English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
Other Matches
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
conventional submarine زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
screening, screenings پرده پوشش
curtains پرده پوشش
screen پرده پوشش
screened پرده پوشش
screens پرده پوشش
bezel پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
nickel clad sheet ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
smoke screen پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی
smoke blanket پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
screens پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screened پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
leno یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
submarine boat زیردریایی
antisubmarine ضد زیردریایی
indusium پرده یا پوشش روی میوه غلاف میوه
tinfish موشک ضد زیردریایی
asroc راکت ضد زیردریایی
antisubmarine barrier مانع ضد زیردریایی
submariner خدمه زیردریایی
antisubmarine action مکانیسم ضد زیردریایی
sill پشته زیردریایی
alvin یک نوع زیردریایی
aluminaut زیردریایی الومینیومی
subsurface زیردریایی زیرابی
anti submarine هواپیمای ضد زیردریایی
killer submarine زیردریایی شکاری
antisubmarine torpedo اژدر ضد زیردریایی
lifeguard submarine زیردریایی نجات
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
silent running سکوت زیردریایی
nuked زیردریایی اتمی
torpedoed موشک ضد زیردریایی
torpedo موشک ضد زیردریایی
antisubmarine مخرب زیردریایی
sqid خمپاره ضد زیردریایی
albacore نوعی زیردریایی
albacore زیردریایی الباکور
nuke زیردریایی اتمی
sills پشته زیردریایی
torpedoes موشک ضد زیردریایی
torpedoing موشک ضد زیردریایی
antisubmarine action عمل ضد زیردریایی
deep submergence زیردریایی نجات
nukes زیردریایی اتمی
astro اژدر زیردریایی
submarine chaser ناوچه ضد زیردریایی
nuking زیردریایی اتمی
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
submarine با زیردریایی حمله کردن
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
silent running حرکت زیردریایی با سکوت
creeping attack تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
submarines با زیردریایی حمله کردن
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
air surface zone منطقه عملیات ضد زیردریایی
cuticle پوشش مو پوشش شاخی
datum time ساعت تعیین محل زیردریایی
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
terne نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
nuclear submarine زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
deep submergence زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
seadata اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
roof covering material مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
datum اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
hoverting ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
orion نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
sea bat نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
spitting در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
hunter killer نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
evasive steering اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
balancing حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
mask پوشش
tunics پوشش
capsule پوشش
capsules پوشش
coverage پوشش
masks پوشش
case پوشش
camouflages پوشش
cowling پوشش
shrouded پوشش
head gear پوشش سر
cases پوشش
shroud پوشش
sheathing پوشش
crustification پوشش
perianth پوشش گل
encrustment پوشش
cladding پوشش
coats پوشش
coatings پوشش
envelopment پوشش
disguise پوشش
disguised پوشش
coat پوشش
disguises پوشش
disguising پوشش
camouflage پوشش
camouflaged پوشش
robes پوشش
involucrum پوشش
surface پوشش
hypethral بی پوشش
surfaces پوشش
coverture پوشش
surfaced پوشش
camouflaging پوشش
sconce پوشش
roofing پوشش
roof پوشش
integument پوشش
roofs پوشش
revetment پوشش
coating پوشش
involucre پوشش
packing پوشش
robe پوشش
cowls پوشش
casing پوشش
covers پوشش
coverings پوشش
tunc پوشش
jackets پوشش
shields پوشش
shield پوشش
mulches پوشش
mulch پوشش
envelopes پوشش
facings پوشش
facing پوشش
overlay پوشش
overlaying پوشش
overlays پوشش
cover پوشش
concealment پوشش
encrustation پوشش
encrustations پوشش
coated پوشش
capping پوشش
covering پوشش
reimbursements پوشش
reimbursement پوشش
masking پوشش
sheaths پوشش
envelope پوشش
lining پوشش
encasing پوشش
tunic پوشش
cowl پوشش
jacket پوشش
sheath پوشش
casings پوشش
linings پوشش
shells زرهی پوشش
sods پوشش چمنی
hiding power قدرت پوشش
sheath پوشش روپوش
build up lining پوشش مرکب
vegetation پوشش گیاهی
air cover پوشش هوایی
cladding پوشش کاری
air curtain پوشش هوایی
shelling زرهی پوشش
shell زرهی پوشش
reimburses پوشش دادن
tegmen پوشش طبیعی
leggings پارچه پوشش مچ پا
stone lining پوشش سنگی
wall lining پوشش دیوار
reimburse پوشش دادن
reimbursed پوشش دادن
reimbursing پوشش دادن
coverage rate نرخ پوشش
waterproofing upstream face پوشش نمای سر اب
incrustment قشر پوشش
steel jacket پوشش فولادی
incrustation قشر پوشش
impervious blanket پوشش نفوذناپذیر
black finish پوشش سیاه
span پوشش اندازه
backing پشتیبان پوشش
surfacing لایه پوشش
coconut matting پوشش حصیری
explosion proof پوشش ضد انفجار
housing پوشش سخت
dolomite lining پوشش دولومیت
shale پوشش صدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com