Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (6 milliseconds)
English
Persian
porosity
پر سوراخی
porousness
پر سوراخی
Search result with all words
alignment
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignments
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
card
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
cards
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
socket
[سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets
سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
female
سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود
jukebox
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
bush
استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bushes
استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
slot
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting
شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
hole
سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holed
سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holes
سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holing
سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
tamp
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
tampon
توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampons
توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
bailer
سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
lightening hole
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
lubber's hole
سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
PCMCIA
سوراخی
penny in the slot
سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
pinhole
سوراخی که ازفرو کردن سنجاق درچیزی پدیداید
relief hole
سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
to stuff up a hole
سوراخی را گرفتن
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
to plug
سوراخی را گرفتن
[ بستن]
culver-house
[سوراخی در کبوترخانه]
a breach in the fence
سوراخی در حصار
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com