English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
English Persian
annuity پرداختهای سالانه
Other Matches
stage payments پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
arrears پرداختهای معوق
coupon payments پرداختهای کوپنی
transfer payments پرداختهای انتقالی
government transfer payments پرداختهای انتقالی دولت
cash plans طرح پرداختهای نقدی
progress payments پرداختهای پیشرفت کار
international balance of payments تراز پرداختهای بین المللی
net tax revenue مالیات منهای پرداختهای انتقالی
bank for international settlements بانک پرداختهای بین المللی
progress payments پرداختهای موقت یا علی الحساب
balance of international payment موازنه پرداختهای بین المللی
deferred payment credit اعتبار برای پرداختهای معوق
balance of international payments تراز پرداختهای بین المللی
factor payments پرداختهای عوامل تولید مانند
per annum سالانه
annuals سالانه
annual سالانه
yearly سالانه
annual report گزارش سالانه
annual storage مخزن سالانه
annual wage دستمزد سالانه
anuual discharge بده سالانه
tax year مالیات سالانه
yearly profit سود سالانه
annual income درامد سالانه
annual rainfall بارش سالانه
annual preciptation ریزش سالانه
annual earnings درامد سالانه
annual earnings عواید سالانه
annual accumulation of sediment ته نشست سالانه
annuities مقرری سالانه
yearbooks گزارشات سالانه
yearbook گزارشات سالانه
annual increase رشد سالانه
annual increase افزایش سالانه
annual leave مرخصی سالانه
annual patent fee حق الامتیاز سالانه
annual budget بودجه سالانه
AGM مجمع عمومی سالانه
interest rate per annum نرخ بهره سالانه
fixture برنامه سنتی سالانه
AGMs مجمع عمومی سالانه
annual financial statement گزارش مالی سالانه
annual general meeting مجمع عمومی سالانه
annual rate of growth نرخ رشد سالانه
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
annuity مستمری سالانه مقرری مستمر
Bang went our annul holidays. تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
arrendare اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
master tournament مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
arrentation پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com