|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 15 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
choirboy | پسری که عضو دستهی سرودخوانان است | ||||
choirboys | پسری که عضو دستهی سرودخوانان است | ||||
Other Matches | |||||
the boy who | پسری که | ||||
step son | نا پسری | ||||
quirister | دسته سرودخوانان کلیسا باهم خواندن | ||||
squeaky clean | مثل دستهی گل | ||||
earpieces | دستهی عینک | ||||
I have a son your age. | پسری دارم بسن ( وسال) شما | ||||
cheerleaders | سر دستهی تشویق کنندگان | ||||
search parties | دستهی جستار گرد | ||||
search party | دستهی جستار گرد | ||||
cheerleader | سر دستهی تشویق کنندگان | ||||
bandstands | تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند | ||||
bandstand | تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند | ||||
choral ![]() |
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی |
Recent search history | |
|