Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
sericulturist
پرورش دهنده کرم ابریشم
Other Matches
sericulture
پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
ser
پرورش کرم ابریشم
sericultural
وابسته به پرورش کرم ابریشم
poulterer
پرورش دهنده طور
falconer
پرورش دهنده شاهین
falconers
پرورش دهنده شاهین
rosarian
پرورش دهنده گل سرخ
kakemono
تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
automatic data processing system
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education
پرورش اموزش و پرورش
rabbitry
محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
silk tasseled
گل ابریشم
silk
نخ ابریشم
silk
ابریشم
floss
نخاله ابریشم
rayon
ابریشم مصنوعی
sleave
ابریشم خامه
artificial silk
ابریشم مصنوعی
coccon
پیله ابریشم
floss
ابریشم خام
silken
ابریشم نماکردن
caterpillar
کرم ابریشم
raw silk
ابریشم خام
sericeous
ابریشم نما
natural silk
ابریشم طبیعی
silk cocoon
پیله ابریشم
sleave silk
ابریشم خام
organzine
ابریشم باقی
silk worm
کرم ابریشم
silkworm
کرم ابریشم
silkworms
کرم ابریشم
silky
ابریشم نما
sleave silk
ابریشم نتابیده
floss silk
ابریشم خام
actate silk
ابریشم استاتی
mimosa
درخت گل ابریشم
aigrette
کرک یا ابریشم
organzine
ابریشم تابیده
artifical silk
ابریشم مصنوعی
filature
ابریشم پیچی
filoselle
ابریشم پست
natural silk
ابریشم طبیعی
tussore
کرم ابریشم شرقی
tussah
کرم ابریشم شرقی
tusseh
کرم ابریشم شرقی
spun rayon
ابریشم مصنوعی تابیده
silk covered
سیم ابریشم پوش
slub
ابریشم نیم تاب
caseworm
نوعی کرم ابریشم
marabou
نوعی ابریشم خام
flossy
شبیه ابریشم خام
cocoon
پیله کرم ابریشم
silk
نخ ابریشم مخصوص طراحی
silken
ابریشم پوش حریری
silk accents
فرش های گل ابریشم
gypsy moth
کرم ابریشم ناجور
cocoons
پیله کرم ابریشم
marabout
نوعی ابریشم خام
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
lansdowne
یکجور پارچه پشم و ابریشم
serigraph
استحکام سنج تار ابریشم
serigraphy
ازمایش استحکام تار ابریشم
fuji
پارچه ابریشم طبیعی یا مصنوعی
kakemone
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
degumming
صمغ گیری
[از پیله ابریشم]
tricolette
پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
protein fiber
الیاف پروتئینی
[مانند ابریشم و پشم]
fibroin
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
breeding
پرورش
nourishment
پرورش
fosterage
پرورش
training
پرورش
cultures
پرورش
culturing
پرورش
pedagogy
پرورش
floriculture
پرورش گل
culture
پرورش
nurturing
پرورش
upbringing
پرورش
nurtures
پرورش
cultivation
پرورش
nurture
پرورش
nurtured
پرورش
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
surah
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
swannery
محل پرورش قو
pisciculture
پرورش ماهی
fosters
پرورش دادن
fostering
پرورش دادن
character training
پرورش منش
fostered
پرورش دادن
foster
پرورش دادن
self cultivation
پرورش نفس
process
پرورش دادن
processes
پرورش دادن
self culture
پرورش نفس
ser
پرورش نوغان
data processing
پرورش اطلاعات
bring up
پرورش دادن
silviculture
پرورش جنگل
p.exercise
پرورش بدنی
unbred
پرورش نیافته
aviculture
پرورش مرغ
body-building
پرورش اندام
body building
پرورش اندام
education
اموزش و پرورش
mental discipline
پرورش ذهنی
breeding
پرورش حیوانات
mariculture
پرورش دریازیان
germiculture
پرورش میکروب
ostreiculture
پرورش صدف
paramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
parramatta
پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
tusser or sur orsore
یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
to reel off silk
ابریشم را ازپیله کشیدن وبه نخ پیچ یا چرخک پیچیدن
raw silk
ابریشم خام
[ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
f.education
پرورش واموزش دختران
culture of bees
پرورش یا تربیت زنبور
educationist
متخصص اموزش و پرورش
animal husband
پرورش جانوران اهلی
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
viniculture
پرورش انگور شراب
educationists
کارشناس اموزش و پرورش
silviculturist
ویژه گر پرورش جنگل
child rearing practices
شیوههای پرورش کودک
educational
مربوط به اموزش و پرورش
guardian by nurture
قیم بعلت پرورش
special education
اموزش و پرورش استثنایی
educationalist
کارشناس اموزش و پرورش
comparative education
اموزش و پرورش تطبیقی
calf machine
دستگاه پرورش عضله
piscicultural
مربوط به پرورش ماهی
educationalists
کارشناس اموزش و پرورش
manpower development
پرورش نیروی انسانی
educationist
کارشناس اموزش و پرورش
apiculture
پرورش زنبور عسل
educationists
متخصص اموزش و پرورش
education department
اداره آموزش و پرورش
You cannot make a silk purse out of a sows ear .
<proverb>
هیچکس نمى تواند از گوش ماده خو,ابریشم خالص بگیرد .
upbringing
روش اموزش و پرورش بچه
apiarist
پرورش دهندهء زنبور عسل
incubators
محل پرورش اطفال زودرس
incubator
محل پرورش اطفال زودرس
ranch
در مرتع پرورش احشام کردن
ranches
در مرتع پرورش احشام کردن
apiarian
مربوط به پرورش زنبور عسل
beekeeper
پرورش دهندهء زنبور عسل
haute ecole
پرورش اسب در سطح عالی
hennery
مزرعه یا محل پرورش مرغ
pebrine
یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
thremmatology
علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
apicultural
مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
wooler
جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
processed silk
ابریشم پخته
[ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
foliage plant
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
inbreed
پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
alma mater
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
green thumbed
کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
beef cattle
گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
livestock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
denier
دنیر
[واحد اندازه گیری الیاف فیلامنت مثل ابریشم که هر نهصد متر طول آن معادل یک گرم است.]
filament
الیاف
[بلند و ممتد مثل ابریشم و یا الیاف مصنوعی]
waste silk
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
general grant
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develop
بسط دادن پرورش دادن
develops
بسط دادن پرورش دادن
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
pushers
هل دهنده
donors
دهنده
donor
دهنده
shover
هل دهنده
pusher
هل دهنده
donar
دهنده
irriguous
اب دهنده
trimestr
رخ دهنده
transferor
دهنده
giver
دهنده
joggers
هل دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com