پایگاه |
socioeconomic status |
پایگاه اجتماعی- اقتصادی |
frameworks |
مدیریت پایگاه داده |
on line database |
پایگاه داده درون خطی |
database management program |
برنامه مدیریت پایگاه داده ها |
database management system |
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها |
hit |
جستجوی موفق در پایگاه داده |
collections |
و مرتب کردن در پایگاه داده |
bring in |
امتیاز بدست اوردن در پایگاه |
very large data base |
پایگاه داده بسیار بزرگ |
data base management system |
سیستم مدیریت پایگاه داده ها |
batter's box |
محوطه مستطیل نزدیک پایگاه |
advance base |
پایگاه مقدم صحنه عملیات |
base of operations |
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات |
crowd the plate |
نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن |
hits |
جستجوی موفق در پایگاه داده |
connects |
ضربه موفق در پایگاه دوم |
connect |
ضربه موفق در پایگاه دوم |
hitting |
جستجوی موفق در پایگاه داده |
collection |
و مرتب کردن در پایگاه داده |
relational database management |
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای |
base loading |
بارگیری انجام شده در پایگاه |
basic relay post |
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران |
alternate escort operating base |
پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور |
beachheads |
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل |
beachhead |
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل |
record oriented database management |
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی |
database |
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها |
table oriented database management progr |
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی |
alternate |
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها |
alternates |
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها |
rdbms |
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای |
alternated |
کلید غیراصلی در فایل پایگاه داده ها |
base on halls |
گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست |
base runner |
توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود |
databases |
روش سازماندهی و ایجاد پایگاه داده ها |
emplacement |
پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن |
database driver |
برنامه راه انداز پایگاه داده |
relational data menagement system |
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای |
flat fuiile database management program |
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل |