Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
full duplex |
پروتکل دوسوی همزمان |
|
|
Other Matches |
|
collision detection |
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند |
CSMA CD |
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود |
character oriented protocol |
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا |
pinnate |
دارای برگ در دوسوی برگدم |
TCP/IP |
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود |
processor |
به صورت همزمان همزمان کار کند |
protocols |
پروتکل |
protocol |
پروتکل |
communications protocol |
پروتکل ارتباطات |
communications protocol |
پروتکل مخابراتی |
communication protocol |
پروتکل ارتباطی |
sdlc |
پروتکل ارسال داده که در |
file transfer protocol |
پروتکل انتقال فایل |
half duplex |
پروتکل کامل یکسو |
adccp |
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده |
bopped |
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت |
bops |
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت |
bop |
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت |
bopping |
Protocol Bit-Orinted پروتکل با گرایش بیت |
check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
peer |
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند |
peering |
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند |
peered |
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند |
checks |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
checked |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
LLC |
EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح ارتباط داده |
freeing |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
frees |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
free |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
kermit |
پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم |
logical |
EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح اتصال داده |
freed |
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند |
beacon frame |
فرم مخصوص در پروتکل FDDI که پس از توقف در شبکه ارسال میشود |
illegal |
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند |
logical |
LU ارتاط بین وسایلی و LU را فراهم میکند و یک پروتکل peer-to-Reer است |
intermediate |
پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند |
end system |
پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند. |
users |
پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود |
user |
پروتکل که بخشی از TCP/IP است و در مدیریت شبکه و برنامههای SNMP استفاده میشود |
AFP |
پروتکل ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در یک شبکه کامپیوترهای Macintosh Apple |
SSL |
پروتکل طراحی شده توسط Netscape که حاوی اطلاعات ایمنی روی اینترنت است |
peripheral |
وسیله مبدل سیگنالهای ورودی /خروجی و دستورات از کامپیوتر به قالب و پروتکل که رسانه جانبی بفهمد |
connection |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است |
demand |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
demands |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
demanded |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
multiplex |
سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند |
MNP 0 |
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند |
DPA |
روش بار کردن پشتههای پروتکل در حافظه فقط وقتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
logical |
مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند |
connexions |
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است |
synchronic |
همزمان |
simultaneously |
همزمان |
isochronous |
همزمان |
paralleled |
همزمان |
concurrent |
همزمان |
parallel |
همزمان |
parallelling |
همزمان |
contemporaries |
همزمان |
paralleling |
همزمان |
parallelled |
همزمان |
proportional |
همزمان |
isochrone |
همزمان |
synchronous |
همزمان |
parallels |
همزمان |
simultaneous |
همزمان |
contemporary |
همزمان |
coincidentally |
همزمان |
synchronizer |
همزمان گر |
AppleTalk |
پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند |
concurrent validity |
اعتبار همزمان |
synchronizing |
همزمان سازی |
concurrent training |
اموزش همزمان |
concurrent variation |
تغییر همزمان |
synchronize |
همزمان کردن |
concurrent reinforcement |
تقویت همزمان |
simultaneous processing |
پردازش همزمان |
synchronising |
همزمان کردن |
coinciding |
همزمان بودن |
coincides |
همزمان بودن |
coincided |
همزمان بودن |
coincide |
همزمان بودن |
synchronises |
همزمان کردن |
concentred elimination |
حذف همزمان |
concentred exchange |
تبادل همزمان |
concentred reaction |
واکنش همزمان |
concurrent execution |
اجرای همزمان |
concurrent operation |
عملکرد همزمان |
concurrent processing |
پردازش همزمان |
synchronised |
همزمان کردن |
synchronous transmission |
مخابره همزمان |
synchronous phase advance |
خازن همزمان |
concurrent |
تقریباگ همزمان |
synchronous condenser |
خازن همزمان |
selsyn |
موتور همزمان |
synchronous communication |
ارتباط همزمان |
simultaneous extinction |
خاموشی همزمان |
synchronizes |
همزمان کردن |
synchronous vibrator |
لرزه گر همزمان |
syncheronous communications |
مخابره همزمان |
synchronous admittance |
گذرایی همزمان |
synchrinized |
همزمان بودن |
synchronic |
همگاه همزمان |
synchronization |
همزمان سازی |
