English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (35 milliseconds)
English Persian
trigger پرتاب کردن فشنگ
triggered پرتاب کردن فشنگ
triggers پرتاب کردن فشنگ
Other Matches
ammunition chest شانه فشنگ قلاب نوار فشنگ
cook off گل کردن فشنگ
load پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
loads پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shoots زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
ejection خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
let fly پرتاب کردن
projects پرتاب کردن
projected پرتاب کردن
project پرتاب کردن
jettisons پرتاب کردن
thrust پرتاب کردن
thrusting پرتاب کردن
jettisoning پرتاب کردن
foin پرتاب کردن
jettison پرتاب کردن
pelt پرتاب کردن
pelted پرتاب کردن
unsling پرتاب کردن
pelts پرتاب کردن
thrusts پرتاب کردن
jettisoned پرتاب کردن
jaculate پرتاب کردن
pitch پرتاب کردن
shoot پرتاب کردن
pitches پرتاب کردن
skeet پرتاب کردن
shoots پرتاب کردن
jets بخارج پرتاب کردن
launch a missile موشک پرتاب کردن
shoots پرتاب کردن گلوله
slinging زنجیردار پرتاب کردن
shoot پرتاب کردن گلوله
spit اب دهان پرتاب کردن
unsling از فلاخن پرتاب کردن
jetted بخارج پرتاب کردن
spits اب دهان پرتاب کردن
jettisoning پرتاب کردن به بیرون
jet بخارج پرتاب کردن
jettisons پرتاب کردن به بیرون
jettisoned پرتاب کردن به بیرون
to launch a torpedo اژدری پرتاب کردن
jettison پرتاب کردن به بیرون
castaways پرتاب کردن وزنه
slings زنجیردار پرتاب کردن
castaway پرتاب کردن وزنه
projectable قابل پرتاب کردن
jetting بخارج پرتاب کردن
lobbed باهستگی پرتاب کردن
lobbing باهستگی پرتاب کردن
lobs باهستگی پرتاب کردن
lob باهستگی پرتاب کردن
sling زنجیردار پرتاب کردن
to fire a torpedo اژدری پرتاب کردن
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
upthrust بطرف بالا پرتاب کردن
pash بازور پرتاب کردن کوبیدن
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
skyrockets مثل موشک بهوا پرتاب کردن
skyrocketed مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shove با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrocket مثل موشک بهوا پرتاب کردن
squish صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
skyrocketing مثل موشک بهوا پرتاب کردن
slog ضربت سخت زدن پرتاب کردن
shoving با زور پیش بردن پرتاب کردن
slogs ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogging ضربت سخت زدن پرتاب کردن
shoves با زور پیش بردن پرتاب کردن
slogged ضربت سخت زدن پرتاب کردن
shoved با زور پیش بردن پرتاب کردن
pitches توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
send down پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
pitch توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
pitches پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
pitch پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
hurled پرتاب کردن پرت کردن
hurl پرتاب کردن پرت کردن
hurls پرتاب کردن پرت کردن
run-up [start-up] نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
shells فشنگ
shell فشنگ
cartouche فشنگ
load فشنگ
cartridges فشنگ
loads فشنگ
roundest فشنگ
round فشنگ
shelling فشنگ
ejector فشنگ کش
bullets فشنگ
bullet فشنگ
extractors فشنگ کش
cartridge فشنگ
extractor فشنگ کش
cartouch فشنگ
lived فشنگ جنگی
live فشنگ جنگی
ejector فشنگ پران
ammunition belt نوار فشنگ
case shot جای فشنگ
extractors فشنگ پران
dummy cartridge فشنگ مشقی
extractor فشنگ پران
wadcutter فشنگ سرپهن
fuse cartridge فشنگ فیوز
dummy cartridge فشنگ اموزشی
clips شانه فشنگ
clippings شانه فشنگ
clipped شانه فشنگ
clip شانه فشنگ
Load the gun. تفنگ را پر از فشنگ کن
cartridge case پوکه فشنگ
necks خزانه فشنگ
fixed round فشنگ کامل
shells پوکه فشنگ
blank cartridge فشنگ بی گلوله
fuse link فشنگ فیوز
link belt نوار فشنگ
ball ammunition فشنگ مانوری
bandoleer جای فشنگ
chamber فشنگ خوریاخزانه
bandolier جای فشنگ
fixed round فشنگ ثابت
shelling پوکه فشنگ
shell پوکه فشنگ
neck خزانه فشنگ
cartridge box جعبه فشنگ
magazines خزانه فشنگ
magazine خزانه فشنگ
fire extinguishers فشنگ ضداتش
fire extinguisher فشنگ ضداتش
cartridge box خشاب فشنگ
loads فشنگ گذاری
load فشنگ گذاری
cartridge belt نوار فشنگ
chambers فشنگ خوریاخزانه
complete sound فشنگ کامل
shot maker فشنگ ساز
bullet گلوله فشنگ
bullets گلوله فشنگ
magazine مخزن فشنگ خشاب
photoflash فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
e.c. bland fire تیر یا فشنگ مانوری
chamber خزانه فشنگ در اسلحه
leaders فشنگ راهنمای پیچی
dud فشنگ اتش نشو
leader فشنگ راهنمای پیچی
magazines مخزن فشنگ خشاب
mandrel قالب پوکه فشنگ
chambers خزانه فشنگ در اسلحه
cartridge shell بدنه پوکه فشنگ
clip شانه فشنگ گیره کاغذ
clipped شانه فشنگ گیره کاغذ
clips شانه فشنگ گیره کاغذ
clippings شانه فشنگ گیره کاغذ
distance wadding بوش داخل پوکه فشنگ
wildcats فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
responder ماده اصلی خرج فشنگ
link حلقه زنجیر نوار فشنگ
thirty thirty تفنگ با فشنگ کالیبر 03 باباروت 03
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
link belt نوار حلقهای جداشونده فشنگ
wildcat فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
cylinders فشنگ خور استوانهای هفت تیر
self loading فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
cylinder فشنگ خور استوانهای هفت تیر
chassepot نوعی تفنگ که فشنگ اتش زادارد
to zip مانند فشنگ رفتن [اصطلاح روزمره]
center fire اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
short round فشنگ لق یا اسیب دیده گلولهای که کوتاه خورده باشد
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
case جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
side sweep and over under گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
blow torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com