Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
post-insulated connection	پس از پیوند عایق دار شده
Other Matches
insulation	عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
insulator	عایق کننده روکش عایق
insulators	جسم عایق ماده عایق
insulators	عایق کننده روکش عایق
insulator	جسم عایق ماده عایق
insulated instrument transformer	ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength	استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus	دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
pawl	عایق
non conductor	عایق
insulators	عایق
floor insulator	عایق کف
insulant	عایق
impediment	عایق
impediments	عایق
insulator	عایق
detent	عایق
insulation	عایق
dielectric	عایق
waterproof	عایق اب
drag chain	عایق
waterproofed	عایق اب
waterproofs	عایق اب
cloggy	عایق
battery insulator	عایق باتری
circular loom	نای عایق
cleat	عایق انگلیسی
insulant	ماده عایق
insulated layer	لایه عایق
insulated plier	انبر عایق
insulated tongs	انبر عایق
insulating cement	سیمان عایق
insulating bushing	بوش عایق
insulated wire	سیم عایق
insulated wall	دیواره عایق
insulated	عایق دار
adiabatic	عایق گرما
weatherproof	عایق هوا
resistance	عایق مقاومت
obstruction	مانع عایق
obstructions	مانع عایق
insulating compound	مواد عایق
insulates	عایق سازی
insulates	عایق کردن
insulating	عایق سازی
insulating	عایق کردن
insulation	عایق کاری
ideal dielectric	عایق کامل
dielectric isolation	جداسازی با عایق
drag hook	قلاب عایق
electrical insulator	عایق الکتریکی
fish paper	عایق کاغذی
soundproof	عایق صدا
insulate	عایق سازی
insulate	عایق کردن
insulation	عایق گذاری
insulative	عایق کردن
brake	عایق مانع
wall insulator	عایق دیوار
laggin	عایق بندی
sound insulation	عایق صدا
rainproof	عایق باران
rachet	گیره عایق
non conducting	عایق برق
non conducting	عایق گرما
mica dielectric	عایق میکا
insulation testing apparatus	عایق سنج
slot insulation	عایق شیار
braked	عایق مانع
brakes	عایق مانع
braking	عایق مانع
insulating material	ماده عایق
insulating material	جسم عایق
insulating material	مواد عایق
insulating varnish	لعاب عایق
insulation board	صفحه عایق
insulate	با عایق مجزا کردن
form insulation	عایق کاری قالب
insulation voltage	ولتاژ عایق بندی
to deafen a wall	عایق کردن دیوار
acoustic ceiling	سقف عایق پوش
electrical insulation	عایق سازی الکتریکی
lead in insulator	عایق سیم انتن
mess kit	فرف عایق غذاخوری
acoustical sound enclosure	محفظه عایق صوتی
insulates	با عایق مجزا کردن
to deaden a wall	عایق کردن دیوار
tightening material	مواد عایق کننده
thermal insulation	عایق کاری گرمایشی
insulating	با عایق مجزا کردن
weatherbeater <adj.>	عایق رطوبتی، آب بند
utilidor	لوله عایق کننده
heat insulation	عایق کاری حرارتی
insulated bearing	یاطاقان عایق شده
insulated cable	کابل عایق شده
insulated conduit tube	لوله عایق شده
insulation of concrete	عایق کاری بتن
insulated conductor	هادی عایق شده
insulation fault	نقص عایق کاری
insulation defect	نقص عایق بندی
insulation loss	تلف عایق بندی
isolating	عایق دار کردن
insulated intermediate layer	لایه میانی عایق
isolates	عایق دار کردن
insulation protection	حفافت عایق بندی
insulation resistance	مقاومت عایق بندی
insulating brick	اجر عایق بندی
insulating asphalt	اسفالت عایق بندی
insulation fault	نقص عایق بندی
insulated gate field effect transistor	ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
flameproof	عایق شعله ضد اتش
insulation breakdown test	ازمایش شکست عایق
damper	عایق تعدیل کننده
insulation class	کلاس عایق بندی
isolate	عایق دار کردن
winding insulation	عایق بندی سیم پیچی
ferroxcube	مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
dewar	محفظه عایق حرارتی با دوجداره
bushing	عایق غلاف حیله گردان
asbestos mica	عایق پنبه نسوز و میکا
insulation indicator	دستگاه ازمایش عایق بندی
storm door	درب عایق هوای توفانی
insulation tester	دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation	روپوش کشی عایق کردن
clothing	عایق بندی روکش کشیدن
insulated cable	کابل عایق بندی شده
insulated bearing housing	پوسته یاطاقان عایق شده
insulation power factor	ضریب قدرت عایق بندی
cold plug	شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
ratchets	گیره عایق چرخ ضامن دار
insulation shielding	زره پوش کردن عایق بندی
ratchet	[گیره عایق چرخ ضامن دار]
quads	سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quad	سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
inosculation	رگ پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
imping	پیوند
anastomosis	پیوند
colligation	پیوند
connexion	پیوند
consociation	پیوند
grafter	پیوند زن
ligature	خط پیوند
transplantation	پیوند
graftage	پیوند
zonule	پیوند
bonding	پیوند
strapping	پیوند
slur	پیوند
ligaments	پیوند
hyphens	پیوند
bond	پیوند
graft	پیوند
grafts	پیوند
linkages	پیوند
nexus	پیوند
merging	پیوند
linkage	پیوند
grafted	پیوند
associating	هم پیوند
unrelated	بی پیوند
associates	هم پیوند
relation	پیوند
connexions	پیوند
syntheses	پیوند
associate	هم پیوند
associated	هم پیوند
ligament	پیوند
connection	پیوند
grafting	پیوند
link	پیوند
slurred	پیوند
slurring	پیوند
slurs	پیوند
synthesis	پیوند
hyphen	پیوند
quadrangle	سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers	خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
insulation detector	دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
quadrangles	سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
weathertight	محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
reefer	خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
grafts	پیوند گیاه
splices	پیوند کردن
splice	پیوند کردن
splicing	پیوند کردن
splicing	پیوند زدن
ionic bond	پیوند یونی
bucket	منحنی پیوند
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
graft	پیوند گیاه
flanges	پیوند لوله
spliced	پیوند زدن
protocols	پیوند نامه
flange	پیوند لوله
association	پیوند ارتباط
associations	پیوند ارتباط
linkage time	زمان پیوند
buckets	منحنی پیوند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com