English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
English Persian
mental discipline پرورش ذهنی
Other Matches
sericulture پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
education پرورش اموزش و پرورش
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
psychical ذهنی
mental ذهنی
intellectual ذهنی
psychic ذهنی
heuristic ذهنی
subjective ذهنی
intellectuals ذهنی
mentally handicapped معلول ذهنی
heuristic learning یادگیری ذهنی
imbecility کند ذهنی
mental growth رشد ذهنی
mental development رشد ذهنی
mental confusion گم گشتگی ذهنی
mental analysis تحلیل ذهنی
mental image تصویر ذهنی
stupdity کند ذهنی
stupidness کند ذهنی
subjective equality برابری ذهنی
intrinsic طبیعی ذهنی
subjective reality واقعیت ذهنی
subjective utility سودمندی ذهنی
subjective value ارزش ذهنی
mental faculties قوی ذهنی
mental faculty قوه ذهنی
mental ability توانایی ذهنی
perceptual handicap ناتوانی ذهنی
mental structure ساخت ذهنی
mental process فرایند ذهنی
psychgenetic موجدمحرکات ذهنی
psychogenic موجدمحرکات ذهنی
mental set امایه ذهنی
psychological make up نمود ذهنی
mental maturity بلوغ ذهنی
mental function کارکرد ذهنی
faculty قوه ذهنی
faculties قوه ذهنی
bradyphrenia کندکاری ذهنی
mentality قوه ذهنی
mentalities قوه ذهنی
to stamp on the memory ذهنی کردن
images تصویر ذهنی
rehearsal مرور ذهنی
imagery تصویرسازی ذهنی
intellectuals ذهنی روشنفکر
rehearsals مرور ذهنی
intellectual ذهنی روشنفکر
image تصویر ذهنی
imaginary <adj.> ذهنی باف
subjectivism ذهنی گرایی
to imprint on the mind ذهنی کردن
unintelligence کند ذهنی
nurturing پرورش
nurture پرورش
fosterage پرورش
nourishment پرورش
nurtured پرورش
floriculture پرورش گل
nurtures پرورش
upbringing پرورش
training پرورش
cultivation پرورش
culture پرورش
cultures پرورش
culturing پرورش
pedagogy پرورش
breeding پرورش
mental subnormality عقب ماندگی ذهنی
eidetic imagery تصویر ذهنی روشن
mental retardation عقب مانده ذهنی
faculty psychology روانشناسی قوای ذهنی
connotation توارد ذهنی معنی
mental retardation عقب ماندگی ذهنی
oligophrenia عقب ماندگی ذهنی
stupor کند ذهنی گیجی
mental deficiency عقب ماندگی ذهنی
connotations توارد ذهنی معنی
stupors کند ذهنی گیجی
subjectively بطور ذهنی یا باطنی
stupidities کند ذهنی بی علاقگی
subjective psychology روانشناسی ذهنی گرا
hypophrenia عقب ماندگی ذهنی
presence of mind حاضر ذهنی هوشیاری
mentally deficient عقب مانده ذهنی
phantasm روح تصویر ذهنی
faculty نیروی ذهنی دانشکده
aniconia فقدان تصویر ذهنی
faculties نیروی ذهنی دانشکده
psychologt دانش قواوکارهای ذهنی
subjective scoring نمره گذاری ذهنی
verbal image تصویر ذهنی کلامی
brain worker کارگر ذهنی روشنفکر
mentally retarded عقب مانده ذهنی
mentally subnormal عقب مانده ذهنی
stupidity کند ذهنی بی علاقگی
noetic ذهنی قیاس منطقی
ser پرورش نوغان
unbred پرورش نیافته
self cultivation پرورش نفس
swannery محل پرورش قو
ostreiculture پرورش صدف
silviculture پرورش جنگل
pisciculture پرورش ماهی
p.exercise پرورش بدنی
process پرورش دادن
breeding پرورش حیوانات
data processing پرورش اطلاعات
fosters پرورش دادن
body-building پرورش اندام
bring up پرورش دادن
foster پرورش دادن
aviculture پرورش مرغ
fostered پرورش دادن
processes پرورش دادن
fostering پرورش دادن
body building پرورش اندام
character training پرورش منش
mariculture پرورش دریازیان
germiculture پرورش میکروب
self culture پرورش نفس
education اموزش و پرورش
primary mental deficiency عقب ماندگی ذهنی نخستین
secondary mental deficiency عقب ماندگی ذهنی ثانوی
psychics دانش قوا وکارهای ذهنی
borderline mental retardation عقب ماندگی ذهنی مرزی
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
special education اموزش و پرورش استثنایی
silviculturist ویژه گر پرورش جنگل
education department اداره آموزش و پرورش
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
ser پرورش کرم ابریشم
educationists کارشناس اموزش و پرورش
falconer پرورش دهنده شاهین
falconers پرورش دهنده شاهین
educational مربوط به اموزش و پرورش
educationists متخصص اموزش و پرورش
viniculture پرورش انگور شراب
educationist کارشناس اموزش و پرورش
educationist متخصص اموزش و پرورش
animal husband پرورش جانوران اهلی
nature nurture controversy مجادله سرشت- پرورش
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
calf machine دستگاه پرورش عضله
piscicultural مربوط به پرورش ماهی
poulterer پرورش دهنده طور
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
f.education پرورش واموزش دختران
apiculture پرورش زنبور عسل
rosarian پرورش دهنده گل سرخ
manpower development پرورش نیروی انسانی
culture of bees پرورش یا تربیت زنبور
guardian by nurture قیم بعلت پرورش
low grade defective عقب مانده ذهنی تراز پایین
otis lennon mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
educable mentally retarded عقب مانده ذهنی اموزش پذیر
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
trainable mentally retarded عقب مانده ذهنی تربیت پذیر
columbia mental maturity scale مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
california tests of mental maturity ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
apiarist پرورش دهندهء زنبور عسل
sericulturist پرورش دهنده کرم ابریشم
hennery مزرعه یا محل پرورش مرغ
incubators محل پرورش اطفال زودرس
haute ecole پرورش اسب در سطح عالی
beekeeper پرورش دهندهء زنبور عسل
incubator محل پرورش اطفال زودرس
upbringing روش اموزش و پرورش بچه
ranches در مرتع پرورش احشام کردن
apiarian مربوط به پرورش زنبور عسل
ranch در مرتع پرورش احشام کردن
sericultural وابسته به پرورش کرم ابریشم
orthogenesis اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
apicultural مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
wooler جانوری که بخاطر پشمش پرورش مییابد
otis quick scoring mental ability test آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
green thumbed کسیکه در پرورش گیاهان شانس و استعدادخوبی دارد
alma mater مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
inbreed پرورش دادن از جانوران هم تیره تخم کشیدن
foliage plant گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود
livestock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
live stock مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
linebreeding پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
beef cattle گله گاو که برای تامین گوشت پرورش مییابد
psychogenesis ایجاددر اثر فعل وانفعالات درونی منشافعالیت ذهنی روان زایش
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
subjective فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
general grant کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
develops بسط دادن پرورش دادن
develop بسط دادن پرورش دادن
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com