Dictiornary-Farsi | پرهیز کاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
sanctity	پرهیز کاری


Search result with all words

holiness	پرهیز کاری لقب پاپ
Other Matches

avoidance	پرهیز
dieted	پرهیز
turning away	پرهیز
dieting	پرهیز
diets	پرهیز
eschewal	پرهیز
diet	پرهیز
abstinence	پرهیز
abstentions	پرهیز
abstinence;or abstinency	پرهیز
abstention	پرهیز
gardyloo	پرهیز
regimens	پرهیز غذایی
regimen	پرهیز غذایی
shunner	پرهیز کننده
negative virtue	پرهیز از بدی
abstemiousness	پرهیز و امساک
abstemiously	با پرهیز و امساک
non abstainer	پرهیز گار
abstainer	پرهیز کننده
indeclinable	پرهیز نکردنی
lenten	روزهای پرهیز وروزه
nephalism	پرهیز از نوشابه خوری
piety	پرهیز گاری خداترسی
lent	04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
ware	کالای فروشی پرهیز کردن از
pietist	وابسته به پرهیز گاری پارسا
wares	کالای فروشی پرهیز کردن از
abstinence	ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
dietetics	فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
non abstainer	کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
burdened	مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر
abstainer	پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
A wise man avoids edged tools. <proverb>	آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
hunger cloth	پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
lenten veil	پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
shun	پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunned	پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunning	پرهیز کردن اجتناب کردن از
shuns	پرهیز کردن اجتناب کردن از
drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mosaics	موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery	سرب کاری کارخانه سرب کاری
plastering	گچ کاری
impotency	کاری
curry	کاری
curries	کاری
malfunctioned	کژ کاری
malfunction	کژ کاری
under employment	کم کاری
plasterwork	گچ کاری
electroplating	اب کاری
currie	کاری
active	کاری
parget	گچ کاری
curry powder	کاری
curry powders	کاری
slobbery	تف کاری
inaction	بی کاری
malfunctions	کژ کاری
intent on doing anything	کاری
effective	کاری
feckful	کاری
impotence	کاری
flower piece	گل کاری
hypofunction	کم کاری
illuminations	تذهیب کاری
extruding	چکش کاری
turnery	تراش کاری
extrudes	چکش کاری
hammering	چکش کاری
plating	روکش کاری
trephine	مته کاری
frustrate	بدل کاری
frustrates	بدل کاری
pomiculture	میوه کاری
frustrating	بدل کاری
turnery	منبت کاری
extruded	چکش کاری
latticework	شبکه کاری
work year	سال کاری
work area	ناحیه کاری
metalwork	فلز کاری
extrude	چکش کاری
burnishing	پرداخت کاری
wood carving	منبت کاری
burnishing	صیقل کاری
pique	منبت کاری
metallurgy	فلز کاری
workstations	ایستگاه کاری
ultraism	افراط کاری
workstation	ایستگاه کاری
illumination	تذهیب کاری
punching	منگنه کاری
trephination	مته کاری
afforestation	جنگل کاری
roughening by picking	تیشه کاری
scabbing	تیشه کاری
scrimshaw	هنرمنبت کاری
stonemasonry	سنگ کاری
studious of doing a thing	بکردن کاری
studious to do a thing	بکردن کاری
the needful	اصل کاری
energetic	جدی کاری
the manner of doing any thing	طرزانجام کاری
workbenches	محیط کاری
workbench	محیط کاری
sinfulness	خطا کاری
tessellation	موزاییک کاری
steelwork	فولاد کاری
rice field	برنج کاری
reshaping	روانه کاری
insulation	عایق کاری
treacherousness	خیانت کاری
stalactite work	مقرنس کاری
stannary	قلع کاری
probationership	ازمایش کاری
toryism	محافظه کاری
tongue lash	فحش کاری
tinwork	قلع کاری
galvanization	رویینه کاری
to reproach an act	کاری را بد دانستن
purview of an occupation	حدود کاری
relievo	برجسته کاری
repetition of an act	تکرار کاری
reservedness	احتیاط کاری
surgical operation	دست کاری
compounding	امیزه کاری
hypothyroidism	کم کاری تیروئید
argentation	نقره کاری
folding press	پرس خم کاری
folding machine	دستگاه خم کاری
blindage	صیقل کاری
boo boo	اشتباه کاری
flagitiousness	تبه کاری
finishing touches	دست کاری
brick work	سفت کاری
brick work	اجر کاری
brickworks	سفت کاری
figuration	شیرین کاری
anaplasty	پیوند کاری
an active remedy	درمان کاری
hydrotreating	هیدروژن کاری
hunkerism	محافظه کاری
hours of business	ساعتهای کاری
hole punching	منگنه کاری
habitual way of doing anything	کردن کاری
misconduct	خلاف کاری
graving	کنده کاری
acrography	گچ کاری برجسته
active cell	خانه کاری
glyptics	کنده کاری
an active man	مرد کاری
fiendishness	تبه کاری
bumping tool	ابزار خم کاری
business hours	ساعت کاری
compulsiveness	مکرر کاری
conservativeness	محافظه کاری
contouring operation	فرم کاری
contrasuggestibility	وارون کاری
cotton plantation	پنبه کاری
counterattack	بدل کاری
crypianalysis	پنهان کاری
cutting off	برش کاری
d. touch	نازک کاری
delicacy of touch	ریزه کاری
discreetnss	احتیاط کاری
drilling work	مته کاری
dry farm	دیم کاری
fal lal	ریزه کاری
calk	بتونه کاری
fairing	صیقل کاری
factorage	حق العمل کاری
canniness	ملاحظه کاری
cartwhip	شلاق کاری
caulking	بتونه کاری
cautiousness	احتیاط کاری
cementation	سمنت کاری
cementation	سیمان کاری
chromium plating	اب کرم کاری
discreetness	احتیاط کاری
farming	اجاره کاری
forming	فرم کاری
mosaic work	موزائیک کاری
amalgamate	ملغمه کاری
amalgamated	ملغمه کاری
amalgamates	ملغمه کاری
amalgamating	ملغمه کاری
molding operation	قالب کاری
molding operation	فرم کاری
misprision	خلاف کاری