Dictiornary-Farsi | پرچم شاخص اسکله | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
beach flag	پرچم شاخص اسکله


Other Matches

hard beach	قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
von neuman morgensterm utility index	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
marker	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
rainfall index	شاخص بارش شاخص بارندگی
flag	پرچم دار کردن پرچم زدن به
flags	پرچم دار کردن پرچم زدن به
field colors	پرچم رزمی پرچم یکانی
halyard	ریسمان پرچم طناب پرچم
color salute	سلام پرچم احترام به پرچم
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
flag semaphore	سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
indexed sequential file	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
beach	اسکله
wharves	اسکله
wharfs	اسکله
beaches	اسکله
beached	اسکله
berth	اسکله
berthed	اسکله
berthing	اسکله
berths	اسکله
quay	اسکله
quays	اسکله
jetty	اسکله
landing	اسکله
jetties	اسکله
landings	اسکله
waterfronts	اسکله
waterfront	اسکله
wharf	اسکله
docks	اسکله
piers	اسکله
docked	اسکله
pier	اسکله
dock	اسکله
guiden	پرچم یکان پرچم نماینده یکان
pontoons	اسکله شناور
pontoon	اسکله شناور
wharves	اسکله ابی
longshoremen	کارگر اسکله
longshoreman	کارگر اسکله
wharf	اسکله ابی
wharfs	اسکله ابی
beach capacity	فرفیت اسکله
berthage	عوارض اسکله
eolith	اسکله سنگی
dockage	هزینه اسکله
discharging wharf	اسکله تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
charging wharf	اسکله بارگیری
charging berth	اسکله بارگیری
piers	اسکله ستون
beachy	اسکله دار
wharfmaster	رئیس اسکله
wharfinger	اسکله دار
jetties	اسکله بندر
jetty	اسکله بندر
jetty	اسکله کرپی
landing place	فرودگاه اسکله
jetties	اسکله کرپی
pier	اسکله ستون
beach patrol	نگهبان اسکله
seafronts	اسکله کنار دریا
leave the jetty	جدا شدن از اسکله
landing ship dock	اسکله فرود اب خاکی
seafront	اسکله کنار دریا
beach exit	محل خروجی اسکله
cargo whip	طناب بوم اسکله
beach diagram	طرح نمودار اسکله
save all	توربندی بین ناو و اسکله
alongside	پهلوی اسکله در کنار در طول
sea island terminal	باراندازیا اسکله روی دریا
roustabout	کارگر اسکله یا بندر گاه
clearance capacity	فرفیت تخلیه بار اسکله
To dock . To berth.	پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
the p was used as a promenade	ان اسکله گردش گاه مردم است
wharfinger	مامور اسکله یا برانداز رئیس لنگرگاه
beach unit	یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
spur shore	دفرای شناور الواراتصال ناو به اسکله
beach master	افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
layig up position	موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
wharves	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfs	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
beach organization	یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
wharf	لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfage	استفاده ازاسکله وبارانداز و تاسیسات وابسته به اسکله یالنگرگاه
indicator	شاخص
indicative	شاخص
tyupical	شاخص
level rod	شاخص
gnomon	شاخص
cephalic index	شاخص سر
index number	شاخص
aiming post	شاخص
scale	شاخص
indexed	خط شاخص
indexed	شاخص
dial	شاخص
dialed	شاخص
dialled	شاخص
indexes	شاخص
index	شاخص
index	خط شاخص
indexes	خط شاخص
dials	شاخص
critical	شاخص
graving dock	اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
seasonal index	شاخص فصلی
indexes	فهرست شاخص
absorption index	شاخص جذب
holotype	نمونه شاخص
index of absorption	شاخص جذب
aiming light	چراغ شاخص
system catalog	پرونده شاخص
bench mark	شاخص مبداء
roughness index	شاخص زبری
statistics	شاخص امار
active index	شاخص فعال
aiming post light	چراغ شاخص
weight index	شاخص موزون
wage index	شاخص دستمزد
bain index	شاخص بین
sundial	شاخص افتاب
sundials	شاخص افتاب
indexed	فهرست شاخص
sysctlg	پرونده شاخص
vital index	شاخص حیاتی
index	فهرست شاخص
tidal bench mark	شاخص جزر و مد
aiming stake	شاخص کوچک
validity index	شاخص اعتبار
aiming post sleeve	روپوش شاخص
aiming post sleeve	غلاف شاخص
toughness index	شاخص نرمی
characteristic curve	منحنی شاخص
characteristic equation	معادلههای شاخص
neon indicator	شاخص نئونی
gnomon	شاخص شرعیات
general index	شاخص کلی
polarity indicator	شاخص قطب
position indicator	شاخص نماها
index of correlation	شاخص همبستگی
price index	شاخص قیمت
economic indicator	شاخص اقتصادی
economic index	شاخص اقتصادی
gnomonic	وابسته به شاخص
indexing	شاخص گذاری
levelling staff	شاخص تراز
number index	شاخص عددی
index hole	سوراخ شاخص
index mark	علامت شاخص
oddsmaker	بازیگر شاخص
indicator	شاخص اندازه
group index	شاخص گروه
index number	عدد شاخص
indicator	نمایشگر شاخص
gnomonics	فن شاخص سازی
discrimination index	شاخص افتراق
production index	شاخص تولید
compression index	شاخص فشارپذیری
cost indexes	شاخص هزینه
range indicator	شاخص مسافت
readability index	شاخص خوانایی
indicator electrode	الکترود شاخص
indicator gate	دریچه شاخص
retention index	شاخص بازداری
characteristic roots	ریشههای شاخص
index register	ثبات شاخص
cranial index	شاخص جمجمه
critical ratio	بهر شاخص
difficulty index	شاخص دشواری
critical period	دوره شاخص
cross index	شاخص متقابل
critical values	مقادیر شاخص
critical region	ناحیه شاخص
navigation head	بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
index of real wages	شاخص دستمزدهای واقعی
isoheyt	خط شاخص نقاط هم باران
characteristic expansion time	زمان شاخص انبساط
indexed list	لیست شاخص دار
index of multiple correlation	شاخص همبستگی چندگانه
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
indexed address	آدرس شاخص دار
indexed array	ارایه شاخص دار
air pollution index	شاخص الودگی هوا
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
renewal index	شاخص قابل تجدید
range markers	چراغ شاخص مسیر
construction cost index	شاخص هزینه ساختمانی
cost of living index	شاخص هزینه زندگی
critical incidents technique	شیوه رویدادهای شاخص
pre indexing	شاخص گذاری قبلی
post indexing	شاخص گذاری بعدی
map index	فهرست شاخص نقشه ها
producer price index	شاخص قیمت تولیدی
array index number	عدد شاخص ارایه
colminator	دوربین شاخص توپ