Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
brise-soleil
پرده عمودی
Other Matches
membranaceous
دارای غشاء پرده پرده غشایی
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
tone and semitone
پرده ونیم پرده
tringle
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
erecting
عمودی
righting
حق عمودی
perpendicular
عمودی
righted
حق عمودی
right
حق عمودی
erects
عمودی
upright
عمودی
erected
عمودی
straighter
عمودی
straight
عمودی
plumb lines
خط عمودی
plumb line
خط عمودی
perpendecular
عمودی
othogonal
عمودی
straightest
عمودی
on end
عمودی
erect
عمودی
lineal
عمودی
vertical
عمودی
booming
ستون عمودی
vertical axis
محور عمودی
whip stall
حرکت عمودی
vertical combines
ترکیب عمودی
verticality
حالت عمودی
profile
برش عمودی
plumb
شاقول عمودی
boomed
ستون عمودی
boom
ستون عمودی
profiles
برش عمودی
orthogonal rotation
چرخش عمودی
y axis
محور عمودی
profiled
برش عمودی
vertical synchronizing
همزمانساز عمودی
vertical expansion
گسترش عمودی
vertical equity
عدالت عمودی
vertical recording
ضبق عمودی
vertical mobility
تحرک عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical justification
تطابق عمودی
vertical interval
فاصله عمودی
vertical merger
ادغام عمودی
stringers
تراورس عمودی
vertical growth
رشد عمودی
orthogonality
حالت عمودی
vertical equity
برابرسازی عمودی
near vertical
تقریبا عمودی
normal acceleration
شتاب عمودی
normal axis
محور عمودی
normal force
تلاش عمودی
normal force
نیروی عمودی
aplomb
حالت عمودی
vertical scrolling
چرخش عمودی
off plmb
غیر عمودی
out of plumb
غیر عمودی
vertical force
نیروی عمودی
riser
سیم عمودی
door-post
[تیر عمودی در]
tap root
ریشه عمودی
vertical
عمودی
[ریاضی]
brise-soleil
کرکره عمودی
angle socket
سرپیچ عمودی
apeak
عمودی قائم
apeak
بحالت عمودی
perpendecular
خط عمودی یا قائم
perpendicularity
حالت عمودی
lineal
عمودی اجدادی
portraint orientation
تمایل عمودی
profiling
برش عمودی
hammer-post
تیر عمودی
plumbness
حالت عمودی
cliff
صخره عمودی
cliffs
صخره عمودی
vertical antenna
انتن عمودی
joint drain
زهکش عمودی
linal descent
وارث خط عمودی
booms
ستون عمودی
nosediving
فرود عمودی
nosedives
فرود عمودی
nosedived
فرود عمودی
nosedive
فرود عمودی
Y direction
حرکت عمودی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
vertical integration
ادغام عمودی
crown-post
تیرک عمودی
out of the perpendicular
غیر عمودی
stringer
تراورس عمودی
erectness
حالت عمودی
orthotropism
رویش عمودی
stanchion
میلههای عمودی ناو
serrated vertical pulse
ضربه عمودی دندانهای
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
vertical cliffs
صخره های عمودی
taproot
ریشه عمودی اصلی
rudders
مکان عمودی متحرک
rudder
مکان عمودی متحرک
erectly
بطور ایستاده یا عمودی
jambs
تیر عمودی چارچوپ
jamb
تیر عمودی چارچوپ
anchor at short stay
لنگر طولی عمودی
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
door-jamb
[تیر عمودی چارچوب در]
goalposts
تیرک عمودی دروازه
goalpost
تیرک عمودی دروازه
upright
تیرک عمودی دروازه
profiling
نیمرخ برش عمودی
profiled
نیمرخ برش عمودی
hoop
میله عمودی کروکه
stairwell
پله کان عمودی
stairwells
پله کان عمودی
gules
خطوط موازی عمودی
profiles
نیمرخ برش عمودی
munting
الت عمودی پنجره
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
vertical tab
جدول بندی عمودی
vertically adjustable
قابلیت تنظیم عمودی
vrc
بررسی افزایش عمودی
profile
نیمرخ برش عمودی
plumb
: راست بطور عمودی
y axis
بردار عمودی گراف
hoops
میله عمودی کروکه
Y coordinate
مختصات بردار عمودی
lucarne
پنجره عمودی خوابگاه
axis
برای مختصات عمودی در گراف
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
orthotropic
دارای محور اصلی عمودی
profile
برش عمودی تصویر جانبی
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
stump
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumps
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
escoinson
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
flute
[شیار عمودی روی ستون]
king-pendant
[تیر عمودی در خرپای میانی]
profiled
برش عمودی تصویر جانبی
sternpost
تیر عمودی عقب کشتی
profiles
برش عمودی تصویر جانبی
profiling
برش عمودی تصویر جانبی
pitch
چرخش عمودی وعرضی ناو
pitches
چرخش عمودی وعرضی ناو
slash pocket
جیب عمودی درجهت درزلباس
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
lubber line
خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
plumb
عمق پیمودن عمودی قرار دادن
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
simple shear
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
papered
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papering
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
stile
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
papers
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
stiles
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
durn
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
intertie
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
orientation
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
columns
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
capriole
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
column
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
munnion
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
springing teal
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
mullion
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
stick
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
patagium
پرده
tympan
پرده
tympanon
پرده
screen
پرده
pecten
پرده
curtains
پرده
hangings
پرده
straightforwardly
بی پرده
straight out
بی پرده
paintings
پرده
at the rear of the stage
<adj.>
<adv.>
در پس پرده
outspokenly
بی پرده
painting
پرده
screened
پرده
plain spoken
بی پرده
fin footed
پرده پا
free spoken
بی پرده
unreserved
بی پرده
window shade
پرده
uninhibited
بی پرده
door curtain
پرده در
velum
پرده
door curtain
پرده
screening, screenings
پرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com