Dictiornary-Farsi | پرتو درمانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 175 (9 milliseconds)

English	Persian
radiotherapy	پرتو درمانی


Other Matches

infrared ray	اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
remedial	درمانی
hydrotherapy	اب درمانی
physiotherapy	تن درمانی
physical therapy	تن درمانی
hydropathic	اب درمانی
therapeutic	درمانی
convulsive therapy	تشنج درمانی
electrotherapy	برق درمانی
family therapy	خانواده درمانی
immunotherapy	ایمن درمانی
gestalt therapy	گشتالت درمانی
hydropath establishment	بنگاه اب درمانی
hydrotherapeutic	بنگاه اب درمانی
homoeopathy [British]	همسان درمانی
speech therapy	گفتار درمانی
psychotherapy	روان درمانی
chemotherapy	شیمی درمانی
group therapy	گروه درمانی
art therapy	هنر درمانی
homeopathy	همسان درمانی
behavior therapy	رفتار درمانی
logopedics	گفتار درمانی
hydropathist	متخصص اب درمانی
milieu therapy	محیط درمانی
therapeutic millieu	محیط درمانی
play therapy	بازی درمانی
music therapy	موسیقی درمانی
narcotherapy	تخدیر درمانی
recreation therapy	سرگرمی درمانی
therapeutic community	اجتماع درمانی
reality therapy	واقعیت درمانی
semantic therapy	معنا درمانی
relaxation therapy	ارمش درمانی
religious therapy	دین درمانی
physical therapy	ورزش درمانی
hypnotherapy	هیپنوتیسم درمانی
will therapy	اراده درمانی
insight therapy	بینش درمانی
thermotherapy	حرارت درمانی
therapeutic impasse	بن بست درمانی
role therapy	نقش درمانی
kinesiotherapy	جنبش درمانی
reconstructive psychotherapy	روان درمانی بازساختی
ambulatory psychotherapy	روان درمانی سر پایی
curative	دارای خاصیت درمانی
balneology	علم استحمام درمانی
directive psychotherapy	روان درمانی رهنمودی
cerebral electrotherapy	برق درمانی مغزی
psychagogy	روان درمانی رهنمودی
nondirective psychotherapy	روان درمانی بی رهنمود
direct psychotherapy	روان درمانی رهنمودی
brief psychotherapy	روان درمانی کوتاه مدت
hospitalization	پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
triage	سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
rayless	بی پرتو
radiancy	پرتو
beamless	بی پرتو
rontgen rays	پرتو X
rayon	پرتو
radioactive	پرتو زا
beams	پرتو
shafts	پرتو
shaft	پرتو
ray	پرتو
reactions	پرتو
radiation	پرتو
aegis	پرتو
radiance	پرتو
straight line	پرتو
reaction	پرتو
beam	پرتو
irradiative	پرتو افکن
light beam	پرتو نور
ionic ray	پرتو یونی
illuminate	پرتو افکندن
illuminates	پرتو افکندن
image ray	پرتو تصویر
illuminating beam	پرتو نور
illuminating beam	پرتو روشنایی
illuminating	پرتو افکندن
gleam	پرتو انی
gleamed	پرتو انی
light ray	پرتو نور
luminesce	پرتو افکندن
x radiation	پرتو ایکس
rontgen rays	پرتو مجهول
roentgen ray	پرتو ایکس
roentgen ray	پرتو رونتگن
actinometry	پرتو سنجی
sun beam	پرتو افتاب
radar beam	پرتو رادار
posivite ray	پرتو مثبت
sunbeam	پرتو افتاب
sunbeams	پرتو افتاب
X-raying	پرتو ایکس
silvery rays	پرتو سیمین
gleaming	پرتو انی
irradiation	پرتو افکنی
X-rayed	پرتو رونتگن
beta radiation	پرتو بتا
X-rayed	پرتو ایکس
X-ray	پرتو رونتگن
canal rays	پرتو کانالی
X-ray	پرتو ایکس
cathode rays	پرتو کاتدی
corpuscular ray	پرتو ذرهای
X-raying	پرتو رونتگن
projector	پرتو افکن
actiniform	پرتو مانند
actinolagy	پرتو شناس
cosmic rays	پرتو کیهانی
alpha rediation	پرتو الفا
an incident ray	پرتو ساقط
anode rays	پرتو اندی
radiology	پرتو شناسی
projectors	پرتو افکن
cosmic radiation	پرتو کیهانی
primary cosmic rays	پرتو کیهانی
cosmicray	پرتو کیهانی
gamma ray	پرتو گاما
gamma radiation	پرتو گاما
fire light	پرتو اتش
eradiation	پرتو افکنی
eradiate	پرتو افکندن
radiated	پرتو افکندن
gleams	پرتو انی
radiating	پرتو افکندن
x rays	پرتو ایکس
radiates	پرتو افکندن
double beam	پرتو مضاعف
electron beam	پرتو الکترون
radiate	پرتو افکندن
x ray apparatua	دستگاه پرتو ایکس
x ray diffraction	پراش پرتو ایکس
Health physics	فیزیک محافظت از پرتو
The Physics of Radiation Protection	فیزیک محافظت از پرتو
x ray microdiffraction	پراش پرتو ایکس
x ray tube	لامپ پرتو ایکس
to pour rays	پرتو افکندن یا پاشیدن
soft x rays	پرتو ایکس کم نفوذ
beamy	شاخ دار پر پرتو
shafts	تیرانداختن پرتو افکندن
cathod ray tube	لوله پرتو کاتدی
shaft	تیرانداختن پرتو افکندن
x ray analysis	تحلیل پرتو ایکس
extraordinary ray	پرتو غیر عادی
hard radiation	تابش یا پرتو سخت
hard x ray	پرتو ایکس سخت
projections	تجسم پرتو افکنی
projection	تجسم پرتو افکنی
x ray crystallography	بلورنگاری پرتو ایکس
roentgen diffractometry	بلورنگاری پرتو ایکس
alpha radiation	وقوع طبیعی پرتو
radioisotope	ایزوتوپ پرتو افشان
radioactive	پرتو افشان تابش دار
electron beam deflection system	سیستم شکست پرتو الکترونی
rontgenogram	عکسی که با پرتو مجهول بردارند
ultraviolet ray	اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
rontgen	نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
radialized	دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
cryotherapy	درمان بوسیله سرما سرما درمانی
crymotherapy	درمان بوسیله سرما سرما درمانی
maser	Radiation of Emission تقویت ماکروویو توسط پخش پرتو تحریک شده Stimulat the Amplificationby icrowave
lobe	یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobes	یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
collimate	تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
y plates	صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
light	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lightest	چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
radiologists	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist	متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
black body radiation	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه