Dictiornary-Farsi | پس رفتن برگشت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)

English	Persian
retrogress	پس رفتن برگشت
retrogressed	پس رفتن برگشت
retrogresses	پس رفتن برگشت
retrogressing	پس رفتن برگشت


Other Matches

back to battery	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
recoveries	برگشت
turnabouts	برگشت
regression line	خط برگشت
recovery	برگشت
turnabout	برگشت
return line	خط برگشت
tergiversation	برگشت
reoccur	برگشت
regression	برگشت
turnover	برگشت
recrudescence	برگشت
returns	برگشت
drawbacks	برگشت
refluence	برگشت
returning	برگشت
returned	برگشت
recurrenge	برگشت
relapsing	برگشت
return	برگشت
recrvdescence	برگشت
drawback	برگشت
relapsed	برگشت
relapse	برگشت
reflux	برگشت
back water	برگشت اب
turnrounds	برگشت
capsizal	برگشت
retrocedence	برگشت
reversal	برگشت
reverts	برگشت
recoils	برگشت
retrocession	برگشت
reverting	برگشت
reverted	برگشت
retrogression	برگشت
right of reversion	برگشت
revert	برگشت
regurgitation	برگشت
relapses	برگشت
recoiling	برگشت
turnarounds	برگشت
veers	برگشت
veer	برگشت
reversals	برگشت
recoil	برگشت
upturn	برگشت
turnaround	برگشت
recoiled	برگشت
d.c. restoration	برگشت دی سی
d.c. reinsertion	برگشت سی دی
veered	برگشت
irremeable	برگشت نا پذیر
revocable	قابل برگشت
irreversibility	برگشت ناپذیری
re	برگشت دادن
re-	برگشت دادن
turning points	نقطه برگشت
turning point	نقطه برگشت
return cargo	محموله برگشت
regression analysis	تحلیل برگشت
regression coefficient	ضریب برگشت
regression equation	معادله برگشت
retrograde	برگشت دهنده
short return	برگشت کوتاه
turns	برگشت شناگر
turn	برگشت شناگر
rematch	مسابقه برگشت
return conductor	سیم برگشت
return wire	سیم برگشت
return current	جریان برگشت
return flow	جریان برگشت
returnable	قابل برگشت
repercussion	انعکاس برگشت
reversibility	برگشت پذیری
regression time	زمان برگشت
retrogressive	برگشت کننده
irrevocable	غیرقابل برگشت
reverses of fortune	برگشت روزگار
reflectors	برگشت دهنده
reflector	برگشت دهنده
return flight	پرواز برگشت
retrocedent	برگشت کننده
return pipe	لوله برگشت
backs	درعقب برگشت
track return	مدار برگشت
turn around time	زمان برگشت
nonlinear regression	برگشت غیرخطی
turnaround documents	اسناد برگشت
turnaround documents	مستندات برگشت
turnaround form	شکل برگشت
turnaround time	زمان برگشت
regressive	برگشت کننده
rebounded	ضربه برگشت
back water curve	منحنی برگشت اب
flyback pulse	پالس برگشت
retrocessive	برگشت کننده
backspace	برگشت به عقب
backward reaction	واکنش برگشت
back	درعقب برگشت
downward travel	ضربه برگشت
rebounds	ضربه برگشت
rebounding	ضربه برگشت
rebound	ضربه برگشت
irreversible	برگشت ناپذیر
irrevocably	بطور بی برگشت
reversible	برگشت پذیر
grid return	سیم برگشت
ground return	برگشت زمینی
linear regression	برگشت خطی
payback period	دوره برگشت
flashback	برگشت شعله
flashbacks	برگشت شعله
irriversible	برگشت ناپذیر
irrevocability	برگشت ناپذیری
reapparition	برگشت عود
reverberations	برگشت امواج
reverberation	برگشت امواج
recurrence interval	زمان برگشت
return perion	زمان برگشت
armstand dive	بالانس برگشت
image reversal	برگشت تصویر
introversion	برگشت بسوی درون
inbound	برگشت توپ به زمین
grid return	سیم برگشت شبکه
revocable letter of credit	اعتبار قابل برگشت
atavism	برگشت بخوی نیاکان
capital recovery factor	ضریب برگشت سرمایه
cycle time	زمان رفت و برگشت
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
reverberations	برگشت دادن امواج
high inverse voltage rectifier	یکسوکننده با برگشت قوی
back stroke	ضربه برگشت پیستون
deceleration	فرایند برگشت پذیر
reverberation	برگشت دادن امواج
echoing	برگشت امواج رادار
echoes	برگشت امواج رادار
echoed	برگشت امواج رادار
turnaround cycle	مدت رفت و برگشت
echo	برگشت امواج رادار
He came back with his tail between his legs.	دست از پ؟ درازتر برگشت
recovery	برگشت به حالت اولیه
total reflux head	سر تقطیر برگشت کامل
throw back	برگشت به خصال نیاکان
recoveries	برگشت به حالت اولیه
day return	بلیط رفتو برگشت
flip turn	برگشت انتهای استخر
renewable energy	انرژی برگشت پذیر
trips	رفت یا برگشت فنر
irreversible steels	فولادهای برگشت ناپذیر
ratchet effect	اثر برگشت ناپذیر
drawback	برگشت حقوق گمرکی
lapsing	برگشت انحراف موقت
drawbacks	برگشت حقوق گمرکی
microscopic reversibility	برگشت پذیری میکروسکوپی
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
regurgitation	برگشت خون استفراع
regressing	پس رفت کردن برگشت
tripped	رفت یا برگشت فنر
trip	رفت یا برگشت فنر
plotter repeatability	قابلیت برگشت رسام
nonreimbursable	غیر قابل برگشت
magnetic yoke	سیم برگشت مغناطیسی
regression	برگشت [به حالت کم توسعه]
step backwards	برگشت [به حالت کم توسعه]
regress	برگشت [به حالت کم توسعه]
payback period	دوره برگشت سرمایه
irreversible process	فرایند برگشت ناپذیر
regressed	پس رفت کردن برگشت
revert	برگشت به وضعیت طبیعی
reverted	برگشت به وضعیت طبیعی
lapses	برگشت انحراف موقت
regress	پس رفت کردن برگشت
reverting	برگشت به وضعیت طبیعی
lapse	برگشت انحراف موقت
backstroke	برگشت عقب زنی
return ticket	بلیط رفت و برگشت
reversibility principle	اصل برگشت پذیری
revocable credit	اعتبار قابل برگشت
regresses	پس رفت کردن برگشت
reverts	برگشت به وضعیت طبیعی
confirmed irrevocable letter to credit	اعتبار غیرقابل برگشت تاییدشده
step jump	پرش و برگشت روی همان پا
It was jolly decent of her to have returned.	خدا عمرش بده که برگشت
round trip	سفر رفت و برگشت سفردوسره
round trips	سفر رفت و برگشت سفردوسره
irrevocable credit	اعتبار غیر قابل برگشت
coursed	مسیر رفت و برگشت مسافت
principle of microscopic reversibility	اصل برگشت پذیری میکروسکوپی
retrograde hand	عقربه برگشت دهنده [ساعت ...]
irrevocable letter of credit	اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
review	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewed	مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
loops	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
looped	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
courses	مسیر رفت و برگشت مسافت