Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (8 milliseconds)
English
Persian
combat support
پشتیبانی رزمی
tactical support
پشتیبانی رزمی
Search result with all words
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
combat service support
پشتیبانی خدمات رزمی
combat support arms
یکان پشتیبانی رزمی
combat support arms
رسته پشتیبانی رزمی
combat support troops
یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support troops
عدههای پشتیبانی رزمی
field service
پشتیبانی سرویس رزمی
field services
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Other Matches
duty with troops
در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
combat team
گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
combat developer
وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
support command
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
combatcommand
فرماندهی رزمی قرارگاه رزمی
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
combat orders
دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
fire support coordination
هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
combat air patrol
هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
combat cargo officer
افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
intersectional service
قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
antisubmarine support
پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
air distant support
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
epical
رزمی
epic
رزمی
combats
رزمی
combating
رزمی
epics
رزمی
combat
رزمی
combated
رزمی
backing
پشتیبانی
afloat support
پشتیبانی
in support of
در پشتیبانی
support
پشتیبانی
patronage
پشتیبانی
protection
پشتیبانی
in support of
در پشتیبانی از
field glasses
عینک رزمی
combat , elements
یکانهای رزمی
combat arms
رسته رزمی
combat crew
خدمه رزمی
c ration
جیره رزمی
combat development
توسعه رزمی
non-combatant
غیر رزمی
non combatant
غیر رزمی
combat trains
بنه رزمی
readiness
امادگی رزمی
combat , echelon
یکان رزمی
combat , echelon
رده رزمی
combatintelligence
اطلاعات رزمی
combat , elements
عناصر رزمی
combatdrill
تمرین رزمی
field ration
جیره رزمی
combatcommand
یکان رزمی
combat vehicle
خودروی رزمی
combat troops
عدههای رزمی
non-combatants
غیر رزمی
combat duty
ماموریت رزمی
martial arts
ورزشهای رزمی
combat ration
جیره رزمی
combat proficiency
مهارت رزمی
combat exercise
تمرین رزمی
combat forces
نیروهای رزمی
combat formation
ارایش رزمی
combat intelligence
اطلاعات رزمی
combat jump
پرش رزمی
combat outpost
پاسدار رزمی
fighting patrol
گشتی رزمی
combat readiness
امادگی رزمی
combat engineer
مهندسی رزمی
combat proficiency
شایستگی رزمی
combat team
تیم رزمی
combat surveillance
مراقبت رزمی
battle station
پایگاه رزمی
battle problems
مشکلات رزمی
battle casualty
ضایعات رزمی
combat duty
امور رزمی
combat power
قدرت رزمی
combat efficiency
کارایی رزمی
combat patrol
گشتی رزمی
field grade
رده رزمی
heroic verse
شعر رزمی
herioic verse
شعر رزمی
damage
ضایعات رزمی
service ammunition
مهمات رزمی
strengths
استعداد رزمی
groups
گروه رزمی
strength
استعداد رزمی
field manual
دستور رزمی
task organization
سازمان رزمی
tactical missile
موشک رزمی
fighting load
بار رزمی
field type
نوع رزمی
field army
ارتش رزمی
field commands
یکانهای رزمی
field commands
قسمتهای رزمی
field duty
خدمات رزمی
field duty
ماموریت رزمی
field exercise
تمرین رزمی
nonbattle
غیر رزمی
field gun
توپ رزمی
operational route
جاده رزمی
field officer
افسر رزمی
field order
دستورالعمل رزمی
group
گروه رزمی
field service
خدمات رزمی
support brigade
تیپ پشتیبانی
supply support
پشتیبانی اماد
support programs
برنامههای پشتیبانی
support command
فرماندهی پشتیبانی
support program
برنامه پشتیبانی
support command
یکان پشتیبانی
supporting distance
مسافت پشتیبانی
technical support
پشتیبانی فنی
timed backup
پشتیبانی دورهای
tower of strength
<idiom>
پشتیبانی محکم
to agitate
[for]
پشتیبانی کردن
supply support
پشتیبانی تدارکات
maintenance support
پشتیبانی نگهداری
logistic support
پشتیبانی تدارکاتی
logistic support
پشتیبانی لجستیکی
global backup
پشتیبانی کلی
geo deu reo
پشتیبانی کننده
general support
پشتیبانی عمومی
fire support
پشتیبانی اتش
maintenance support
پشتیبانی تعمیراتی
naval support
پشتیبانی دریایی
direct support
پشتیبانی مستقیم
storeship
ناو پشتیبانی
service support
پشتیبانی خدمات
memory protection
پشتیبانی ازحافظه
propugn
پشتیبانی کردن از
PRI
پشتیبانی کنند
play up to
پشتیبانی کردن از
nonsupport
عدم پشتیبانی
corrective maintenance
پشتیبانی اصلاحی
supporting
تقویت پشتیبانی
countenances
پشتیبانی کردن
countenance
پشتیبانی کردن
champion
پشتیبانی کردن
support
پشتیبانی کردن
countenanced
پشتیبانی کردن
archival backup
پشتیبانی بایگانی
area support
پشتیبانی منطقه
aid
پشتیبانی کردن
countenancing
پشتیبانی کردن
back-up
پشتیبانی یا کمک
back up
پشتیبانی یا کمک
sustaining
پشتیبانی کننده
vindicating
پشتیبانی کردن از
vindicates
پشتیبانی کردن از
vindicated
پشتیبانی کردن از
vindicate
پشتیبانی کردن از
air support
پشتیبانی هوایی
aided
پشتیبانی کردن
maintains
پشتیبانی کردن
close support
پشتیبانی نزدیک
rallied
پشتیبانی کردن
rallies
پشتیبانی کردن
rally
پشتیبانی کردن
championed
پشتیبانی کردن
championing
پشتیبانی کردن
champions
پشتیبانی کردن
maintain
پشتیبانی کردن
maintained
پشتیبانی کردن
aiding
پشتیبانی کردن
backup
پشتیبانی کردن
level of readiness
سطح امادگی رزمی
level of effort
تلاش رزمی یکان
joint task force
گروه رزمی مشترک
standard
کالای جانشین رزمی
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
tactical loading
بارگیری رزمی یا جنگی
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
jujitsu
مادر ورزشهای رزمی
epic
شعر رزمی حماسه
level of strength
سطح استعداد رزمی
level of strength
میزان استعداد رزمی
readiness category
نوع امادگی رزمی
readiness category
درجه امادگی رزمی
flyable dud
بدون امادگی رزمی
field officer
افسر رسته رزمی
live exercise
تمرین رزمی حقیقی
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
field order
دستورعملیاتی دستور رزمی
epos
اشعار رزمی پیشینیان
field range
میدان تیر رزمی
effective strength
استعداد رزمی موثر
epics
شعر رزمی حماسه
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
combat load
بار رزمی هواپیما
unit strength
قدرت رزمی یکان
combat ready
دارای امادگی رزمی
combat information center
مرکز اطلاعات رزمی
amphibious task force
گروه رزمی اب خاکی
fields
زمینه رزمی صحرایی
standards
کالای جانشین رزمی
fielded
زمینه رزمی صحرایی
combat control team
تیم کنترل رزمی
field
زمینه رزمی صحرایی
attrition
کاهش توان رزمی
combat operations
مرکز عملیات رزمی
combat pay
فوق العاده رزمی
combat liaison
ربط و ارتباط رزمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com