synchroscope |
همزمان نما |
synchronous device |
دستگاه همزمان |
concurrent |
همرو همزمان |
synchronous transmission |
انتقال همزمان |
synchronous telegraphy |
تلگراف همزمان |
synchronous speed |
سرعت همزمان |
synchronous reactance |
راکتانس همزمان |
synchronous operation |
عملیات همزمان |
synchronous network |
شبکه همزمان |
synchronous machine |
ماشین همزمان |
synchronized sweep |
روبش همزمان |
concurrently |
اجرای همزمان |
synchronous generator |
مولد همزمان |
synchronous motor |
موتور همزمان |
simultaneity |
همزمانی همزمان |
synchronous impedance |
ناگذرایی همزمان |
ZMODEM |
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود |
adaptive channel allocation |
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند. |
paralleled |
که همزمان ارسال شود |
acoustic synchronizer |
همزمان ساز صوتی |
synchronizing torque |
گشتاور پیچشی همزمان |
synchronizing signal |
پیام همزمان ساز |
synchronizing separator |
جداکننده همزمان سازی |
parallelling |
که همزمان ارسال شود |
parallel |
که همزمان ارسال می شوند |
synchronizer |
دستگاه همزمان کننده |
concurrent program execution |
اجرای همزمان برنامه |
paralleling |
که همزمان ارسال شود |
paralleling |
که همزمان ارسال می شوند |
parallelled |
که همزمان ارسال شود |
concurrent programming |
برنامه نویسی همزمان |
parallelled |
که همزمان ارسال می شوند |
synchronizing pulses |
ضربههای همزمان سازی |
horizontal synchronizing |
همزمان ساز افقی |
parallelling |
که همزمان ارسال می شوند |
held ball |
گرفتن همزمان توپ |
parallels |
که همزمان ارسال می شوند |
parallels |
که همزمان ارسال شود |
two way simultaneous operation |
عملکرد همزمان دو طرفه |
simultaneous color television |
تلویزیون رنگی همزمان |
paralleled |
که همزمان ارسال می شوند |
compatability |
قابلیت کار همزمان |
parallel |
که همزمان ارسال شود |
binary synchronous communication |
ارتباطات همزمان دودویی |
simultaneous input/output |
ورودی و خروجی همزمان |
volley fire |
پرتاب همزمان گلوله ها با هم |
coincident penalty |
پنالتی همزمان دو تیم |
secure hypertext transfer protocol |
گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند |
xmodem |
پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون |
PPP |
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون |
XON/XOFF |
پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند |
Xerox Network System |
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است |
ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
overlap processing |
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی |
synchronizes |
همزمان شدن با هم مطابق کردن |
synchronizing limiter |
لامپ مراقب همزمان سازی |
color sync signal |
پیام همزمان ساز رنگ |
bisync |
synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی |
mainframe computer |
مانند تعداد عملوند همزمان |
duplexes |
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد |
synchronised |
همزمان شدن با هم مطابق کردن |
duplex |
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد |
synchronises |
همزمان شدن با هم مطابق کردن |
bursts |
پیام همزمان ساز رنگ |
burst |
پیام همزمان ساز رنگ |
simultaneous |
باهم واقع شونده همزمان |
duplex |
ارسال داده در دو جهت همزمان |
synchronising |
همزمان شدن با هم مطابق کردن |
synchronize |
همزمان شدن با هم مطابق کردن |
duplexes |
ارسال داده در دو جهت همزمان |
TCP |
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند |
homogeneous computer network |
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند |
Internetwork Packet Exchange |
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است |
lu |
LU و LU کنترل بخشها را به عهده دارند. LU ارتباط بین وسایل و LU را تامین میکند و پروتکل peer-to-peer است |
open |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
XNS |
پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است |
opened |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
opens |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
tandems |
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند |
multiple foul |
خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف |
simultaneous |
دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند |
simultaneous |
آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد |
immediate |
عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود. |
operand |
عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود |
petri nets |
مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی |
tandem |
وضعیتی که در آن دووسیله همزمان کار می کنند |
synchronizes |
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت |
doubled up |
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول |
synchronises |
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت |
doubled |
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول |
double |
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول |
synchronize |
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت |
synchronised |
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت |
synchronising |
همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت |
high level |
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند |
high-level |
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند |