Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (6 milliseconds)
English	Persian
crossfire	پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
crossings	پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید
Other Matches
bombing angle	زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
launching angle	زاویه پرتاب
dropping angle	زاویه پرتاب بمب
delayed steal	دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
graduated circle of an alidade	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
free drop	پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one	جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups	مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one	جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons	مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon	مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
longitudinal dihedral	اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
throw	ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing	ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws	ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics	مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
grivation	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
aggregate	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates	تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
queried	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
queries	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
query	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
querying	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
roll back	کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
in the quality of	بسمت
downwind	بسمت باد
upwind	بسمت باد
reentrant	متوجه بسمت داخل
on drive	ضربه بسمت توپزن
leeward	بسمت مخالف باد
beat	حرکت قایق بسمت باد
leg hit	ضربه بسمت محدوده توپزن
cross court	بسمت مخالف زمین در قطر
bear up	برگشتن قایق بسمت باد
he was ordained priest	اورا بسمت کشیش گماشتند
beats	حرکت قایق بسمت باد
station list	فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
deployment operating base	پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
bear off	برگشتن قایق بسمت مخالف باد
angle of convergence	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of repose	زاویه تعادل زاویه ارامش
entering angle	زاویه ورودی زاویه دخول
declination	زاویه انحراف زاویه میل
angle of rotation	زاویه دوران زاویه چرخش
loss angle	زاویه تلف زاویه تلفات
privacy	قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
language	زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages	زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
thin	بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinners	بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thins	بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinned	بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
backswing	تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
head up	بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
thinnest	بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
headstay	سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
hard starboard	ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید
sql	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
hard starboard	سمت ناو را بسمت مغناطیسی اعلام شده تغییر دهید
dense index	اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
command ejection	پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
fore	فریاد هشدار به نفر جلو زمین در مورد گوی که بسمت اومیرود
lawn bowling	بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
queries	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying	زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
provisional ball	گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
refire time	زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
sagging	تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
angle offset method	روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
QBE	زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
superelevation	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle	زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
left slide	حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
deathlon	مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
insides	ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside	ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
apogee	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
delivery error	اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
apex angle	زاویه راسی هدف زاویه راسی
weapon delivery	پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss	روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
angle of traverse	زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
angle of arrival	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
status	پایگاه
sited	پایگاه
post-	پایگاه
site	پایگاه
station	پایگاه
sites	پایگاه
post	پایگاه
posted	پایگاه
posts	پایگاه
stations	پایگاه
platforms	پایگاه
campound	پایگاه
platform	پایگاه
stationed	پایگاه
lodgment or lodge	پایگاه
aboard	در پایگاه
space platform	پایگاه فضایی
vacation camp [American E]	پایگاه تابستانی
base defense	پدافند پایگاه
data base	پایگاه داده ها
base development	تهیه پایگاه
air base	پایگاه هوایی
base development	ساختن پایگاه
professional status	پایگاه حرفهای
defense base	پایگاه پدافندی
outposts	پایگاه مرزی
home port	پایگاه مادر
home port	پایگاه اصلی
space stations	پایگاه فضایی
base camp	پایگاه مبنا
base command	فرماندهی پایگاه
base defense	پدافند از پایگاه
air bases	پایگاه هوایی
advance base	پایگاه جلو
class status	پایگاه طبقهای
hardened site	پایگاه مقاوم
database	پایگاه داده ها
knowledge base	پایگاه اگاهی
knowledge base	پایگاه دانش
social status	پایگاه اجتماعی
knowledge base	پایگاه معلومات
databases	پایگاه داده ها
battle station	پایگاه جنگی
encampment	اردو پایگاه
encampments	اردو پایگاه
base map	نقشه پایگاه
base of operations	پایگاه عملیات
height of site	ارتفاع پایگاه
landing site	پایگاه فرود
achieved status	پایگاه اکتسابی
air force base	پایگاه هوایی
battle station	پایگاه رزمی
spaceport	پایگاه فضایی
outpost	پایگاه مرزی
space station	پایگاه فضایی
data banks	پایگاه داده ها
filbert base	پایگاه دروغین
naval base	پایگاه دریایی
data banks	پایگاه داده
automatic take	تغییر پایگاه
naval station	پایگاه دریایی
data bank	پایگاه داده
defense base	پایگاه دفاعی
data bank	پایگاه داده ها
filbert base	پایگاه فریبنده
data base environment	محیط پایگاه داده
frameworks	مدیریت پایگاه داده
commodore	فرمانده پایگاه هوایی
dinger	دویدن به پایگاه اصلی
fire support base	پایگاه پشتیبانی اتش
framework	مدیریت پایگاه داده
data base management	مدیریت پایگاه داده
data base management	مدیریت پایگاه داده ها
entry	در پایگاه دادههای یا کتابخانه
computerized data base	پایگاه دادههای کامپیوتری
commodores	فرمانده پایگاه هوایی
data base administrator	مسئول پایگاه داده ها
data base analyst	تحلیل گر پایگاه داده
naval auxiliary	پایگاه لجستیکی دریایی
exhaustive search	جستجو هر رکورد در پایگاه
advanced landing field	پایگاه هوایی مقدم
air beacon	برج مراقبت پایگاه
bridgehead	پایگاه درکنار دریا
distributed data base	پایگاه داده توزیعی
air force base	پایگاه نیروی هوایی
bridgeheads	پایگاه درکنار دریا
army base	پایگاه نیروی زمینی
socioeconomic status	پایگاه اجتماعی- اقتصادی
hardware platform	پایگاه سخت افزار
advanced landing field	پایگاه فرود مقدم
base running	دویدن بسوی پایگاه
footholds	جای ثابت پایگاه
relational database	پایگاه داده رابطهای
foothold	جای ثابت پایگاه
station complement	پرسنل خدماتی پایگاه
station complement	پرسنل ثابت یک پایگاه
active database	پایگاه دادههای فعال
circuit clout	یک امتیاز با دویدن به پایگاه
hard missile base	پایگاه مستحکم موشک
corner	طرفین پایگاه اصلی
corners	طرفین پایگاه اصلی
bare base	پایگاه اشغال نشده
floating base	پایگاه شناور دریایی
bare base	پایگاه اماده نشده
citadels	پایگاه مستحکم ارگ
citadel	پایگاه مستحکم ارگ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com