English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (35 milliseconds)
English Persian
underwrite پذیره نویسی صادر کردن
underwrites پذیره نویسی صادر کردن
underwriting پذیره نویسی صادر کردن
underwritten پذیره نویسی صادر کردن
underwrote پذیره نویسی صادر کردن
Other Matches
subscribe پذیره نویسی کردن سهام
subscribes پذیره نویسی کردن سهام
subscribed پذیره نویسی کردن سهام
subscribing پذیره نویسی کردن سهام
subscriptions پذیره نویسی
subscription پذیره نویسی
prospectus آگهی پذیره نویسی
postulating پذیره مسلم فرض کردن
postulates پذیره مسلم فرض کردن
postulate پذیره مسلم فرض کردن
postulated پذیره مسلم فرض کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
issues صادر کردن
pronounce صادر کردن
exported صادر کردن
issue صادر کردن
issued صادر کردن
pronounces صادر کردن
emitted صادر کردن
emits صادر کردن
emit صادر کردن
exporting صادر کردن
send out صادر کردن
promulge صادر کردن
emitting صادر کردن
export صادر کردن
pass a sentence حکم صادر کردن
certificate گواهی صادر کردن
certificates گواهی صادر کردن
issue a warning اخطار صادر کردن
re export دوباره صادر کردن
to export something [from / to a country] صادر کردن [به یا از کشوری]
to issue instructions دستور صادر کردن
to smuggle out قاچاقی صادر کردن یافرستادن
chartered پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
chartering پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charter پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
charters پروانه دادن امتیازنامه صادر کردن
postulates پذیره
postulating پذیره
postulate پذیره
postulated پذیره
passes صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
passed صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
pass صادر شدن فتوی دادن تصویب و قابل اجرا کردن
subscriber of shares پذیره نویس سهام
pascal زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography مختصر نویسی کوتاه نویسی
to register [with a body] اسم نویسی کردن [خود را معرفی کردن] [در اداره ای] [اصطلاح رسمی]
modula زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
to enroll [American English] خود را اسم نویسی کردن [ثبت نام کردن ]
to sign up قراردادی را امضا کردن [اسم نویسی کردن]
indorse پشت نویسی کردن
type write ماشین نویسی کردن
endorse پشت نویسی کردن
impanel نام نویسی کردن
enlistment نام نویسی کردن
enters نام نویسی کردن
endorse فهر نویسی کردن
enlistments نام نویسی کردن
registers اسم نویسی کردن
registering اسم نویسی کردن
to take notes of خلاصه نویسی کردن از
endorses پشت نویسی کردن
register اسم نویسی کردن
endorses فهر نویسی کردن
endorsing فهر نویسی کردن
indorse فهر نویسی کردن
entered نام نویسی کردن
enter نام نویسی کردن
enlisting نام نویسی کردن
indorsation پشت نویسی کردن
endorsed پشت نویسی کردن
endorsing پشت نویسی کردن
enlists نام نویسی کردن
endorsed فهر نویسی کردن
matriculating نام نویسی کردن
back پشت نویسی کردن
backs پشت نویسی کردن
matriculated نام نویسی کردن
matriculate نام نویسی کردن
matriculates نام نویسی کردن
enroll اسم نویسی کردن
enlist نام نویسی کردن
forth نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
to register نام نویسی کردن [ثبت کردن ]
recruitment تجدیدنیرو نام نویسی کردن
to check in نام نویسی کردن [هتل]
to sign on برای سربازی اسم نویسی کردن
underwrite policy بیمه نامه را فهر نویسی کردن
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
pamphleteers جزوه نویس رساله نویسی کردن
pamphleteer جزوه نویس رساله نویسی کردن
check-ins نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in نام نویسی کردن مراسم ورود
check in نام نویسی کردن مراسم ورود
to enrol somebody کسی را نام نویسی کردن [ثبت نام کردن] [درفهرست وارد کردن]
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
matriculating در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculated در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
to enrol [oneself] for a course خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
bookings نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
zeroes پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zero پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeros پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
emanates صادر شدن
outgoing صادر شونده
issuable صادر کردنی
emanate صادر شدن
issuant صادر کننده
emanating صادر شدن
emanative صادر شونده
emanated صادر شدن
exporters صادر کننده
issue صادر شدن
issues صادر شدن
issued صادر شدن
exporter صادر کننده
modular programming برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
warrantor صادر کننده warrant
originators صادر کننده پیام
originator صادر کننده پیام
issuing bank بانک صادر کننده
directive دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
issuing authority [body] مرجع [اداره] صادر کننده
ago : صادر شدن پیش رفتن
setl زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
summary judgment حکمی که علیه ضامن صادر میشود
broadcasts پیامی که در شبکه به همه صادر شود
broadcast پیامی که در شبکه به همه صادر شود
psephism حکمی که بموجب رای مجلس صادر میشد
perverse verdict درمورد نکات قضایی موضوع صادر شود
dock receipt رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
confirming house موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
protesting واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protests واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
judgement dept بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
protested واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
protest واست نامه به وسیله سردفتراسناد رسمی تنظیم و صادر میشود
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
debenture bond برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
callable bond نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
enlists اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
enlist اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
enlisting اسم نویسی کردن سربازگیری کردن سربازگیری
interrupts لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupt لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
interrupting لیستی از وسایل جانبی و خصوصیات آنها وقتی که سیگنال وقفه صادر می کنند.
underwriters صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriter صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
exparte قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
ticket of leave سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
interventions هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
condonation اغماض و چشم پوشی یکی اززوجین در مورد خلافی که ازدیگری در زمینه وفایف زناشویی صادر شده است
intervention هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
war crimes اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد
prescript امر صادر شده تجویز شده
chirography خط نویسی
edict of emancipation فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
conveyancing قباله نویسی
callings خوش نویسی
dactyliography نگین نویسی
mythography افسانه نویسی
cryptography رمز نویسی
calligraphy خوش نویسی
letter paper کاغذ نویسی
prosaism مبتذل نویسی
annotation فهر نویسی
note paper کاغذ نویسی
annotations حاشیه نویسی
annotation حاشیه نویسی
prosaism نثر نویسی
annotations فهر نویسی
allegorization تمثیل نویسی
prolixity دراز نویسی
report writer گزارش نویسی
tachygraphy تند نویسی
endorsement پشت نویسی
endorsement فهر نویسی
coding برنامه نویسی
typing ماشین نویسی
synonymy مترادف نویسی
endorsements فهر نویسی
dramaturgy فن درام نویسی
enrollment اسم نویسی
laconism کوته نویسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com