Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
falconer
پرورش دهنده شاهین
falconers
پرورش دهنده شاهین
Other Matches
poulterer
پرورش دهنده طور
rosarian
پرورش دهنده گل سرخ
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education
پرورش اموزش و پرورش
rabbitry
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
bail
شاهین
royal falcon
شاهین
merlin
شاهین
peregrine f.
شاهین
lanneret
شاهین نر
lanner
شاهین
lever
شاهین
falcons
شاهین
falcon
شاهین
levers
شاهین
saker
شاهین اروپایی
sampson post
پایه شاهین
sampson post
ستونک شاهین
beam
شاهین ترازو
muskets
شاهین کوچک نر
beams
شاهین ترازو
girder
شاهین ترازو
girders
شاهین ترازو
fulcrum
شاهین ترازو
musket
شاهین کوچک نر
poniter
شاهین ترازو
pointer
شاهین ترازو
pointers
شاهین ترازو
tiercel
شاهین یا باز نر
gyrfalcon
شاهین کوچکmarine
falconry
شکار با شاهین
tongues
میله شاهین
falcon gentle
شاهین ماده مهاجر
two tongued
زبانه یامیله شاهین
hawk
شاهین بابازشکار کردن
hawked
شاهین بابازشکار کردن
pigeon hawk
شاهین کوچک امریکایی
hawks
شاهین بابازشکار کردن
eagle
شاهین قره قوش
eagles
شاهین قره قوش
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
falcon
قوش یا شاهین دست اموز
falcons
قوش یا شاهین دست اموز
tongues
شاهین ترازو بر زبان اوردن
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
passanger
شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
pedagogy
پرورش
upbringing
پرورش
nourishment
پرورش
nurtures
پرورش
floriculture
پرورش گل
training
پرورش
fosterage
پرورش
culture
پرورش
cultures
پرورش
culturing
پرورش
nurture
پرورش
nurturing
پرورش
breeding
پرورش
nurtured
پرورش
cultivation
پرورش
mental discipline
پرورش ذهنی
mariculture
پرورش دریازیان
bring up
پرورش دادن
body building
پرورش اندام
swannery
محل پرورش قو
germiculture
پرورش میکروب
body-building
پرورش اندام
ostreiculture
پرورش صدف
p.exercise
پرورش بدنی
pisciculture
پرورش ماهی
processes
پرورش دادن
process
پرورش دادن
self cultivation
پرورش نفس
fosters
پرورش دادن
self culture
پرورش نفس
fostering
پرورش دادن
ser
پرورش نوغان
foster
پرورش دادن
data processing
پرورش اطلاعات
fostered
پرورش دادن
breeding
پرورش حیوانات
silviculture
پرورش جنگل
character training
پرورش منش
education
اموزش و پرورش
unbred
پرورش نیافته
aviculture
پرورش مرغ
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
manpower development
پرورش نیروی انسانی
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
f.education
پرورش واموزش دختران
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
special education
اموزش و پرورش استثنایی
viniculture
پرورش انگور شراب
animal husband
پرورش جانوران اهلی
education department
اداره آموزش و پرورش
piscicultural
مربوط به پرورش ماهی
apiculture
پرورش زنبور عسل
educational
مربوط به اموزش و پرورش
culture of bees
پرورش یا تربیت زنبور
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
educationist
متخصص اموزش و پرورش
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
educationists
متخصص اموزش و پرورش
calf machine
دستگاه پرورش عضله
ser
پرورش کرم ابریشم
apiarist
پرورش دهندهء زنبور عسل
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
ranches
در مرتع پرورش احشام کردن
beekeeper
پرورش دهندهء زنبور عسل
incubators
محل پرورش اطفال زودرس
haute ecole
پرورش اسب در سطح عالی
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
apiarian
مربوط به پرورش زنبور عسل
ranch
در مرتع پرورش احشام کردن
incubator
محل پرورش اطفال زودرس
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
apicultural
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
livestock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
beef cattle
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develop
بسط دادن پرورش دادن
develops
بسط دادن پرورش دادن
shover
هل دهنده
jogger
هل دهنده
donar
دهنده
irriguous
اب دهنده
giver
دهنده
joggers
هل دهنده
donor
دهنده
transferor
دهنده
trimestr
رخ دهنده
pusher
هل دهنده
pushers
هل دهنده
donors
دهنده
adjurer
سوگند دهنده
adapter
تطبیق دهنده
adapter
وفق دهنده
abluent
شستشو دهنده
assigner
حواله دهنده
accomplisher
انجام دهنده
achiever
انجام دهنده
formatter
شکل دهنده
coadjutant
یاری دهنده
exhibitive
جلوه دهنده
expander
بسط دهنده
explicator
توضیح دهنده
extender
بسط دهنده
alienor
انتقال دهنده
alienator
انتقال دهنده
aerator
هوا دهنده
assentient
موافقت دهنده
adjurer
قسم دهنده
extenuating
تخفیف دهنده
compensative
پاداش دهنده
communicator
پیام دهنده
extenuative
تخفیف دهنده
frondescent
برگ دهنده
demonstrative
شرح دهنده
fumigator
بخور دهنده
assimilatory
شباهت دهنده
assurer
اطمینان دهنده
grantor
انتقال دهنده
assuror
اطمینان دهنده
bulbiferous
پیاز دهنده
voters
رای دهنده
bailer
اجاره دهنده
tantalizing
جوش به دل دهنده
bailor
اجاره دهنده
briber
رشوه دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com