Dictiornary-Farsi | پسند امیز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
admiring	پسند امیز


Other Matches

rat race	عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
tricky	خدعه امیز مهارت امیز
admonitory	نصیحت امیز توبیخ امیز
incriminatory	تهمت امیز اتهام امیز
suasive	ترغیب امیز تحریک امیز
gratulant	تهنیت امیز تبریک امیز
trickier	خدعه امیز مهارت امیز
trickiest	خدعه امیز مهارت امیز
expostulatory	سرزنش امیز تعرض امیز
antagonistic	خصومت امیز رقابت امیز
approbation	پسند
choicer	پسند
choices	پسند
choicest	پسند
choice	پسند
xerophytes	خشکی پسند
zerophytes	خشکی پسند
dodo	کهنه پسند
vervain	گل شاه پسند
dodos	کهنه پسند
finicky	دیر پسند
fuddy-duddies	دیر پسند
fuddy-duddy	دیر پسند
lowest common denominator	عامه پسند
lowest common denominators	عامه پسند
mainline	همه پسند
dodoes	کهنه پسند
verbena	گل شاه پسند
popular	توده پسند
f.in taste	مشکل پسند
food preference	پسند غذایی
admire	پسند کردن
admired	پسند کردن
admires	پسند کردن
hard to please	مشکل پسند
miminy piminy	مشکل پسند
picksome	مشکل پسند
admiration	پسند تحسین
savory	مورد پسند
gobsmacking [British] [colloquial] [amazing] <adj.>	قابل پسند
popularly	بطورعوام پسند
self affected	خود پسند
self conscious	خود پسند
admirable <adj.>	قابل پسند
popular	مردم پسند
fastidious	مشکل پسند
mainlined	همه پسند
wonderful <adj.>	قابل پسند
amazing <adj.>	قابل پسند
astonishing <adj.>	قابل پسند
astounding <adj.>	قابل پسند
marvellous [British] <adj.>	قابل پسند
marvelous [American] <adj.>	قابل پسند
prodigious <adj.>	قابل پسند
wondrous <adj.>	قابل پسند
stupendous <adj.>	قابل پسند
startling <adj.>	قابل پسند
savoury	مورد پسند
mainlining	همه پسند
mainlines	همه پسند
lantana	شاه پسند گرمسیری
by popular [demand] request	درخواست توده پسند
miminy piminy	دیر پسند خودساز
mangrove	خانواده شاه پسند
mangroves	خانواده شاه پسند
flavoursome	مورد پسند [غذا]
vulgarizer	عوام پسند کننده
finicking	جلوه فروش مشکل پسند
lemon plant	یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
chap book	کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
popularizing	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizes	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularize	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularised	مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popular	مردم پسند و مناسب حال مردم
murmurous	غر غر امیز
synalepha	هم امیز
synaloepha	هم امیز
catastrophical	مصیبت امیز
censurable	انتقاد امیز
collusive	دسیسه امیز
chimerical	هوس امیز
caustically	بطورطعنه امیز
caressive	نوازش امیز
color mixer	رنگ امیز
commendatory	تقدیر امیز
inculpatory	تهمت امیز
curmudgeonly	خست امیز
damnatory	لعنت امیز
maledictory	لعنت امیز
disapprobatory	تقبیح امیز
disapprobatory	مذمت امیز
disdianful	اهانت امیز
dissipative	اسراف امیز
criminative	تهمت امیز
corruptive	فساد امیز
contrarious	مخالفت امیز
competetive	رقابت امیز
conciliar	توط ئه امیز
conciliative	صلح امیز
pacificatory	صلح امیز
educative	تربیت امیز
confusional	اغتشاش امیز
antagonistic	مخالفت امیز
consultatory	مشورت امیز
domineeringly	بطورتحکم امیز
calumniatory	افترا امیز
based on private motives	غرض امیز
abrogative	نسخ امیز
venturesome	مخاطره امیز
diverting	تفریح امیز
sniffy	اهانت امیز
beatific	سعادت امیز
sardonically	کنایه امیز
sardonically	طعنه امیز
sardonic	کنایه امیز
sardonic	طعنه امیز
peremptory	شتاب امیز
jocular	شوخی امیز
provocative	تحریک امیز
apologetic	پوزش امیز
honorifics	افتخار امیز
honorific	افتخار امیز
flattering	تملق امیز
absolutory	بخشش امیز
acclamatory	تحسین امیز
acrimenious	تعنه امیز
approbatory	تحسین امیز
approbative	تحسین امیز
applausive	تحسین امیز
amusive	تفریح امیز
affrontive	دشنام امیز
affrontive	توهین امیز
afflictive	مصیبت امیز
affetionate	محبت امیز
affeluo'so a	عاطفه امیز
adversative	نقض امیز
adventurously	بطورمخاطره امیز
adulatory	تملق امیز
glamorous	طلسم امیز
competitiveness	رقابت امیز
admonitive	نصیحت امیز
admissive	تصدیق امیز
competitive	رقابت امیز
incensive	هیجان امیز
obreptitious	خدعه امیز
ostensive	تظاهر امیز
philosophistic	سفسطه امیز
praiseful	ستایش امیز
prankful	شوخی امیز
preachy	موعظه امیز
procrastinatory	طفره امیز
protreptic	موعظه امیز
repoachful	سرزنش امیز
monitive	اندرز امیز
indemnificatory	غرامت امیز
intercessorial	شفاعت امیز
intercessory	شفاعت امیز
intermedial	وساطت امیز
intimidatory	تهدید امیز
iron ical	طعنه امیز
justificatory	توجیه امیز
minatory	تهدید امیز
recommendatory	توصیه امیز
reconciliatory	مصالحه امیز
traitorous	خیانت امیز
vexatious	رنجش امیز
vindicative	حمایت امیز
vituperatory	سرزنش امیز
vituperatory	توبیخ امیز
wailful	تاثر امیز
tragical	مصیبت امیز
tolerantly	مدارا امیز
supplicatory	التماس امیز
reprehensive	ملامت امیز
revelatory	مکاشفه امیز
riskful	مخاطره امیز
scorner	استهزاء امیز
smoothe	تعارف امیز
sophistic	سفسطه امیز
sportiveŠetc	شوخی امیز
objurgatory	سرزنش امیز
imprecatory	لعنت امیز
doxological	ستایش امیز
expediential	مصلحت امیز
expiatory	شفاعت امیز
extatic	نشاط امیز
extenuatory	تخفیف امیز
false hearted	خیانت امیز
felonious	جنایت امیز
felonious	خیانت امیز
floniously	بطورخیانت امیز
exonerative	تبرئه امیز
execratory	لعنت امیز
excusatory	پوزش امیز
elusory	طفره امیز
encomiastic	ستایش امیز