English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
English Persian
silvery rays پرتو سیمین
Other Matches
silvery سیمین
silver vessels فروف سیمین
piastre or ter سکه سیمین اسپانیولی
silvern دارای صدای نقره سیمین
half dollar سکه سیمین نیم دلاری
guilders نام سکه سیمین هلندی
guilder نام سکه سیمین هلندی
halfcrown سکه سیمین برابربا2 شیلینگ و6 پنس
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
twelvepence سکه سیمین انگلیسی که بیست تای ان یک لیره یا پوند است
ostensorium فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
hallmark عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmarks عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
ostensory فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
monstrance فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
rayon پرتو
straight line پرتو
radiance پرتو
shafts پرتو
aegis پرتو
shaft پرتو
rayless بی پرتو
radiancy پرتو
beams پرتو
ray پرتو
beamless بی پرتو
radioactive پرتو زا
reactions پرتو
reaction پرتو
radiation پرتو
rontgen rays پرتو X
beam پرتو
projector پرتو افکن
fire light پرتو اتش
gamma radiation پرتو گاما
gamma ray پرتو گاما
eradiation پرتو افکنی
cosmicray پرتو کیهانی
cosmic radiation پرتو کیهانی
corpuscular ray پرتو ذرهای
cathode rays پرتو کاتدی
primary cosmic rays پرتو کیهانی
double beam پرتو مضاعف
electron beam پرتو الکترون
eradiate پرتو افکندن
canal rays پرتو کانالی
illuminating beam پرتو روشنایی
illuminating beam پرتو نور
rontgen rays پرتو مجهول
sun beam پرتو افتاب
x radiation پرتو ایکس
x rays پرتو ایکس
roentgen ray پرتو ایکس
roentgen ray پرتو رونتگن
image ray پرتو تصویر
ionic ray پرتو یونی
irradiative پرتو افکن
light beam پرتو نور
light ray پرتو نور
luminesce پرتو افکندن
posivite ray پرتو مثبت
radar beam پرتو رادار
gleaming پرتو انی
radiates پرتو افکندن
radiating پرتو افکندن
X-ray پرتو ایکس
X-ray پرتو رونتگن
X-rayed پرتو ایکس
X-rayed پرتو رونتگن
radiated پرتو افکندن
sunbeam پرتو افتاب
sunbeams پرتو افتاب
illuminate پرتو افکندن
illuminates پرتو افکندن
illuminating پرتو افکندن
gleam پرتو انی
gleamed پرتو انی
gleams پرتو انی
radiate پرتو افکندن
X-raying پرتو ایکس
X-raying پرتو رونتگن
irradiation پرتو افکنی
actinometry پرتو سنجی
actiniform پرتو مانند
cosmic rays پرتو کیهانی
actinolagy پرتو شناس
radiotherapy پرتو درمانی
anode rays پرتو اندی
beta radiation پرتو بتا
radiology پرتو شناسی
an incident ray پرتو ساقط
projectors پرتو افکن
alpha rediation پرتو الفا
x ray apparatua دستگاه پرتو ایکس
x ray analysis تحلیل پرتو ایکس
Health physics فیزیک محافظت از پرتو
soft x rays پرتو ایکس کم نفوذ
x ray diffraction پراش پرتو ایکس
x ray microdiffraction پراش پرتو ایکس
x ray tube لامپ پرتو ایکس
cathod ray tube لوله پرتو کاتدی
beamy شاخ دار پر پرتو
projection تجسم پرتو افکنی
The Physics of Radiation Protection فیزیک محافظت از پرتو
projections تجسم پرتو افکنی
roentgen diffractometry بلورنگاری پرتو ایکس
x ray crystallography بلورنگاری پرتو ایکس
radioisotope ایزوتوپ پرتو افشان
to pour rays پرتو افکندن یا پاشیدن
hard x ray پرتو ایکس سخت
extraordinary ray پرتو غیر عادی
shaft تیرانداختن پرتو افکندن
alpha radiation وقوع طبیعی پرتو
shafts تیرانداختن پرتو افکندن
hard radiation تابش یا پرتو سخت
electron beam deflection system سیستم شکست پرتو الکترونی
rontgenogram عکسی که با پرتو مجهول بردارند
radioactive پرتو افشان تابش دار
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
rontgen نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
radialized دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
lobes یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobe یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
maser Radiation of Emission تقویت ماکروویو توسط پخش پرتو تحریک شده Stimulat the Amplificationby icrowave
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
lightest چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com