English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 247 (42 milliseconds)
English Persian
support پشتیبانی کردن
aid پشتیبانی کردن
aided پشتیبانی کردن
aiding پشتیبانی کردن
rallied پشتیبانی کردن
rallies پشتیبانی کردن
rally پشتیبانی کردن
champion پشتیبانی کردن
championed پشتیبانی کردن
championing پشتیبانی کردن
champions پشتیبانی کردن
maintain پشتیبانی کردن
maintained پشتیبانی کردن
maintains پشتیبانی کردن
countenance پشتیبانی کردن
countenanced پشتیبانی کردن
countenances پشتیبانی کردن
countenancing پشتیبانی کردن
backup پشتیبانی کردن
to agitate [for] پشتیبانی کردن
Search result with all words
second پشتیبانی کردن تایید کردن
seconded پشتیبانی کردن تایید کردن
seconding پشتیبانی کردن تایید کردن
seconds پشتیبانی کردن تایید کردن
back up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back up کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back-up اطلاعات مکمل حاشیهای نقشه پشتیبانی کردن
back-up کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
support پشتیبانی کردن تایید کردن پایه
underpin پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
vindicate پشتیبانی کردن از
vindicated پشتیبانی کردن از
vindicates پشتیبانی کردن از
vindicating پشتیبانی کردن از
prop نگهداشتن پشتیبانی کردن
propped نگهداشتن پشتیبانی کردن
propping نگهداشتن پشتیبانی کردن
direct support پشتیبانی مستقیم کردن
fire support coordination هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
mission call درخواست پشتیبانی هوایی کردن
play up to پشتیبانی کردن از
propugn پشتیبانی کردن از
to back somebody up از کسی پشتیبانی کردن
to get behind somebody از کسی پشتیبانی کردن
to bolster somebody up از کسی پشتیبانی کردن
Other Matches
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
antisubmarine support پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
support پشتیبانی
afloat support پشتیبانی
backing پشتیبانی
in support of در پشتیبانی از
in support of در پشتیبانی
patronage پشتیبانی
protection پشتیبانی
area support پشتیبانی منطقه
back up پشتیبانی یا کمک
support programs برنامههای پشتیبانی
timed backup پشتیبانی دورهای
service support پشتیبانی خدمات
sustaining پشتیبانی کننده
naval support پشتیبانی دریایی
storeship ناو پشتیبانی
supporting تقویت پشتیبانی
back-up پشتیبانی یا کمک
technical support پشتیبانی فنی
archival backup پشتیبانی بایگانی
memory protection پشتیبانی ازحافظه
PRI پشتیبانی کنند
tactical support پشتیبانی رزمی
fire support پشتیبانی اتش
support command فرماندهی پشتیبانی
maintenance support پشتیبانی نگهداری
support program برنامه پشتیبانی
maintenance support پشتیبانی تعمیراتی
support command یکان پشتیبانی
logistic support پشتیبانی لجستیکی
logistic support پشتیبانی تدارکاتی
global backup پشتیبانی کلی
nonsupport عدم پشتیبانی
support brigade تیپ پشتیبانی
supply support پشتیبانی اماد
supply support پشتیبانی تدارکات
supporting distance مسافت پشتیبانی
geo deu reo پشتیبانی کننده
tower of strength <idiom> پشتیبانی محکم
combat support پشتیبانی رزمی
close support پشتیبانی نزدیک
air support پشتیبانی هوایی
direct support پشتیبانی مستقیم
general support پشتیبانی عمومی
corrective maintenance پشتیبانی اصلاحی
decision support system سیستم پشتیبانی تصمیم
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
process و وسایل کنترل و پشتیبانی
area support command فرماندهی پشتیبانی منطقه
processes و وسایل کنترل و پشتیبانی
close support mission ماموریت پشتیبانی نزدیک
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
field service پشتیبانی سرویس رزمی
supported یکان پشتیبانی شده
combat support troops عدههای پشتیبانی رزمی
combat support arms یکان پشتیبانی رزمی
fire support base پایگاه پشتیبانی اتش
deep air support پشتیبانی هوایی دور
general support یکان پشتیبانی عمومی
deep supporting fire اتش پشتیبانی عمیق
fire support element عنصر پشتیبانی اتش
deep supporting fire اتش پشتیبانی در عمق
fire support sector منطقه پشتیبانی اتش
fire support base مبنای پشتیبانی اتش
remote maintenance پشتیبانی از راه دور
remote servicing پشتیبانی از راه دور
combat support arms رسته پشتیبانی رزمی
ancestral file سیستم پشتیبانی فایل ها
tape backup unit دستگاه پشتیبانی نوار
supporting range برد پشتیبانی سلاحها
division support area منطقه پشتیبانی لشگر
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
beach support area منطقه پشتیبانی ساحلی
division support command فرماندهی پشتیبانی لشگر
ancillary facilities تاسیسات پشتیبانی تقویتی تاسیسات تقویتی پشتیبانی
close air support پشتیبانی هوایی نزدیک
aerial fire support پشتیبانی اتش هوایی
direct support unit یکان پشتیبانی مستقیم
naval support یکان پشتیبانی کننده دریایی
direct air support center مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
supporting weapons جنگ افزارهای پشتیبانی کننده
fire support coordinator هماهنگ کنند پشتیبانی اتش
hard disk backup program برنامه پشتیبانی دیسک سخت
close covering group ناو گروه پشتیبانی نزدیک
fire support element عنصرهماهنگ کننده پشتیبانی اتش
Thank you for your support با تشکر برای پشتیبانی شما.
populism پشتیبانی از حزب مردم درامریکا
airmobile support party گروه پشتیبانی از عملیات هوارو
fans کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fan کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
supporting range شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
file maintenaee اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
fire support group ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
fanning کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
break off فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
satellization تحت پشتیبانی لجستیکی ومالی قرار دادن
contingency support stocks اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
MCA بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
back level نمونه اولیه محصول که ممکن است توابعی را پشتیبانی نکند
feet dry هواپیمای رهگیر یا مامور پشتیبانی مستقیم روی منطقه است
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
multifinder گونهای از Apple Macintosh Finder که چند کاره بودن را پشتیبانی میکند
protecting یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protect یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
cascaded star روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
netware که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
fire support station نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
wiring ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
primary که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
point to point را پشتیبانی میکند و برای تامین ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه ICPIFP به کار می رود
objecting امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
object امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objected امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
deployment operating base پایگاه پشتیبانی گسترش جنگی پایگاه کمک به گسترش نیروها
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
to let somebody treat you like a doormat <idiom> با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
captures اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verified مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoots جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoot جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
cross examination تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orient جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orienting جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orients جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to temper [metal or glass] آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
to inform on [against] somebody کسی را لو دادن [فاش کردن] [چغلی کردن] [خبرچینی کردن]
buck up پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
to appeal [to] درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
served نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
serve نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
tae پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
assigning مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
serves نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
assign مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
concentrate غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrates غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrating غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
calk بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
assigns مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
soft-pedalling رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
withstand مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
crossest تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
corrects تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
woos افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
married under a contract unlimited perio زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
sterilizes گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilize گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
exploit استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
infringe تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
sterilized گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
correcting تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
withstanding مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
point اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com