Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
English
Persian
rendition
پرداخت تحویل
renditions
پرداخت تحویل
Search result with all words
cod
پرداخت نقدی به مجرد تحویل کالا
cash on delivery
پرداخت هنگام تحویل
charges forward
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
d/p
تحویل اسناددر مقابل پرداخت
ddp
paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
delivered duty paid
تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
document against payment
تحویل اسناد در ازای پرداخت
Payment on delivery of goods.
پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
Other Matches
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
freed
تحویل
process
تحویل
processes
تحویل
liveries
تحویل
livery
تحویل
transter
تحویل
landing, storage, delivery
تحویل
solstice
تحویل
devolvement
تحویل
prehension
تحویل
deliveries
تحویل
utilization
تحویل
delivery
تحویل
bailment
تحویل
free
تحویل
freeing
تحویل
frees
تحویل
supply
تحویل ذخیره
render
تحویل دادن
rendered
تحویل دادن
renders
تحویل دادن
period of delivery
دوره تحویل
bailee
تحویل گیرنده
free on quay
تحویل دراسکله
supply
تحویل دادن
supplied
تحویل ذخیره
delivery free
تحویل رایگان
supplied
تحویل دادن
delivery date
تاریخ تحویل
takeover
تحویل گیری
surrenders
تحویل دادن
surrendered
تحویل دادن
surrender
تحویل دادن
deliverer
تحویل دهنده
hand over
تحویل دادن
pick up and delivery
بارگیری و تحویل
delivers
تحویل دادن
bailment
تحویل جنس
LSD
نگهداری تحویل
cargo delivery
تحویل بار
to take over
تحویل گرفتن
to hand over
تحویل دادن
to deliver over
تحویل دادن
theft, pilferage, non delivery
عدم تحویل
catcher's side
سوی تحویل
shortchange
کم تحویل دادن
terminal price
قیمت تحویل
take over
تحویل گرفتن
take delivery of
تحویل گرفتن
transferee
تحویل گیرنده
deliverable
قابل تحویل
smooth delivery
تحویل بی اشکال
polytropic
تحویل برزخ
delivering
تحویل تسلیم
delivering
تحویل دادن
exq
تحویل در بارانداز
prompt delivery
تحویل فوری
delivered at frontier
تحویل در مرز
takeovers
تحویل گیری
deliverable state
در حالت تحویل
deliver
تحویل دادن
delivery terms
شرایط تحویل
delivery note
حواله تحویل
ex factory
تحویل در کارخانه
ex mill
تحویل در کارخانه
committed
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
transference
تحویل حواله
consigned
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
cash dispenser
تحویل دارخودکار
delivered
تحویل شده
transfers
واگذاری تحویل
delivery order
حواله تحویل
delivery side
سمت تحویل
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
delivery terms
نحوه تحویل
delivery to the home
تحویل در خانه
delivery table
میز تحویل
delivery valve
سوپاپ تحویل
demand satisfaction
تحویل درخواستها
cash dispensers
تحویل دارخودکار
recorded delivery
تحویل سفارشی
forward delivery
تحویل دراینده
supplying
تحویل دادن
delivery speed
سرعت تحویل
forward delivery
تحویل به وعده
irreducibility
تحویل ناپذیری
exs
تحویل از کشتی
fob
تحویل کشتی
delivered
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
forwarded
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
delivery notice
اعلامیه تحویل
transferring
واگذاری تحویل
transfer
واگذاری تحویل
supplying
تحویل ذخیره
free docks
تحویل در بارانداز
subscribed
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
goods inwards sheet
برگ تحویل کالا
ex warehouse
تحویل در کنار انبار
ex warehouse
تحویل در انبار فروشنده
procuring
تهیه و تحویل اماد
exw
تحویل در محل تولید
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
procure
تهیه و تحویل اماد
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
procured
تهیه و تحویل اماد
procures
تهیه و تحویل اماد
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
named place of delivery at frontier
تحویل در مرز مشخص
delivery car
واگن تحویل دهنده
destination port
بندر تحویل کالا
franco alongside ship
تحویل کنار کشتی
fot
تحویل روی کامیون
To take delivery of something.
چیزی را تحویل گرفتن
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
delivery order
دستور تحویل کالا
ex quay
تحویل در بندر مقصد
goods intake
کالاهای درحال تحویل
reductions
تحویل استحاله کاهش
ex quay
تحویل در بارانداز مقصد
reduction
تحویل استحاله کاهش
for
تحویل روی قطار
give in charge
تحویل پلیس دادن
ex ship
تحویل در کنار کشتی
free on rail
تحویل در راه اهن
redeliver
دوباره تحویل دادن
spot goods
کالاهای اماده تحویل
When do you take delivery of yourcar ?
اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
receipts
بزهکاران را تحویل گرفتن
turn over to the police
تحویل پلیس دادن
deliveries
تحویل کالا دادن
deliveries
قبض و اقباض تحویل
delivery
تحویل کالا دادن
delivery
قبض و اقباض تحویل
receipt
بزهکاران را تحویل گرفتن
procurement
تهیه و تحویل اماد
ex works
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
give a person in charge
کسی را تحویل پلیس دادن
freight forwarder
مقام تحویل دهنده کالا
to be available for delivery at short notice
بلافاصله قابل تحویل بودن
demand satisfaction
تحویل اماد مورد نیاز
p&d
delivery and up pick بارگیری و تحویل
become
مناسب بودن تحویل یافتن
free on rail
تحویل کالا روی قطار
bond
به انبار گمرک تحویل دادن
free carrier
تحویل به حمل کننده کالا
free on truck
تحویل کالا روی کامیون
forward sales
فروش کالاجهت تحویل در اینده
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
becomes
مناسب بودن تحویل یافتن
supplying
تحویل دادن تغذیه کردن
turn in
تحویل دادن جنس به انبار
discharge rate
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
tpnd
دله دزدی وعدم تحویل
issued
مسئله قضیه تحویل جنس
delivery
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
issues
مسئله قضیه تحویل جنس
capacity
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
received for shipment
تحویل شده برای حمل
daf
frontier at delivered تحویل مرز
to get something to somebody
تحویل دادن چیزی به کسی
issue
مسئله قضیه تحویل جنس
supply
تحویل دادن تغذیه کردن
supplied
تحویل دادن تغذیه کردن
deliverable state
کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
documents aganist acceptance
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
basic relay post
پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
delivery leadtime
زمان تحویل اولین قسمت وسایل
delivery leadtime
زمان تحویل اولین پارتی وسایل
deliver
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
reconsignment
تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
delivers
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
I'd like to leave my luggage, please.
من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
off the shelf
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
Did you deliver my letter to your father ?
نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com