English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
status enquiry پرسش درخصوص وضعیت مشتری
Other Matches
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
status enquiry پرسش نامه وضعیت
deliverable state کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
knocked down کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
interrogatively بشکل پرسش بطور پرسش
respecting درخصوص درباره
supplies research تحقیق درخصوص مواد
he was talking about me درخصوص من صحبت می کرد
operational research تحقیق درخصوص بهره برداری
caveatemptor به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
to t. a cusomer for goods کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
consumer research تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
device یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
client side داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
queried پرسش
questions پرسش
questioned پرسش
question پرسش
item پرسش
test item پرسش
queries پرسش
querying پرسش
items پرسش
query پرسش
poser پرسش دشوار
poseurs پرسش دشوار
debrief پرسش کردن
cross-examines پرسش کردن از
cross-examine پرسش کردن از
question marks پرسش نشان
cross-examining پرسش کردن از
question mark پرسش نشان
cross-examined پرسش کردن از
debriefs پرسش کردن
poseur پرسش دشوار
debriefed پرسش کردن
inquiry پرسش بازجویی
posers پرسش دشوار
questtioningly پرسش کنل
interogation mark نشان پرسش
oblique question پرسش غیرمستقیم
indirect question پرسش غیرمستقیم
in an interrogatory tone با لحن پرسش
cross-examination پرسش و مقابله
cross-examinations پرسش و مقابله
floorer پرسش سخت
interrogator پرسش کننده
interrogators پرسش کننده
catechise از راه پرسش
catechize از راه پرسش
interrogarive pronoun ضمیر پرسش
interrogatively ازراه پرسش
item analysis تحلیل پرسش
questionary پرسش نامه
questioningly پرسش کنان
inquiries پرسش بازجویی
point of interrogation نشان پرسش
question تردید پرسش
questioned تردید پرسش
questions تردید پرسش
leadingquestion پرسش راهنما
item validity اعتبار پرسش
item selection پرسش گزینی
item difficulty دشواری پرسش
catechist ازراه پرسش
evening star مشتری
customer مشتری
buyer مشتری
bargainee مشتری
clients مشتری
purchaser مشتری
vendee مشتری
shopper مشتری
client مشتری
custom مشتری
customers مشتری
account مشتری
purchasers مشتری ها
shoppers مشتری ها
patron مشتری
jupiter مشتری
vendees مشتری ها
patrons مشتری
buyers مشتری ها
buyer مشتری
vendee مشتری
purchasers مشتری
purchaser مشتری
custom ic IC مشتری
buyers مشتری
interrogator responsor دستگاه پرسش- پاسخ
leap frog test آزمایش پرسش قورباغه
inquiries پرسش بازجویی رسیدگی
item discrimination index ضریب افتراق پرسش
to overwhelm with questions غرق پرسش کردن
inquiry پرسش بازجویی رسیدگی
quizzes شوخی پرسش و ازمون
catechisms پرسش نامه مذهبی
multiple choice item پرسش چند گزینهای
quiz شوخی پرسش و ازمون
leading question پرسش راهنمایی کننده
leading questions پرسش راهنمایی کننده
this very question دقیقا همین پرسش
open ended question پرسش باز پاسخ
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
catechism پرسش نامه مذهبی
catechize از راه پرسش یاددادن
catechise از راه پرسش یاددادن
circularize پرسش نامه فرستادن
prospected مشتری احتمالی
habitue مشتری مانوس
Jove ستاره مشتری
prospects مشتری احتمالی
chap مشتری مرد
John [American E] [prostitute's client] مشتری [فاحشه ای]
prospect مشتری احتمالی
prospecting مشتری احتمالی
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
resolveme this این پرسش را پاسخ دهید
She did not ask about this. او [زن] دراین باره پرسش نکرد.
inquires پرسش کردن جویا شدن
inquired پرسش کردن جویا شدن
inquire پرسش کردن جویا شدن
enquired پرسش کردن جویا شدن
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
inquisitorial مقرون به سخت گیری در پرسش
multiple-choice وابسته به پرسش چند پاسخی
enquires پرسش کردن جویا شدن
shop lifter دزد مشتری نما
custom software نرم افزار مشتری
custom ROM مین نیاز مشتری
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
catch phrase of catchline شعار جذب مشتری
touts مشتری جلب کردن
jovian planets سیارههای مشتری مانند
client server network شبکه خدمتگزار- مشتری
charge account حساب بدهی مشتری
accost مشتری جلب کردن
patrons مشتری یا ارباب رجوع
accosting مشتری جلب کردن
accosted مشتری جلب کردن
accosts مشتری جلب کردن
patron مشتری یا ارباب رجوع
tout مشتری جلب کردن
touted مشتری جلب کردن
touting مشتری جلب کردن
to p any one with question کسی را از پرسش زیاد بستوه اوردن
this act provoked my inquiry این کار موجب پرسش من است
to pry into a person affairs فضولانه در باره کسی پرسش کردن
... if you don't mind my asking ... اگر پرسش من [برای تو] ایرادی ندارد
to p angone with questions با پرسش زیاد کسی را بستوه اوردن
patronises نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes نگهداری کردن مشتری شدن
patronised نگهداری کردن مشتری شدن
customers نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronize نگهداری کردن مشتری شدن
customer نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
patronized نگهداری کردن مشتری شدن
catechetical مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
interrogating مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogates مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogated مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogate مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
customer ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
tramp steamer کشتی که به هرمحلی که مشتری بخواهدسفر میکند
customers ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
patron-driven acquisition [PDA] [library] کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
opened به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opens به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
open به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
catechetics فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
relational database management system پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
canvasses مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
self selection انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
canvassing مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
asteroids سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
asteroid سیارات صغارمابین مریخ و مشتری شهاب اسمانی
custom-built آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
canvass مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com