English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
transpostion پس و پیش سازی تقدم وتاخر تغییر مایه
Other Matches
machine address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
migration انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
bituminous binder مایه اتصال هیدروکربوری چسب مایه قیری
fields فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fielded فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
switching بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
specific address آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
one level address آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
maintenance فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
absolute address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
first level address آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
variables ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
turing machine مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
exchanging روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
movement فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
machine address آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
leads تقدم
lead تقدم
right of priority حق تقدم
right of way تقدم
precession تقدم
precedency حق تقدم
antecedence تقدم
anteriority تقدم
preemimence تقدم
preferment حق تقدم
priorship تقدم
better hand تقدم
priorship حق تقدم
right of way حق تقدم
preference تقدم
pas حق تقدم
priority تقدم
priority حق تقدم
priorities تقدم
priorities حق تقدم
primacy تقدم
preferences تقدم
rights of way حق تقدم
rights of way تقدم
precedence تقدم
precedence حق تقدم
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
valve lead تقدم سوپاپ
urgent priority تقدم حیاتی
major road راه با حق تقدم
leads سرمشق تقدم
law of primacy قانون تقدم
preexistence تقدم وجود
time priority تقدم زمانی
priority of check تقدم کیش
priority of fires تقدم اتشها
urgent priority تقدم فوری
priority intersection تقدم باراهفرعی
to give priority to تقدم دادن به
pre existence تقدم وجود
precendence rules قواعد تقدم
lead سرمشق تقدم
to give preference to تقدم دادن بر
to give place to تقدم دادن
precession of the equinoxes تقدم اعتدالین
emergency priority تقدم اضطراری
burdened فاقد حق تقدم
rating ترتیب تقدم
precedence ترتیب تقدم
ratings ترتیب تقدم
emergency priority تقدم فوری
precedence تقدم پیامها
changed تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
change تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
right of way حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
preexistent دارای تقدم در وجود
backgrounds کار با حق تقدم پایین
priority targets هدفهای دارای تقدم
system priorities تقدم های سیستم
preempt حق تقدم پیدا کردن
prolepsis تقدیم یا تقدم امری
background کار با حق تقدم پایین
law of prior entry قانون تقدم ورود
primacy recency effect اثر تقدم - تاخر
issue priority تقدم توزیع اماد
issue priority ترتیب تقدم توزیع
transposition تقدم و تاخر جابجاشدگی
rights of way حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
freight route order ترتیب تقدم استفاده از جاده ها
preemptor شریک دارای حق تقدم در خرید
backgrounds برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
background برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
to shunt somebody aside به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
interrupt حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
alphameric مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
interrupts حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
The pedestrain has the right of way. حق تقدم در عبور با عابر پیاده است
interrupting حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
foreground برنامه با تقدم بالا در سیستم چندکاره
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
backgrounds که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
background که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
pre audience ترتیب تقدم صحبت اصحاب دعوی در محکمه
dispatching priority شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
maskable سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
foreground کار با تقدم بالا که توسط کامپیوتر اجرا شود
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
stocked : مایه
low pitched کم مایه
low-pitched کم مایه
thinners کم مایه
stock : مایه
genitor مایه
gravamen مایه غم
germen مایه
wishy-washy کم مایه
thinned کم مایه
wishy washy کم مایه
resource مایه
principal مایه
principals مایه
motifs مایه
motif مایه
thin کم مایه
thinnest کم مایه
thins کم مایه
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
to marshal one's creditors صورت بستانکاران خود را ازلحاظ تقدم و تاخر منظم کردن
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
ladder tournament مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
inoculations مایه کوبی
chill مایه دلسردی
rich lime اهک پر مایه
nest eggs مایه اندوخته
down-and-out بکلی بی مایه
chills مایه دلسردی
binders بست مایه
binder چسب مایه
principal and profit مایه و سود
binder بست مایه
mitigative مایه کاهش
gazing stock مایه عبرت
inoculation مایه کوبی
down-and-outs بکلی بی مایه
rear waistlock and forward single leg درو با مایه از مچ پا
nuisances مایه رنجش
scunner مایه نفرت
gaping stock مایه حیرت
feeling tone مایه احساسی
feeding cloth مایه رسان
wet blankets مایه یاس
wet blanket مایه یاس
leavens خمیر مایه
leavening خمیر مایه
rouser مایه حیرت
cumbersome مایه زحمت
unfortunate مایه تاسف
heartbreaking مایه دل شکستگی
drearier مایه افسردگی
dreariest مایه افسردگی
nuisance مایه رنجش
rich mix مخلوط پر مایه
meagre lime اهک کم مایه
dreary مایه افسردگی
leaven خمیر مایه
down and out بکلی بی مایه
libido زیست مایه
motifs مایه اصلی
petiolin خیو مایه
placebos مایه تسکین
placebo مایه تسکین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com