English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (5 milliseconds)
English Persian
cultivation پرورش
nurture پرورش
nurtured پرورش
nurtures پرورش
nurturing پرورش
upbringing پرورش
nourishment پرورش
pedagogy پرورش
training پرورش
culture پرورش
cultures پرورش
culturing پرورش
breeding پرورش
fosterage پرورش
Other Matches
sericulture پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education پرورش اموزش و پرورش
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
floriculture پرورش گل
ser پرورش نوغان
character training پرورش منش
bring up پرورش دادن
aviculture پرورش مرغ
germiculture پرورش میکروب
unbred پرورش نیافته
mental discipline پرورش ذهنی
self culture پرورش نفس
self cultivation پرورش نفس
silviculture پرورش جنگل
swannery محل پرورش قو
pisciculture پرورش ماهی
p.exercise پرورش بدنی
ostreiculture پرورش صدف
mariculture پرورش دریازیان
processes پرورش دادن
process پرورش دادن
body-building پرورش اندام
data processing پرورش اطلاعات
body building پرورش اندام
breeding پرورش حیوانات
foster پرورش دادن
fostered پرورش دادن
fostering پرورش دادن
fosters پرورش دادن
education اموزش و پرورش
special education اموزش و پرورش استثنایی
silviculturist ویژه گر پرورش جنگل
educationists متخصص اموزش و پرورش
ser پرورش کرم ابریشم
rosarian پرورش دهنده گل سرخ
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
poulterer پرورش دهنده طور
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
falconer پرورش دهنده شاهین
piscicultural مربوط به پرورش ماهی
educationists کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
viniculture پرورش انگور شراب
educationist کارشناس اموزش و پرورش
f.education پرورش واموزش دختران
education department اداره آموزش و پرورش
falconers پرورش دهنده شاهین
culture of bees پرورش یا تربیت زنبور
apiculture پرورش زنبور عسل
guardian by nurture قیم بعلت پرورش
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
educational مربوط به اموزش و پرورش
manpower development پرورش نیروی انسانی
animal husband پرورش جانوران اهلی
nature nurture controversy مجادله سرشت- پرورش
calf machine دستگاه پرورش عضله
incubator محل پرورش اطفال زودرس
incubators محل پرورش اطفال زودرس
haute ecole پرورش اسب در سطح عالی
hennery مزرعه یا محل پرورش مرغ
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
beekeeper پرورش دهندهء زنبور عسل
ranch در مرتع پرورش احشام کردن
apiarian مربوط به پرورش زنبور عسل
apiarist پرورش دهندهء زنبور عسل
sericultural وابسته به پرورش کرم ابریشم
sericulturist پرورش دهنده کرم ابریشم
ranches در مرتع پرورش احشام کردن
orthogenesis اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
apicultural مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
foliage plant گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
alma mater مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
green thumbed کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
inbreed پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
linebreeding پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
livestock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
beef cattle گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develops بسط دادن پرورش دادن
develop بسط دادن پرورش دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com