English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (9 milliseconds)
English Persian
air extraction پرتاب بار از هواپیما
Search result with all words
volley پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleyed پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleying پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleys پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
air dispatcher متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
computed air release point نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
hung bomb بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
toss bombing نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
Other Matches
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
shoves پرتاب
tossing پرتاب
toss پرتاب
pitches پرتاب
tossed پرتاب
tosses پرتاب
launch پرتاب
launched پرتاب
jaculation پرتاب
launching پرتاب
detrusion پرتاب
launches پرتاب
jetted پرتاب
shyer پرتاب
shy پرتاب
shies پرتاب
shied پرتاب
hurl پرتاب
pitch پرتاب
hurled پرتاب
hurls پرتاب
shoving پرتاب
shying پرتاب
shove پرتاب
jet پرتاب
shyest پرتاب
throws پرتاب
throwing پرتاب
putting پرتاب
shoved پرتاب
puts پرتاب
jets پرتاب
throw پرتاب
jetting پرتاب
put پرتاب
deliveries پرتاب گلوله
charity line خط پرتاب ازاد
sharity stripe خط پرتاب ازاد
deliveries پرتاب توپ
throw in پرتاب اوت
hammer throw پرتاب چکش
rocketry فن پرتاب موشک
delivery پرتاب گلوله
propellant charge خرج پرتاب
thrusting پرتاب کردن
propelling charge خرج پرتاب
thrusts پرتاب کردن
projection پرتاب طرح
projections پرتاب طرح
propellant خرج پرتاب
referee throw پرتاب داور
thrust پرتاب کردن
propellants خرج پرتاب
delivery پرتاب توپ
charity shot پرتاب ازاد
paradrop پرتاب با چتر
flinging افکندن پرتاب
foul line خط پرتاب ازاد
shoved پرتاب شدن
free throw پرتاب ازاد
shoves پرتاب شدن
shoving پرتاب شدن
pouncing پرتاب استامپ
pounces پرتاب استامپ
pounced پرتاب استامپ
forward cast پرتاب نخ ماهیگیری
foin پرتاب کردن
fling افکندن پرتاب
flings افکندن پرتاب
pelt پرتاب کردن
pelted پرتاب کردن
pelts پرتاب کردن
fire پرتاب راکت
fired پرتاب راکت
shove پرتاب شدن
pounce پرتاب استامپ
chucks پرتاب نادرست
chucks پرتاب توپ
javelin throw پرتاب نیزه
throwing the javelin پرتاب نیزه
launcher پرتاب کننده
launcher سکوی پرتاب
launching angle زاویه پرتاب
launching site محل پرتاب
let fly پرتاب کردن
jaculate پرتاب کردن
fires پرتاب راکت
chucked پرتاب نادرست
chucked پرتاب توپ
chuck پرتاب نادرست
chuck پرتاب توپ
throwing the hammer پرتاب چکش
discus throwing پرتاب دیسک
discus throw پرتاب دیسک
hot hand پرتاب موفق
lunger پرتاب کننده
over 6 یا 8 پرتاب توپ
arm thrust پرتاب دست
weight throw پرتاب وزنه
unsling پرتاب کردن
jettisoning پرتاب کردن
slung پرتاب شده
jettisons پرتاب کردن
airball پرتاب خطا
shot put پرتاب وزنه
air extraction پرتاب بار
upthrow پرتاب ببالا
threw پرتاب کرد
throw-in پرتاب اوت
put پرتاب وزنه
puts پرتاب وزنه
tilt شتاب پرتاب
over- 6 یا 8 پرتاب توپ
shoot پرتاب کردن
shoots پرتاب کردن
jettisoned پرتاب کردن
throw-ins پرتاب اوت
jettison پرتاب کردن
pitch پرتاب کردن
pitches پرتاب کردن
project پرتاب کردن
projected پرتاب کردن
projects پرتاب کردن
throwing apparatus لوازم پرتاب
tilted شتاب پرتاب
tilts شتاب پرتاب
aerial delivery پرتاب هوایی
putting پرتاب وزنه
small ball پرتاب بی حالت
torpedo launch پرتاب اژدر
conversions پرتاب ازاد
bowshot تیر پرتاب
skeet پرتاب کردن
base ejection پرتاب شونده از ته
conversion پرتاب ازاد
caster پرتاب کننده
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
triggered پرتاب کردن فشنگ
delivers پرتاب به سمت هدف
slinging زنجیردار پرتاب کردن
missile اسلحه پرتاب کردنی
missiles اسلحه پرتاب کردنی
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
to launch a torpedo اژدری پرتاب کردن
to fire a torpedo اژدری پرتاب کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com