Dictiornary-Farsi | پرسشنامه علائق شغلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 86 (6 milliseconds)

English	Persian
vocational interest blank	پرسشنامه علائق شغلی


Other Matches

feather one's nest <idiom>	به علائق خود توجه کردن
society of certified processors	سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
oedipal	وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
questionarie	پرسشنامه
inventory	پرسشنامه
questionnaires	پرسشنامه
questionnaire	پرسشنامه
bell adjustment inventory	پرسشنامه سازگاری بل
personality inventory	پرسشنامه شخصیت
adjustment inventory	پرسشنامه سازگاری
biographical inventory	پرسشنامه زندگینامهای
eysenck personality inventory	پرسشنامه شخصیتی ایسنک
mpi	پرسشنامه شخصیتی مادزلی
california psychological inventory	پرسشنامه روانی کالیفرنیا
interest inventory	پرسشنامه رغبت سنج
maudsley personality inventory	پرسشنامه شخصیتی مادزلی
woodworth personal data sheet	پرسشنامه اطلاعات شخصی وودورث
sixteen factor personality questionnaire	پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
bernreuter personality inventory	پرسشنامه شخصیتی برن رویتر
inoccupation	بی شغلی
occupational	شغلی
vocational	شغلی
vocational counseling	مشاوره شغلی
occupational aptitude	استعداد شغلی
occupational family	گروه شغلی
occupational interests	رغبتهای شغلی
occupational mobility	تحرک شغلی
occupational psychology	روانشناسی شغلی
vocational maladjustment	ناسازگاری شغلی
occupational test	ازمون شغلی
vocational selection	گزینش شغلی
vocational adjustment	سازگاری شغلی
trade tests	ازمونهای شغلی
occupational stability	ثبات شغلی
job training	اموزش شغلی
duty position	محل شغلی
occupational hazards	صدمه شغلی
occupational hazards	سانحه شغلی
occupational hazard	صدمه شغلی
vocational guidance	راهنمایی شغلی
fringe benefit	مزایای شغلی
job analysis	تحلیل شغلی
job specification	ویژگیهای شغلی
job specification	مشخصات شغلی
job security	امنیت شغلی
job satisfaction	رضایت شغلی
job evaluation	ارزشیابی شغلی
occupational hazard	سانحه شغلی
job enlargement	گسترش شغلی
job elements	عناصر شغلی
dead-end job	شغلی بی آینده
job description	توصیف شغلی
vacancy	موقعیت شغلی آزاد
vocational rehabilitation	توان بخشی شغلی
to accept a job	کاری [شغلی] را پذیرفتن
But not just any job .	ولی البته نه هر شغلی
jobs	پست شغلی و کار
military occupational speciality	تخصص شغلی نظامی
occupational hierarchy	سلسله مراتب شغلی
job description	شرح وفایف شغلی
professional liability insurance	بیمه تعهدات شغلی
job	پست شغلی و کار
job classification	طبقه بندی شغلی
runners	اداره کننده شغلی
dictionary of occupational titles	واژگان عنوانهای شغلی
vocational aptitude test	ازمون استعداد شغلی
to follow a profession	شغلی راپیشه کردن
runner	اداره کننده شغلی
to promote somebody	به کسی در شغلی درجه دادن
entry group	واجدین شرایط تخصصی شغلی
to upgrade somebody	به کسی در شغلی درجه دادن
kuder occupational interest survey	رغبت سنج شغلی کودر
test protectors	بازرس ازمایشات کارایی شغلی
tied down <idiom>	مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
svib	رغبت سنج شغلی استرانگ
strong vocational interest blank	رغبت سنج شغلی استرانگ
sinecures	هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
no branch	شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
sinecure	هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
test examiner	مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
frictional unemployment	اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
proficiency rating	طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
to pull off something [contract, job etc.]	چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
fringe benefits	مزایای شغلی غیر نقدی مزایای فرعی
occupational disease	امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]