English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
English Persian
to suck milk پستان مکیدن
Other Matches
mastectomy پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomies پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
breasts نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breast نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
mammiform پستان مانند بصورت پستان
mammillary پستان مانند بصورت پستان
take a suck at مکیدن
absorb مکیدن
absorbs مکیدن
sucked مکیدن
suck مکیدن
sucks مکیدن
to give suck at مکیدن
resorption مکیدن مجدد
sucking reflex بازتاب مکیدن
suction عمل مکیدن
bilge مکیدن اب یا روغن
vampirism خون مکیدن
thumb sucking شست مکیدن
intakes مکیدن تنفس
intake مکیدن تنفس
proboscises الت مکیدن حشره
slurped صدای مکیدن دراوردن
proboscis الت مکیدن حشره
slurping صدای مکیدن دراوردن
suck dry مکیدن و خشک انداختن
slurps صدای مکیدن دراوردن
slurp صدای مکیدن دراوردن
reabsorb دوباره مکیدن و جذب کردن
to suck on مکیدن [مثال آب نبات چوبی ]
to bleed somebody خون کسی را مکیدن [اصطلاح مجازی]
sebesten سگ پستان
Milky Way پستان زن
mamma پستان
mammilary پستان
mammilliform پستان
breast پستان
breasts پستان
bras پستان بند
nipple نوک پستان
nipples نوک پستان
papilla نوک پستان
mastoid پستان مانند
mastodynia پستان درد
mastitis ورم پستان
teat نوک پستان
full breasted بزرگ پستان
bra پستان بند
brassieres پستان بند
bodice پستان بند
bodices پستان بند
pap نوک پستان
plumper پستان مصنوعی
brassiere پستان بند
chesty درشت پستان
breast-feeds با پستان شیردادن
breast-feed با پستان شیردادن
breast-fed با پستان شیردادن
mammilate دارای پستان
weans از پستان گرفتن
weaned از پستان گرفتن
mammalgia پستان درد
garget پستان درد
garget اماس پستان
teats نوک پستان
dug نوک پستان
mammila نوک پستان
bosomy پستان مانند
mammary مربوط به پستان
wean از پستان گرفتن
breast-feeds شیر پستان دادن
acromastitis اماس نوک پستان
udder پستان گاو و مانند ان
tit دختریازن نوک پستان
bosoms دارای پستان شدن
udders پستان گاو و مانند ان
tits دختریازن نوک پستان
bosomy دارای پستان برجسته
breast-feed شیر پستان دادن
falsie لایی پستان بند
teat شبیه نوک پستان
mammillate دارای پستان یا پستانک
bosom دارای پستان شدن
mastodynia پستان مانند پستانی
mammary gland دژپیه یا غده پستان
mastitis اماس غدههای پستان
teats شبیه نوک پستان
nipple ازنوک پستان خوردن
breast-fed شیر پستان دادن
nipples ازنوک پستان خوردن
mammilary دارای برامدگیهای پستان مانند
pap هر چیزی شبیه نوک پستان
mammila اندام یا چیز دیگرکه مانند پستان باشد
haustellate دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
falsie پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
lactate شیر مکیدن شیر دادن
suction جذب بوسیله مکیدن جذب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com