English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
canal rays پرتو کانالی
Other Matches
channel attached اتصال کانالی
to be tuned in to a channel کانالی را گرفته باشند
backward کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
primary کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
backwards کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
common کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commonest کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commoners کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
feeder کانالی که سیگنالها را از یک نقط ه به نقط ه دیگر می برد
feeders کانالی که سیگنالها را از یک نقط ه به نقط ه دیگر می برد
tunnel klin کوره کانالی کوره تانل
beams پرتو
aegis پرتو
rayon پرتو
rontgen rays پرتو X
rayless بی پرتو
radiancy پرتو
radiance پرتو
shaft پرتو
shafts پرتو
radiation پرتو
radioactive پرتو زا
reaction پرتو
reactions پرتو
ray پرتو
beamless بی پرتو
straight line پرتو
beam پرتو
anode rays پرتو اندی
fire light پرتو اتش
gamma radiation پرتو گاما
eradiation پرتو افکنی
eradiate پرتو افکندن
electron beam پرتو الکترون
double beam پرتو مضاعف
beta radiation پرتو بتا
corpuscular ray پرتو ذرهای
cathode rays پرتو کاتدی
cosmicray پرتو کیهانی
primary cosmic rays پرتو کیهانی
cosmic radiation پرتو کیهانی
gamma ray پرتو گاما
illuminating beam پرتو روشنایی
rontgen rays پرتو مجهول
silvery rays پرتو سیمین
sun beam پرتو افتاب
x radiation پرتو ایکس
x rays پرتو ایکس
roentgen ray پرتو ایکس
roentgen ray پرتو رونتگن
illuminating beam پرتو نور
image ray پرتو تصویر
ionic ray پرتو یونی
irradiative پرتو افکن
light beam پرتو نور
light ray پرتو نور
luminesce پرتو افکندن
posivite ray پرتو مثبت
radar beam پرتو رادار
gleaming پرتو انی
radiates پرتو افکندن
radiating پرتو افکندن
X-ray پرتو ایکس
X-ray پرتو رونتگن
X-rayed پرتو ایکس
radiated پرتو افکندن
radiate پرتو افکندن
sunbeam پرتو افتاب
sunbeams پرتو افتاب
illuminate پرتو افکندن
illuminates پرتو افکندن
illuminating پرتو افکندن
gleam پرتو انی
gleamed پرتو انی
gleams پرتو انی
X-rayed پرتو رونتگن
X-raying پرتو ایکس
an incident ray پرتو ساقط
irradiation پرتو افکنی
X-raying پرتو رونتگن
actiniform پرتو مانند
actinolagy پرتو شناس
alpha rediation پرتو الفا
actinometry پرتو سنجی
radiotherapy پرتو درمانی
radiology پرتو شناسی
projectors پرتو افکن
cosmic rays پرتو کیهانی
projector پرتو افکن
beamy شاخ دار پر پرتو
soft x rays پرتو ایکس کم نفوذ
alpha radiation وقوع طبیعی پرتو
Health physics فیزیک محافظت از پرتو
to pour rays پرتو افکندن یا پاشیدن
x ray tube لامپ پرتو ایکس
x ray microdiffraction پراش پرتو ایکس
x ray diffraction پراش پرتو ایکس
x ray analysis تحلیل پرتو ایکس
extraordinary ray پرتو غیر عادی
cathod ray tube لوله پرتو کاتدی
hard radiation تابش یا پرتو سخت
shaft تیرانداختن پرتو افکندن
shafts تیرانداختن پرتو افکندن
projection تجسم پرتو افکنی
radioisotope ایزوتوپ پرتو افشان
The Physics of Radiation Protection فیزیک محافظت از پرتو
roentgen diffractometry بلورنگاری پرتو ایکس
x ray crystallography بلورنگاری پرتو ایکس
projections تجسم پرتو افکنی
hard x ray پرتو ایکس سخت
x ray apparatua دستگاه پرتو ایکس
electron beam deflection system سیستم شکست پرتو الکترونی
rontgenogram عکسی که با پرتو مجهول بردارند
radioactive پرتو افشان تابش دار
ultraviolet ray اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
rontgen نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
radialized دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو
lobes یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
maser Radiation of Emission تقویت ماکروویو توسط پخش پرتو تحریک شده Stimulat the Amplificationby icrowave
lobe یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
y plates صفحات افقی موازی که اختلاف پتانسیل انها سبب انحراف قائم پرتو الکترونی در لوله اشعه کاتدی میگردد
lightest چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com