Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (6 milliseconds)
English
Persian
pedal
پدال پایی
pedaled
پدال پایی
pedaling
پدال پایی
pedalled
پدال پایی
pedalling
پدال پایی
pedals
پدال پایی
foot pedal
پدال پایی
Search result with all words
foot pedal switch
سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
Other Matches
pedals
پدال
pedalled
پدال
pedalling
پدال
pedaling
پدال
pedaled
پدال
pedal
پدال
clutch pedal
پدال کلاج
foot brake pedal
پدال ترمز
adjustment pedal
پدال متحرک
accelerator pedal
پدال گاز
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
accelerator
پدال گاز سرعت دهنده
accelerators
پدال گاز سرعت دهنده
He floored it.
<idiom>
او
[مرد]
پدال گاز را تخت کرد.
criss-cross
پایی
criss-crossed
پایی
planters
کف پایی
planter
کف پایی
criss-crosses
پایی
criss-crossing
پایی
plantar
کف پایی
pantof
کفش سر پایی
pantof
کفش دم پایی
panton
کفش دم پایی
foot starter
استارتر پایی
papoosh
کفش سر پایی
pedicab
سه چرخه پایی
polypody
هزار پایی
pumiceous
سنگ پایی
foothold
زیر پایی
shoepac
کفش دم پایی
shoepack
کفش دم پایی
territoriality
بوم پایی
velocipede
دوچرخه پایی
foot control
کنترل پایی
footy
پادار پایی
footrest
زیر پایی
bicycle
دوچرخه پایی
bicycles
دوچرخه پایی
push bikes
دوچرخه پایی
push bike
دوچرخه پایی
elephantiasis
پیل پایی
espadrille
کفش دم پایی
foot brake
ترمز پایی
foot operated starting switch
استارتر پایی
footholds
زیر پایی
foot starter
راه انداز پایی
treadle press
ماشین چاپ پایی
defendance need
نیاز خویشتن پایی
tarsal
مچ پایی استخوان قوزک پا
pumicestone slag
سرباره سنگ پایی
modulus of rigidity
ضریب سخت پایی
coefficient of rigidity
ضریب سخت پایی
an odd slipper
یک لنگه کفش سر پایی
lubberliness
بی دست و پایی ناازمودگی
kick starter
راه انداز پایی
ambulatory psychotherapy
روان درمانی سر پایی
lubberly
از روی کودنی یابیدست و پایی
subbass
کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
maladroitness
ناشی گری بیدست و پایی
to muff a catch
از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
to muff a ball
از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
takeoff leg
پایی که فشار برروی ان است
foot operated starting switch
کلید راه انداز پایی
melodion
یکجور ارگ دستی یا پایی
melodeon
ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
pivot foot
پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
leads
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
soft-pedaled
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com